شعر امام رضا علیه السلام
السلام علیک یا امام الرئوف یا امام رضا
*****************
بر گنبدِ روشن خراسان صلوات
بر روشنیِ نگاهِ سلطان صلوات
این خاک امیدش به عنایاتِ رضاست
بر پشت و پناهِ خاکِ ایران صلوات
*****************
رضا یزدی اصل
السلام علیک یا امام الرئوف یا امام رضا
*****************
بر گنبدِ روشن خراسان صلوات
بر روشنیِ نگاهِ سلطان صلوات
این خاک امیدش به عنایاتِ رضاست
بر پشت و پناهِ خاکِ ایران صلوات
*****************
رضا یزدی اصل
تقدیم به سلطانِ طوس
*****************
گردیده دلم خانه ی دربستِ رضا
از روز ازل مست شدم ، مستِ رضا
ای کاش بگیرم صله ام را امشب
چون دِعبِلِ دلباخته از دستِ رضا
**************
رضا یزدی اصل
السلام علیک یا ضامن آهو یا امام رضا
*********************
ای کاش که در صحنِ تو زانو بزنم
نقّاره ی یا ضامن آهو بزنم
آموختم از معرفتِ آهویت
هنگامِ بلا فقط به تو رو بزنم
*********************
رضا یزدی اصل
غزل مرثیه امام رضا علیه السلام
****************************
شمس الشموس، تا که عبا روی سر کشید/
خورشید تیره گشت و دلِ آسمان تپید /
حتّی رمق نداشت که پا بر زمین کِشَد /
تصویرِ راه رفتنِ او روضه آفرید/
جانش رسیده بود به لب ثامن الحجج/
درد و بلای خلقِ خدا را به جان خرید /
تا که رسد به حجره ی خود بارها نشست/
افتاد و آسمانِ خدا بر زمین رسید/
افتاد و گفت : مادرِ ما را چرا زدند/
نجوایِ وای مادرِ او را فلک شنید/
پیچید آن چنان به خودش زیر آن عبا/
طوری که مثلِ فاطمه ، قدِّ رضا خمید/
دور و برش نبود نه مادر ، نه خواهری /
دشمن هم از غریبیِ او جامه را درید/
بر خاکِ سردِ حجره همین که گذاشت سر/
صورت به خاکِ حجره کشید، اشکِ او چکید/
آمد جوادش از ره و او را به بر گرفت /
اینجا همان دم است که شد گریه ها شدید/
کردند یادِ آن پدری که به کربلا/
اجزای پیکر ِ پسرش گشت ناپدید /
تا گرد و خاکِ سمّ ستوران بلند شد /
چشمِ حسین ، اکبرِ خود را دگر ندید/
آمد کنارِ نعشِ پسر ، خورد بر زمین/
روی زمین چه دید؟ که رنگ از رخش پرید/
ای دل مپرس ! آن بدنِ قطعه قطعه را/
دستِ پدر میانِ عبایش چگونه چید ؟/
جانم فدایِ شاهِ خراسان رضا که گفت:/
یابن الشّبیب! اشکِ حسینی بُود مفید/
******************************
رضا یزدی اصل
هوسم بود حج بیت الله
قسمتم شد حریم شاه طوس
نرسیدم به ساحل دریا
آمدم در میان اقیانوس
شرط توحید حب این آقاست
وحده لا اله الا هو
دست مارا رها نخواهد کرد
آنکه گردیده ضامن آهو
رسم آقای مهربان این است
میهمان را بغل کند آرام
پر کند کاسه های سائل را
جلوی در ؛همینکه گفت : ؛سلام
السلام ای رئوف تر ز همه
باز راهم به خانه ات افتاد
از جدا بودن از تو خسته شدم
عوضم کن تورا به جان جواد
تاکه گفتم مسافرِ حرمم
چِقَدَر دل شکست یاد شما
کوله باری سلام آوردم
همه گفتند التماس دعا
پای مارا نَبُر زخانه خویش
خوش؛ دل ما به رفت و آمد هاست
بااجازه ز صحن شاه نجف
گنبدت شاه کُلّ گنبدهاست
حرف گنبد شد و شکست دلم
از مدینه کسی خبر دارد؟
آه از غربت ِمام حسن
فاطمه اینهمه پسر دارد
یا امام رضا
تو که از حال ما خبر داری
کوهی از غصه و غمیم همه
ای علمدار ِ روضه های حسین
نگران ِ مُحرمیم همه
به اسیری ِّ زینب کبری
گره از کار ِ نوکرت وا کن
در سحرهای ماه ذیقعده
اربعین مرا تو امضا کن
قاسم نعمتی
#امام_رضا_مناجات
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا
اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا
من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا
میشنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا
ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیدهام
من که گل بهشت را از حرم تو چیدهام
من به بهای هستیام، مهر تو را خریدهام
عشق تو میبرد مرا، تا حرمِ خدا، رضا
ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو
ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو
علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو
میدمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا
آنکه وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی
بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی
مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی
تویی شمیم سورۀ کوثر و هلاَتی، رضا
فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی
تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی
مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی
بیتو کسی نمیبرد، ره به سوی خدا، رضا
شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم
پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم
کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم
اگر ز در برانیام، کجا روم، کجا رضا؟
به پیشگاه قدس تو اگر چه دستخالیام
اگر کسی نمیخورد، غم شکستهبالیام
هست اگرچه اشک من، گواه خستهحالیام
خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا
ای که به این شکستهدل فرصت آه دادهای
ای که مرا به این حرم خوانده و راه دادهای
اگرچه در جوار خود مرا پناه دادهای
بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا
#محمدجواد_غفورزاده
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_رضا_شهادت
نم نم کنار حجره دربسته میرسید
کم کم به قتلگاه خودش خسته میرسید
مانند شخص مار گزیده به پیچ و تاب
فریاد یا جواد چه پیوسته میرسید
پهلو بخاک حجره که از درد میگذاشت
آهی بیاد پهلوی بشکسته میرسید
از کام تشنه و جگر پاره پاره اش
انگار حرف روضه سر بسته میرسید
این جسم خسته زیر سم اسبها نرفت
اما صدای حمله یک دسته میرسید
خواهر نبود یار برادر شود ولی
یک خواهری به مقتلی آهسته میرسید
اینجا جواب زمزمه یابنیی از...
یک نوجوان ز پشت در بسته میرسید
اما صدای یا ولدی بی جواب ماند
هرچند صوت یک پدر خسته میرسید
#محمود_ژوليده
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بهتر زبهشت خطه یطوس رضاست
جنت به خدا قسم زمین بوس رضاست
مردم همه سوی حرمش می آیند
زیرا که زیارتی مخصوص رضاست
#امام_رضا
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_رضا_شهادت
میرسد روی لبم آهسته جان یأبن الشبیب
در وجودم آتشی دارم نهان یأبن الشبیب
نا ندارم! با تو دارم در خیالم گفتگو
با نگاهی نیمه باز و نیمه جان یأبن الشبیب
زهرِ در انگور جانکاه است و از فرطِ عطش
شعله ور شد هم دهانم، هم زبان یأبن الشبیب
دستهایم را که برمیداشت روز و شب قنوت
ناتوان؛ افتاده از کار آنچنان یأبن الشبیب
با دو پایِ سرد و لرزان بیهوا خوردم زمین
حال و روزِ احتضارم شد عیان یأبن الشبیب
روی خاکِ حجره مثل مار می پیچم به خود
بود جسمَم کاش زیر آسمان یأبن الشبیب
بود جسمم کاش خنجر خورده؛ زیر آفتاب
جانِ من از جدّ عطشانم بخوان یأبن الشبیب
بیقرارم از غمش! باید پریشان جان دهَم
از غم ِ آن پیکرِ نیزه-نشان یأبن الشبیب
از غم ِ سنگی که محکم خورد بر پیشانی اش
از هجوم ِ نعل ها بر استخوان یأبن الشبیب
از تنِ عریان که شد خونِ قفا بر آن کفن
از عقیقِ سرخِ دستِ ساربان یأبن الشبیب
از طناب و دستهایِ عمه زینب(س)وای...نه...
از غروب و غربتِ وقتِ اذان یأبن الشبیب
جان سپردم! از نفس انداخت بیطاقت مرا-
روضهٔ بزم یزید و خيزران یأبن الشبیب!
