سجدة آخر من! کجایی؟

روح خاکستر من! کجایی؟

بحر شعله‌ور من! کجایی؟

کهکشان، آسمان، سال نوری!

ژرف پهناور من! کجایی؟

مشتری بر تو، کیوان و زهره

سوی آن سوترِ من! کجایی؟

صاعقه، ابر، باران، جوانه!

رویش باور من! کجایی؟

سمت قوسِ مدار تکامل!

اوج سرتاسر من، کجایی؟

ارتفاع سحر! صبح پیچان!

تاب نیلوفر من! کجایی؟

باغبان فلق! بذر فردا!

دانة خاور من! کجایی؟

بیستون، آسمان، راه شیرین!

شور شعر ترِ من! کجایی؟

فاتحه، قدر، والعصر، یاسین!

واقعه، کوثر من! کجایی؟

قبله، سجاده، نیّت، نیایش!

سجدة آخر من! کجایی؟

نافله، نازدانه، نوازش!

غایب در برِ من! کجایی؟

آشکارِ حَسَن! غیب نرگس!

راز پرده درِ من! کجایی؟!

ابوالقاسم حسینجانی

انتظار تو بود، ما را کُشت

در هوایی که سرد و توفانی‌ست

همة فکر گل، پریشانی‌ست

انتظار تو بود، ما را کُشت

این چه کُشتارهای پنهانی‌ست؟!

غم ما ـ باز ـ تازگی دارد

شام دل، باز هم چراغانی‌ست

هر چه باشد، به گل نخواهم گفت

که: سرانجام باغ، ویرانی‌ست!

برو، ای عقل! خانه‌ات آباد

هر که دیوانه نیست, از ما نیست!

ابوالقاسم حسینجانی