خانه قلبی اولان عمربویی قان ننه جان

زبانحال خانم فاطمه زهرا (س) در سوگ مادر

خانه قلبی اولان عمربویی قان ننه جان

یومولان گوزلروه فاطمه قربان ننه جان

منی بش سنیده قویدون ننه سیز کوچ ایلدون

فرقتوندن ایدرم ناله و افغان ننه جان

اورگیم دردینی سندن صورا کیمنن دیرم

سنیدون عمربویی دردیمه درمان ننه جان

چوخ بلا باشیمه سندن صورا دنیاده گلر

اولاجاخ قلب ایوی غم غصه ده شان شان ننه جان

سون نفسده آتاما چوخ منی تاپشیردون آنا

چاتمازالبته آتام عهدینه نقصان ننه جان

گوزلروندن ایراق اما اولاجاخ بعدنبی

زندگانی قیزوا قورخلی زندان ننه جان

پشت درده دورارام حمله ایدن وقته عدو

اود ویراردرگهیمه ثانی نادان ننه جان

فضه داده یتیشینجه سن اوزون دادیمه گل

یاره مه چاره گتیر باغ جناندان ننه جان

گل اوزون محسنه اوخشا اورگون داغلا آنا

آلار آرامیمی اول غنچه خندان ننه جان

گورسه زینب قان ایچنده منی گل مثلی سولار

نیلییر بیله زمان دخترنالان ننه جان

ام کلثوم و حسن اشک بصرجاری ایدر

اوزینی اولدوره جک شاه شهیدان ننه جان

دورت بالام غمده یانارحیدرمظلوم کیمی

اویمیز اوندا اولارکلبه احزان ننه جان

(آذرین)نوحه یازار گوزلری یاشلی قیزوا

درعوض من ایدرم دردینه درمان ننه جان

✍ودودآذرین خلخال شاعر

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

خدیجه  همسر  پیغبره  سلام اولسون

وفات حضرت خدیجه <س>

حاج علی پور علی(جاهد)

خدیجه همسر پیغبره سلام اولسون
وفالی بانوی دین پروره سلام اولسون

نهان خزینه ی اسرار و رمز خلقتده
بهالی کنزوگران گوهره سلام اولسون

خویلدین قیزی بانوی بانوان بهشت
عصارء شرف و باوره سلام اولسون

حمیده طاهره بانوی اول اسلام
ستون خیمهء پیغبره سلام اولسون

چتین زمانیده اسلامه ایلدی یاری
دئنن بو دلبره،بو یاوره سلام اولسون

خطرده چترحمایت آچوب نبی باشینا
بزرگ بانوی نام آوره سلام اولسون

بو بیرخانمدی کی همسردی اشرف الناسه
دئنن بو همسره بو دلبره سلام اولسون

بو بیرخانمدیکی زهراکیمین ستاره وار
اوشب ستاره روشنگره سلام اولسون

خدیجه نین قزی الحق گرگ اولا زهرا
دئنن بومادره بو دختره سلام.اولسون

هزارحیف اولا، گئتدی خدیجه دنیادن
فلک لر آغادی بو مادره سلام اولسون

خدیجه ئولدی یتیم اولدی حضرت زهرا
اورک قانین قاتیب اشگ تره سلام اولسون

آناسی.ئولدی ولی یانمدی کرم قاپوسی
دئنن بو بانوی ولافره سلام اولسون

آتاسی ئولدی عمر اود ووروبدی درگهنه
او نار کینه ده یانمیش دره سلام اولسون

یانوب جنان قاپوسی عرشه چیخدی شعله لری
او شعله دن قان ایچن خنجراولدی میخ دری

اوشعله ده قیزاروب میخ در،ائدیب غوغا
یازوبدی سینهء زهراده آه و ، واویلا

یاراندا سینه ی زهرانی قان ایچن مسمار
یاز یلدی قانیله منشور دشت کرببلا

همان دلیله حسین جان ورنده مقتلده
باجیسی ناله کنان سسلیوردی یا زهرا

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام

#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین

زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام

که جلوه کرده در او شأن زن به معنی تام

زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام

که بوده است مسلمان جلوتر از اسلام

کسی به درک مقامش نمی‌رسد هرگز

به درک معنی نامش نمی‌رسد هرگز

"فَأيَنَ مِثلُ خَدیجَه؟" نبود در عالم

خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم

گدای سفره‌ی اکرام اوست صد حاتم

از او اگرچه نوشتند عالم و آدم

ولی مدارج شأنش هنوز ناپیداست

همین مقام بس او را که "مادر زهراست"