#م_عاطفی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_رضا
باید که دلی به قدرِ یک دشت دهد
آری که همان ستاره ی هشت دهد
آنقدر رضارضارضا می گویم
تااینکه بلیط رفت وبرگشت دهد
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_رضا_علیه_السلام
#شور_احساسی_و_حماسی
#بند_اول
شمس نورانی فلک
نام تو تسبیح ملک
صاحب خونه ی دلمی
صلوات الله علیک
طواف و احرامم رضا جان _ شیرینی کامم رضاجان
تجلی نور خدایی _ امید شبهای , تنهایی
طبیب دردای ما بدون نوبت
سه جا به داد ما میرسی تو قیامت
نشون میده اون پرچم سبزت آقا
به این دنیا راه اصلی سعادت
مـــــدد یا سلـــــطان
#بند_دوم
ای دریای جود و کرم
دستی بکش روی سرم
ضامن آهو تویی و
من آهوی دربدرم
گره افتاده باز به کارم_رضا دارم غصه ندارم
رضا مولای مهربونم _ الهی که دردت , بجونم
برای تشنه تو بارش بارانی
برای قلب مریض من درمانی
باید ثابت شه به همه مردم که
تا دنیا باشه فقط خودت سلطانی
مـــــدد یا سلـــــطان
#بند_سوم
رزقم با دست تو میاد
نبری من رو تو ز یاد
این گدای پشت درت
کربلاشو از تو میخاد
چی میشه با گوشه نگاهی_بشم آقا کرب و بلایی
دعا کن آقا رو سفید شم _ تو راه کربلا , شهید شم
تویی صاحب , اختیار هر دو دنیا
یه گوشه چشمت کفایته برا ما
قوانین بین المللی کدومه ؟
مارو کربلا میبری با یه امضا
مـــــدد یا سلـــــطان
#علی_حاجیان_فر
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_رضا_زمینه
(با کندتر کردن ضرب نوحه، به صورت
زمزمه یا واحد هم قابل استفاده می باشد)
الوعده وفا
وقت مردنم بیا بالا سرم امام رضا
وقتی سنگای لحد رو میذارن خودت بیا
همه ی امید من تویی توو اوون تاریکیا
الوعده وفا
الوعده وفا
آقا جون شما خودت گفته بودی به زائرا
هر کسی یه بار بهم سر بزنه، میام سه جا
لحظه ی جون دادنم منتظرم امام رضا
الوعده وفا
الوعده وفا
وقت تنها شدنم تو قبر و اون تاریکیا
وقتی تنهام میذارن اهل و عیال و بچه ها
تو خودت ولم نکن میون اون هول و ولا
الوعده وفا
الوعده وفا
تووی قبر و توو سوال جواب اون فرشته ها
هر جا که کم بیارم باز تو رو می زنم صدا
جون مادرت منو تنها نذار توو سختیا
الوعده وفا
............
الوعده وفا
حتی زیر لحدم طبق سفارش شما
گریه می کنم برا تشنه لب کرببلا
تووی روضه ی شب اول قبرم تو بیا
الوعده وفا
#وحید_محمدی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
وقتی عبا را بر سر خود می کشیدی
بند امید عالمی را می بریدی
خوردی زمین دیگر نشد برخیزی از جا
دیدم سوی دیوار خود را می کشیدی
هربار می افتادی و میگفتی ای کاش
آه ای عصای پیر ی من می رسیدی
وقتی میسر نیست تا باشد جوادت
ای کاش میشد تا عصایی می خریدی
با جمله ی ای وای مادر بین کوچه
آه از نهاد هر گزاره می شنیدی
از درد میپیچی به خود تنهای تنها
چشم تو مانده سوی در با نا امیدی
خاکی شده سر تا به پایت بین حجره
حالا شدی مانند آن راس شهیدی...
ابن شبیبت را صدا کن روضه ای خوان
آن روضه ای را که گریبان می دریدی
بر روی نی خورشید و پای نی ستاره
روضه بخوان از دختر بی گوشواره
از آن تن بی سر به روی خاک صحرا
روضه بخوان از ناله ی گودال زهرا
روضه بخوان از تیغ و از نیزه شکسته
از آنکه روی صفحه قرآن نشسته
روضه بخوان از زخم های پیکر او
از ساربان و تنگی انگشتر او
#موسی_علیمرادی
#شهادت_امام_رضاعلیه-السلام
مرد غریبِ بُرده عبا روی سر، نیفت
خون لخته ریزد از لبت ای خون جگر نیفت
*
از زهر پای تا به سرت تیر می کِشد
دیگر به کوچه روی زمین اینقدر نیفت
*
درد سرت ز چیست به جایی نخورده است؟
چشمت سیاه رفته، از این درد سر نیفت
*
پنجاه مرتبه به زمین خورده ای بس است
یا فاطمه بگوی و از این بیشتر نیفت
*
دیوار را بگیر کمک حالِ خوبی است
راهی نمانده می رسی آهسته تر نیفت
*
مَردُم در این مَسیر به تو بی تفاوتند
باشد بیفت ولی در گذر نیفت
*
تا خانه پهلویت به سلامت نمی رسد
با سنگهای لَب پَرِ این کوچه، دَر نیفت
*
درها که بسته، حُجره که بی فرش مانده، پس
بر خاک قتلگاه ز صورت، ز سر نیفت
*
لب تشنه مثل مار گزیده، به خود مپیچ
دِق می کُند برابر چشم پسر نیفت
#علیرضا-شریف
#امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت
#مثنوی
از تب زهرِ نفسگیر، تنت می لرزد
همچنان مار گزیده، بدنت می لرزد
چه کنم ناله ز دل، وقت تردد نکشی؟!
چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی؟!
رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده
مهربان، دست رئوفت چقدر سرد شده
شمس نورانی افلاک، زمین افتادی
باز هم پا شدی از خاک، زمین افتادی
بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است
تا به حجره، پر خود را مکش اینقدر بس است
به در حجره رسیدی، به غمت چیره شدی
یاد مادر، به در حجره ی خود خیره شدی
میخ در، ناله ی جانسوز چرا سر داده؟!
جای در، شعله به جان جگرت افتاده
عمر پر برکت و پر مرحمتت شد طی، وای
رو به قبله شده ای، قبله ی عالم، ای وای
خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده
فرش های کف این حجره چرا جمع شده؟!
نه رد سرمه به چشم است، نه رد اخم است
کار گریه به حسین است، دو پلکت زخم است
خواهرت نیست کنارت، به عیادت برسد
اندکی صبر کن آقا که جوادت برسد
غم مخور تا که جوادت به دلت تاب دهد
تشنه ای؟ زود به دستت قدحی آب دهد
بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند
پنجه ی شمر لعین شانه به مویت نزند
حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت
خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت
دم آخر احدی دست به خنجر نَبَرد
بین این حجره کسی پیرهنت را ندرد
داغدار غم جدت شده ای؟ نیست عجیب
بازهم روضه بخوان، ناله بزن یابن شبیب...
#محمد_جواد_شیرازی
شعر شهادت امام رضا(ع)اشعار شهادت امام رضا(ع)
یا آنکه بخوانید به بالین پسرم را
یا بر سر زانو بگذارید سرم راسزد جاری شود از دیده ام خونکه در خون غرق گردد قصر مأمون
چه رخ داده که مأمون ستمکارشرار فتنه اش ریزد ز رخساربا زمین خوردنت امروز زمین خورد زمین
آسمان خورد زمین عرش برین خورد زمینشعر شهادت امام رضا(ع)اشعار شهادت امام رضا(ع)
ای همه دلها، حرمت یا رضا
خلق خدا و کرمت یا رضاکار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان
پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جانمگو که بی خردم هیچکس نمی خردم
کرامت تو به بالای دست می بردمشعر شهادت امام رضا(ع)اشعار شهادت امام رضا(ع)
در مشهد و مدینه خدایا چه محشر است
شال عزا به گردن زهرا و حیدر است
یابن الحسن بیا که تسلا دهم تو را
چون سوگ مجتبی و رضا و پیمبر است
بايد به قد عرش خدا قابلم كند
شايد به خاک پاي شما نازلم کنند
دل مي کنم از آنکه دل ازتو بريده است
دل مي دهم به دست تو تا بيدلم کنند
شعر شهادت امام رضا(ع)اشعار شهادت امام رضا(ع)
چشم در تاثیر زیبایی از ابرو كمتر است
مستی ابروی یار از گیسوی او كمتر است
اصل زیبایی ست این كه پلك در بالای چشم
شك كند در صحن از امثال جارو كمتر است
در ازدحام حرم هركسي به تنهايي
گرفته دست دعا را به سوي آنجايي
كه جلوه كرده در آن جلوه اي مسيحايي
همان حريم قشنگي كه هست رويايي
شعر شهادت امام رضا(ع)اشعار شهادت امام رضا(ع)
بوي باران و بوي دلتنگي
مي وزد از حوالي چشمت
چه شده که شقايق و لاله
مي چکد از زلالي چشمت...
شعر شهادت امام رضا(ع)اشعار شهادت امام رضا(ع)
ای ضامن آهو همۀ بود و نبودم
قربان تو و لطف و عطای تو وجودم
جان می دهم آقا! عوضش عشق عطا کن
در معامله ای یک طرفه طالب سودم...
یا غریب
بوي باران و بوي دلتنگي
مي وزد از حوالي چشمت
چه شده که شقايق و لاله
مي چکد از زلالي چشمت
سنگ زیر پای تو لعل بدخشان می شود
خار ، با فیض نگاهت سرو بستان می شود
گر نسیمی از سر کویت وزد سوی جحیم
دود آن عود و شرارش برگ ریحان می شود