رحمت عالمي و نور هدايت با توست


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



آیه آیه همه جا عطر جنان می آید

وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید

 

جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است

بشنود مدح تو را با هیجان می آید


ادامه نوشته

تو آمدی و زمین در هوای تو افتاد


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



تو آمدی و زمین در هوای تو افتاد

و عرش در هوس خنده های تو افتاد

برای درك تنفس در این جهان سیاه

هوای تازه ای از ابتدای تو افتاد...


ادامه نوشته

امین" و "امن"  و "مومن"   آنقَدَر دنیا خطابت کرد



شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



امین" و "امن"  و "مومن"   آنقَدَر دنیا خطابت کرد


خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد

برای هر سری از روشنایت سایه بان می خواست

که شب را پیش پایت سر برید و آفتابت کرد
ادامه نوشته

باران گرفت و سقف مدائن نشست كرد


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



 

باران گرفت و سقف مدائن نشست كرد

دندانه‏ هاى كنگره قصد شكست كرد

نورى به صحن معبد زردشتیان رسید

كآتشكده ز نابى آن‏ نور مست كرد


ادامه نوشته

یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی!


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که تو می‌آیی

همان شب آمنه می‌بیند درون چشم تو دنیایی

 

همین که آمده‌ای از راه، قریش محو تو شد ای ماه!

یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی!


ادامه نوشته

تاریک بود شب - شب ظلمت - اما ستاره گفت: محمد


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



تاریک بود شب - شب ظلمت - اما ستاره گفت: محمد

نورش پر از صدای خدا شد وقتی دوباره گفت: محمد

 

پرسیدم از ستوده‌ی انجیل، راهب رسید و گفت: محمد

بر روی لوح چرمی آهو چشمی کشید و گفت: محمد


ادامه نوشته

کاش مي شد سحري طوف مدينه آنگاه


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)

 

آیه آیه همه جا عطر جنان می آید

وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید

 

جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است

بشنود مدح تو را با هیجان می آید


ادامه نوشته

امین ترین کلیمان ز طور می آید


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



دوان دوان ز فرا سوی نور می آید

امین ترین کلیمان ز طور می آید
ردای سبز رسالت به دوش خود دارد
از آسمان نگاهش ستاره می بارد

ادامه نوشته

بى مغيلان هواى كعبه چه سود


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)





آنچه در دل بود هوس دارم

هوس او به هر نفَس دارم

 مبريدم ز كوى او به رحيل

كاروانى پر از جرس دارم


ادامه نوشته

دوباره جان گرفته و شهاب‌ها جوان شدند

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)




وجود آسمانی
تو از بهار آمدی
به انتظار کوچه‌های منتظر رقم زده
تو آمدی و با ظهور نور تو
شب سیاه و تیره رفت
نشست پای دیدنت به چشم تار و خیره رفت
تو آمدی ستارگان
دوباره جان گرفته و شهاب‌ها جوان شدند
در آسمان
هزار اتفاق تازه شد ز تو پدید
چو یاس شد همه جهان
سپید گشت، ای امید
تو که قدم به کهکشان ما زدی
هوای تازه‌ای دمید
دم از صفای ما زدی
بهشت شد وجود ما
شفا گرفت روح ما
خراب شد امارت نشسته بر خرابه‌ها
فرو نشست آتش و شراره‌ها و کینه‌ها
شکسته شد تمام بت‌ خزانه‌ها
برآمدند جوانه‌ها
سرودها، ترانه‌ها
چه عاشقانه‌ آمدی
چه عارفانه در دیار خاکیان قدم زدی
هنوز در خیال تو
به این خیال مانده‌ام
چه منتی به ما نهاده‌ای، همیشه جاودان
که با وجود آسمانیت بر این زمینیان
تو سر زدی

صلِ علی محمدٍ و آله محمد

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



صلِ علی محمدٍ و آله محمد (3)

هستِ هستی و کائنات ز مقدمِ وجودِ تو
مستی مستِ نگاه آن دو چشمِ پر زِ جودِ تو
شمس و شموس عالمین، امین دین، شه زمان
عشق عاشق فقط به عشقِ روی تو شده عیان
*  *  *
طراوات روحِ خستگان، کمال دین،  بهارِ ما
ای بهترینِ بهتران، فقط تویی نگارِ ما
قلبِ عالم نشسته پای جام و آن سبوی تو
افتاده عمرِ خاکیان به پیچ و تابِ موی تو

محمد یا محمد محمد



محمد یا محمد محمد (4)