امینه بوده اگر همسر امین شده است

تمام ثروت او خرج راه دین شده است

که جزء چار زن برتر زمین شده است

به امر حضرت حق "ام‌مومنین" شده است

تمام ثروت اسلام در خزانه‌ی اوست

چرا که عرش خداوند فرش خانه‌ی اوست

کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت

فضائلش همه رو بود، پس سوال نداشت

که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت

"خدیجه بیشتر از بیست‌و‌هشت سال نداشت"

به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند

"صحیح"های دروغین فقط غلط گفتند

کنار نام رسول خدا و شیر خدا

نوشته است خدا نام نامی او را

چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا

حسین‌ گفت؛ "أناابْنُ خَدیجَةَ الغَرّاء"

چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه

و گفته: "أَشْهَدُ أَنَّ عَلی وَلیُ الله"

چه بانویی که چنان ترس از خدا دارد

که از رسول خدا خواهش دعا دارد

و برخلاف بقیه چنان حیا دارد

که از گرفتن حتی عبا، إبا دارد!

ولی به خواسته‌ی خود رسید آخر سر

شفیع مادر خود شد شفیعه‌ی محشر

رسید روح‌الامین در دقایق آخر

گرفته بود ولی پنج‌تا کفن در بر

یکی برای خدیجه، یکی به پیغمبر...

به گریه گفت: قرار است این سه‌تای دگر

برای فاطمه و حیدر و حسن باشد

ولی حسین قرار است بی‌کفن باشد...

🔸شاعر:

#مجتبی_خرسندی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

دستم به دامن تو از این خانه پا مکش

#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین

دستم به دامن تو, از این خانه پا مکش

اینگونه روی جسم غریبت عبا مکش

دیدم چگونه حق مقامت شهید شد

دیدم به درب خانه دوچشمت سفید شد

این ظلم شهر گرچه تو را غم نصیب ساخت

توگوهری قدر تورا گوهری شناخت

ای روشنی خانه طاها بمان مرو

مادر به خاطر دل زهرا بمان مرو

برخیز ناز دیده گریان من بکش

شانه به زلفهای پریشان من بکش

مادر بمان برای دلم مادری کنی

معجرببافی و به سرم روسری کنی

ازدست گریه درد به پهلوی من نشست

آیینه بود سینه ام ازآه تو شکست

ان دم تمام می شود آشفته حالی ام

رحمی اگر کنی تو بر این خرد سالی ام

دیگر نفس به سینه تو سخت می رسد

وقت به خواب رفتن این بخت می رسد

رفتی و آسمان بلا ریخت برسرم

غم دید و غصه دید و جفا دیده ترم

روزی به درب خانه زهرایت آمدند

من پشت در رسیدم شعله به در زدند

آتش تمام چادر من را گرفته بود

یاری برای یاری زهرای تو نبود

ناگه کسی به در لگدی زد که در شکست

دردی عجیب بین دو پهلوی من نشست

ظالم که دید بی کسی ام را به چشم خود

زد ضربه ای که ناله محسن بلند شد

حتی نفس به سینه من سخت می رسید

مسمار رشته نفسم را دگر برید

جانی که مانده بود برایم ز دردها

یک آه شد که ناله زدم فضه جان بیا

🔸شاعر:

#موسی_علیمرادی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

این قَدَر گریه نکن فاطمه جان در بر من

لحظاتی که نشستی بغل بستر من

این قَدَر گریه نکن فاطمه جان در بر من

 دیدن اشک تو والله برایم سخت است

 پس عذابم نده در این نفس آخر من

 تو اجازه نده تنها بشود پیغمبر

بعد من باش کنار پدرت دختر من

صَرف دین پدرت شد لحظات عمرم

وقف شد دار و ندارم به ره همسر من

همه‌ی زندگی‌ام خرجیِ اسلام شده

جان من نیز فدای سر پیغمبر من

از همه ثروت من که به هوای دین رفت

یک کفن نیست بپیچند بر این پیکر من

این همه سال غمی در دل من راه نیافت

ولی امشب غم فردای تو آمد سر من

می‌روم زود ز پیش تو دلیلش این است

که نبینم چه می‌آید به سر کوثر من

می‌روم تا که نبینم که به ضرب سیلی

چه می‌آرند به روز گل نیلوفر من

پدرت گفته که پهلوی تو را می‌شکنند

وای از صدمه‌ی مسمار و گل پرپر من

وسط هجمه‌ی مردم تو صدا خواهی زد:

محسنم کشته شد ای وای بیا مادر من

علی صالحی

شعر شعر وفات حضرت خدیجه اشعار وفات حضرت خدیجه شعر شعر وفات حضرت خدیجه شعر شعر حضرت خدیجه شعر شعر وفات حضرت خدیجه اشعار وفات حضرت خدیجه شعر شعر وفات حضرت خدیجه شعر شعر حضرت خدیجه شعر شعر وفات حضرت خدیجه اشعار وفات حضرت خدیجه شعر شعر وفات حضرت خدیجه شعر شعر حضرت خدیجه