عنایتی کن وبیا به شعرمن قدم بذار
تداوم عبور سبز،مسافرغزل سوار
عنایتی کن وبیا به شعرمن قدم بذار
بذارکه تا پا بذارم به خلوت حضور تو
بذارکه محو تو بشم به لحظه ی ظهور تو
تنها آقا تو می تونی درد ما رو دوا کنی
با شاکلید عاطفه، قفل دلا رو وا کنی
تکیه بزن به کعبه تا سیصدوسیزده آشنا
سوار ابرا بشن و بیان به پابوس شما
محمد علی جعفریان