طبیبم حبیبم خمِ گیسوی احمد
نیازم نمازم گلِ روی محمّد
قرار گذاشته این دلم سر کوچه‌ی می فروشا
قدم نهاده جان و تن، محلّه‌ی حلقه به گوشا
چرا همه فرشته‌ها واسه دلِ مستم می‌میرند
دلم رو دست می‌برند، می بوسن و در بر می‌گیرند
برای این که دلبرم یه نگارِ ابرو کمونه
نگارِ من محمّدِ که جدّ صاحب زمونه
دیونه گشته این دلم دیونه‌ی مدحِ محمّد
می می‌زنم ز جام حق به نیّت ابروی احمد
امشب دلم دل دیگه نیست یه قابِ عکسِ تو سینه
رفته مدینه جای خود گذاشته عکسِ مدینه
امشب شبِ تولدِ محمد بن عبدالله ست
پیَمبرِ دینِ خدا، پدر بزرگِ ثارالله ست

ای پدر زهرا یا محمد


 

بالِ ملک
به روی بالِ ملک حنای سرمدی است
به دستِ آمنه صد گلِ محمدی است
سر زده گلها ـ یا محمد
از دلِ صحرا ـ یا محمد
کعبه به نجوا ـ یا محمد
ای پدر زهرا یا محمد
یا رسول الله یا محمد (4)
چو دیده، دیده تو را، شده شکار رخت
تمام اهل سما، ببین خمارِ رخت
کرده اسیرم ـ رخ ماهش
دل ببرم بر ـ سر راهش
زندگی من ـ به پناهش
حسرت قلبم چشمِ سیاهش
یا رسول الله یا محمد (4)
تمامِ نازِ رخش به خنده منجلی است
که نقش بازوی او ولایتِ علی است
نور خدایی ـ به سرشتت
فدای عمر و ـ سرنوشت
آل علی شد ـ چو بهشتت
تو عشق حیدری و علی عشقت
یا رسول الله یا محمد (4)

در شبِ میلادِ نبی بوی شقایق اومده




نقش
این شبا دل تو سینه نیست عازمِ کوی احمد است
چون که شبِ تولدِ نبیِ ما محمّد است
یا محمّد ـ قدم به چشمِ ما نهادی
یا محمّد ـ فدای تو این همه شادی
ای همه هست فاطمه ـ یا محمّد یا محمّد یا محمّد
صدای قلبِ آمنه ـ یا محمّد یا محمّد یا محمّد
مولانا نبی مولانا (3)
یه نقشِ زیبا رو دلم همیشه غوغا می‌کنه
گنبد سبز نبوی دلم رو شیدا می‌کنه
یا محمّد ـ تو هر سرایی پا بذارم
یا محمّد ـ نامِ تو رو تو سینه دارم
تو قبله‌گاه دلمی ـ یا محمّد یا محمّد یا محمّد
تو حلّ کنِ مشکلمی ـ یا محمّد یا محمّد یا محمّد
مولانا نبی مولانا (3)
در شبِ میلادِ نبی بوی شقایق اومده
دسته گلِ محمّدی امام صادق اومده
یا محمّد ـ دعای ما همه همینه
یا محمّد ـ جوازِ مکه و مدینه
فدای لطف و کرمت ـ یا محمّد یا محمّد یا محمّد
حال و هوای حرمت ـ یا محمّد یا محمّد یا محمّد
مولانا نبی مولانا (3)

یا رسول الله ـ یا رسول الله



  زمزمه
از دلِ اهلِ آسمان زمزمه آمد
مژده به عاشقان ابالفاطمه آمده
آمد بهارم
زیبا نگارم
دار و ندارم
یا رسول الله
یا رسول الله ـ یا رسول الله (2)
ستوده خلقت خودش خالقِ سرمد
لحظه‌ی خلقِ گلِ سیمایِ محمد
گفته که احسنت بر این چهره‌ی زیبا
نیست دگر همچو گلِ چهره‌ی احمد
ای عشقِ هستی
ای شور و مستی
بر دل نشستی
یا رسول الله
یا رسول الله ـ یا رسول الله (2)
جمله فرشتگان همه مستِ نگاهش
دل ببرد ز خالقش آن رخِ ماهش
قلبِ تمامِ انبیاء بر سرِ راهش
بوسه زنند همه بر آن خالِ سیاهش
عالم گدایت
جان ها فدایت
مولا عنایت
یا رسول الله
یا رسول الله ـ یا رسول الله (2)
شمس و قمر حکایت از هاله‌ی رویش
عالم و آدم همه دیوانه‌ی کویش
بسکه کرم دارد و آقاست محمّد
انس و ملک یکسره بر خوانِ نکویش
ذکرِ زبانم
شور و توانم
روحِ اذانم
یا رسول الله
یا رسول الله ـ یا رسول الله (2)

