گر گل نگوید از تو، خودش خار مى شود
رونق گفتار
ذکرت دلیل رونق گفتار مى شود
بختف سخن ز ذکر تو بیدار مى شود
گر خار گوید از تو، خودش بوى گل دهد
گر گل نگوید از تو، خودش خار مى شود
هر کس نگوید از تو، به خود مى کند ستم
گاه آدمى به خویش ستمکار مى شود
در کیش ما زکات زبان از تو گفتن است
بى این زکات، کار زبان زار مى شود
گردد خراب کاش هر آن مانعى که او
بین دل و ولاى تو دیوار مى شود
نازم به خوش سلیقگى عاشقى که او
عشق تو را اسیر و خریدار مى شود
کامران اسدى حقایقى
+ نوشته شده در جمعه نهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 19:36 توسط سعيد ميري
|