یا ابالفاطمه محمّد ـ یا ابالفاطمه محمّد



غزل

دل عالم، شده مست و غزل عشق می‌خونه
آسمون‌ها، از قدومش به خدا نور بارونه
داره عاشق، زیر لب این، ترانه رو می‌خونه
شده احمد، لیلی دل، دلم اون رو مجنونه
پسر آمنه محمّد
همه جا زمزمه محمّد
یا ابالفاطمه محمّد
یا ابالفاطمه محمّد ـ یا ابالفاطمه محمّد (2)
بده ساقی، می باقی، گشته شادی‌ام حاصل
تا که چشمام، به نظاره‌اش، بشه یک لحظه قابل
رحمت حق، شده امشب بر همه هستی شامل
شده بعد از نیمه‌ی ماه، ماهِ عشقِ من کامل
کهکشان‌ها ستاره بارون
توی دستِ فرشته گلدون
گلاب و عطر و آینه شمعدون
یا ابالفاطمه محمّد ـ یا ابالفاطمه محمّد (2)

دو چشمِ آمنه بر روی احمد

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



تماشا

دو چشمِ آمنه بر روی احمد
گره خورده دلش بر موی احمد
گهی خندان گهی محو تماشا
چو می‌بیند خمِ ابروی احمد

وجودش کلِ هستی را خریده

 

زیبا
جهان را حق به عشقش آفریده
وجودش کلِ هستی را خریده
بگویم از مه رویِ محمّد
کسی زیباتر از او را ندیده

ملَک را دیدنش باشد نیازش



طنازی


ملَک را دیدنش باشد نیازش
خدا از عشق او در سوز و سازش
بخنداند دلِ انس و ملَک را
چو طنازی کند با چشمِ نازش

مکه شده زیبا دل افروز و سرافراز



از بام و در کعبه به گردون رسد آواز

کامشب در رحمت به سماوات شده باز
بت های حرم در حرم افتاده به سجده
ارواح رسل راست هزاران پر پرواز

ادامه نوشته

 پيربزرگ طايفه بود و كريم بود


اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



  پيربزرگ طايفه بود و كريم بود

 در اعتلاي نهضت جدش سهيم بود

 

  مسندنشين كرسي تدريس علم ها

  شايسته صفات حكيم و عليم بود


ادامه نوشته

یا محمد! عطر نامت مشرق و مغرب گرفت

 امین

 

چشم تا وا می‌کنی چشم و چراغش می‌شوی

مثل گل می‌خندی و شب بوی باغش می‌شوی

شکل «عبدالله»ی و تسکین داغش می‌شوی

می‌رسی از راه و پایان فراقش می‌شوی


ادامه نوشته

قرار شد که بیایی و از ستاره بگویی



 



اشاره

 

قرار شد که بیایی و از ستاره بگویی

صدای پنجره باشی و از نظاره بگویی

 

تمام قصه‌ی دردِ هزار و یک شب ما را

- بدون آنکه بخوانی- به یک اشاره بگویی



 


ادامه نوشته

فرشته بوسه زده بارگاه ایزدی ات را


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)




تو کیستی

 

فرشته بوسه زده بارگاه ایزدی ات را

بهشت خیمه زده ، پرنیان سرمدی ات را

 

چقدر هودج سیمین،گسیل گشته به پایت

که سر به سجده گذارند،ملک امجدی ات را


ادامه نوشته

«تبـت یدا...» ابی‌لهبان شعله می‌کشند



شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



دریای مهربانی

 

تا دشت‌ها هوای دلت را دویده‌ای

در کوه انعکاس خودت را شنیده‌ای

 

در آن شب سیاه نگفتی که از کدام

وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده‌ای؟


ادامه نوشته

آن مرد سبز، مرد خدا، مرد معرفت‏


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)




شكوفه قرآن‏

 

مثل بهار سر زد و قرآن شكوفه داد

با او تمام هستي باران شكوفه داد

 

مي‏آمد از قبيله مردان اهل عشق‏

آن شب‏كه غنچه غنچه عرفان شكوفه داد

 


ادامه نوشته

عرش معراج سماوات شده محرابت


شعر هفدهم ربیع الاول

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)

اشعار ولادت امام جعفر صادق(ع)



آیه آیه همه جا عطر جنان می آید

وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید

 

جبرئیلی که به آیات خدا مأنوس است

بشنود مدح تو را با هیجان می آید...

 


پیمبـری و  همـه زیـر سایـه ی پر تو




حضرت خاتم

 

پیمبـری و  همـه زیـر سایـه ی پر تو

دوبـاره جلـوه نمـوده جمـال انور تو

 

تو آمدی و جهان شد پر از گل و ریحان

تمـام عـالـم امکـان شـده معطر تو

ادامه نوشته

ذکر علی علی می جام محمد است





وقتی کنار اسم خودت لا گذاشتی

قبلش هزار مرتبه الاّ گذاشتی

 

هر چیز را به غیر خودت نفی کردی و

خود را یکی نمودی و تنها گذاشتی

ادامه نوشته

بعدازشما که امتتان چنددسته شد




در سایه سار لطف شما پا گرفته ایم

شکر خدا کنارشما جا گرفته ایم

 

از سائلان هرشبه کویتان شدیم

این درس را ز عالم بالا گرفته ایم...

ادامه نوشته