آموزش پروپوزال نویسی

🔴 قابل توجه کلیه ی دانشجویان و پژوهشگران

👌آموزش و مشاوره تخصصی و تضمینی فقط در پنج جلسه به صورت کارگاهی حضوری و آنلاین_گروهی و انفرادی:

✅ پروپوزال نویسی رشته های علوم انسانی.

✅ استخراج مقاله از پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری

✅ تبدیل پایان نامه و رساله به کتاب

همراه با پشتیبانی کامل تا مرحله تایید.

توسط مدرس دانشگاه و پژوهشگر با ۲۵ سال سابقه _مجری ،داور وناظر طرح های پژوهشی.

📱شماره تماس: ۰۹۱۲۵۸۳۸۹۳۷

09125838937

⛔️پاسخگویی: از ساعت ۱۰صبح تا ۱۰ شب.

ضمنا تمامی امور دانشجویی از جمله پاور
مقاله
ترجمه
ادیت و فرمت (پایان نامه و مقاله ، تبدیل پایان نامه به کتاب، پروپوزال.......)
صحافی
همانند جویی
پژوهشیار
ایرنداک
کلیه امور چاپی ، پرینت سیاه سفید و رنگی
پر کردن فرم ها
ثبت نام
به صورت آنلاین
پذیرفته می شود
________________

نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار

قرار بود که عمری قرار هم باشیم

که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم

اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز

من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم

کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم

غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم

در این دیار اگر خشک‌سالی آمده است

خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم

نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار

مگر قرار نشد رازدار هم باشیم

نگفتی‌ام ز چه رو، رو گرفته‌ای از من

مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم

به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید

نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم

شکسته است دلم مثل پهلویت آری

شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم

#محمد_مهدی_سیار

#یا_فاطمه_س

با همه بی کسی اش بود هوادار علی(ع)

رزق شیعه است که بانوی جهان شد یارش

هر که با اوست نباشد گره ای در کارش

حب او حبل متین است و شود اهل نجات

هرکه بگرفته به دستش نخی از دستارش

خادم درگه آن یاس کبودیم همه

او که دارد به دل خود غم خدمتکارش

ای که از کوچه ی معشوقه ما می گذری

با خبر باش تو از میخ در و دیوارش

با همه بی کسی اش بود هوادار علی(ع)

غم تنهایی حیدر بدهدآزارش

بشکست آینه نور نبی(ص) در کوچه

مجتبی (ع)با خبر است از همه اسرارش

فاطمیه شده آغازگر عاشورا

مانده این زینب(س) وآن حادثه ی دشوارش

#محمد_حسین_بنی_اسدی

#یا_فاطمه_س

قامت او در غمِ مولا خَم است

فاطمه که فخر بنی آدم است

پاکترین نور ، در این عالم است

آه از آن قصّه ی پُر غصّه که:

قامت او در غمِ مولا خَم است

بعدِ نبی دید ستم های سخت

رنج و ستم با دلِ او همدم است

فاطمه در فهمِ به اسرار حق

از همه اولاد بشر اعلم است

فاطمه از روز ازل تا ابد

نزد خداوند بسی اعظم است

گفت علی: ناله مکن فاطمه

کارِ جهان از غمِ تو برهم است

فاطمه فریاد علی بود و هست

فاطمه بر بام خدا پرچم است

خانه از آن لحظه که آتش گرفت

یکسره عالم همه در ماتم است

تاجِ سرِ خلقتِ زن فاطمه است

هر چه که از او بنویسم کم است

این غزل ( شایق) از الطافِ حق

چشمه ی جاری شده از زمزم است

#اکبرحمیدی_شایق

باز هم دل، بی قرار روضهٔ مادر شده

باز هم دل، بی قرار روضهٔ مادر شده

باز حرف صورت و سیلی و میخ در شده

بازهم آتش به جان ما رسیده از دری

کز غم سوزاندنش چشم دو عالم، تر شده

حرف، حرف بغض و کینه از علی بوده فقط

آتشی کز کینه، پنهان زیر خاکستر شده

فاطمیه شد، مرور خاطرات درد و داغ

علت کون و مکان، تنها و بی یاور شده

فاطمیه شد که دل بر منبر اندوه و اشک

روضه‌خوانِ رنج‌های دخت پیغمبر شده

مهدیِ صاحب زمان دارد به لب شور و فغان

آسمان ازاین مصیبت خاکِ غم بر سر شده

بین آتش سوخت زهرا، تا علی مانَد فقط

سوره‌ی کوثر فدایِ ساقیِ کوثر شده

ای علی! مظلوم عالَم! جان فدای غربتت

بعد زهرا خود بگو از غنچه‌ی پرپر شده

غیر تو مظلوم و غیر فاطمه مظلوم‌تر،

نیست در عالَم، غمت از هر غم افزون‌تر شده

کی به پایان می‌رسد شب‌های بی مهتاب تو

وعد‌ه‌ی دیدارتان درعالم دیگر شده

* *

دوستت دارم اگرچه روسیاهم روسیاه

لطفت امّیدِ منِ شرمنده در محشر شده

#اعظم_کلیابی

#حضرت_زهرا_س_شهادت

#طلیعه_فاطمیه

گل، تاب فشار در و ديوار ندارد

ياری ز که جويد؟ دلِ من، يار ندارد

يک مَحرم و يک رازنگهدار ندارد!

با ديدن سوزِ دلِ من در چمن و باغ

با داغ دل لاله، کسی کار ندارد

بايد سر و کارش طرف چاه بيفتد

يوسف که در اين شهر، خريدار ندارد

از گريۀ پنهان علی در دل شب‌ها

پيداست که دل دارد و، دلدار ندارد

در گلشن آتش‌زدۀ عصمت و ايثار

پرپرشدن غنچه که انکار ندارد

با فضه بگوييد بيايد، که در اين باغ

نيلوفر بيمار، پرستار ندارد

بر حاشيۀ برگ شقايق بنويسيد:

گل، تاب فشار در و ديوار ندارد

#محمد_جواد_غفورزاده_"شفق"

شهر مدینه امشب غرق غم و عزا شد

شهر مدینه امشب غرق غم و عزا شد
نخلان تاجدارش همدرد مرتضی شد

گرچه سکوت تلخی حاکم بر این مدینه است
قلب سیاهپوشش از درد مبتلا شد

تاریکی حجازی دارد به دل پیامی:
راز و نیاز زهرا هر شب به سوی ما شد

ای مصطفی کجایی رفتی به سوی الله
زهرا میان در ماند در راه حق فدا شد

امشب علی چه غمگین تنها بماند در شب
از اشک او چه زیبا یک غنچه یاس وا شد

ای مستمع ولایت از فاطمه بیاموز
در راه حق حیدر باید ز زر جدا شد

#امیر_حسین_یوسف_نیا_(رحیل)

فاطمه (س)، جان علی (ع)، پیشم بمان

ای دلیل خلقت کَون و مکان
فاطمه (س)، جان علی (ع)، پیشم بمان

آیه های زندگانیِّ علی (ع)
صبر ایزد، در وجودت منجلی

ای قرارِ بی قراری های من
همدم، شب زنده داری های من

عشق من، عشق نبی، عشق خدا
عشق جمله انبیا و اولیا

مونس شبهای تارم، فاطمه (س)
همنوای قلب زارم، فاطمه (س)

ای چراغ خانه ام، سو سو مکن
صورت نیلیِّ خود را، رو مکن

روزن امید من، بسته مشو
چون مدینه، از علی (ع) خسته مشو

بی تو من، تنهای تنها می شوم
در میان موج غم، تا می شوم

لحظه ای دیگر بَرَم، زهرا (س) بمان
آیه ی رفتن برایم، کم بخوان

لب گشا، حرفی بزن، من حیدرم
کن نگاهی، بر من و چشم ترم

زیبنت، زهرا (س) هنوزم کودکست
او برای خانه داری، کوچکست

میروی زهرا (س)، برو، اما ببین
بعد تو حیدر (ع) شود خانه نشین

#نصرالدین_کریمی_(مبین)
#عضوکانال

@golchine_sher

تنها رفیقش بود کوثر تا همیشه 

کمتر سخن می گفت از در تا همیشه

دیوار را می دید کمتر تا همیشه

وقت عبور از کوچه ها هر بار هر بار

بغض عجیبی داشت حیدر تا همیشه

سی سال با یک چاه خلوت کرد اما

تنها رفیقش بود کوثر تا همیشه

یعنی چرا زهرا جلوی چشم حیدر

دائم جلو آورد معجر تا همیشه؟!

با این که حق فاطمه شد غصب، زینب

برده است ارثش را ز مادر تا همیشه!

آن جامه ای را که برای محسنش دوخت

حالا شده تن پوش اصغر تا همیشه

#فربد_افشاری

#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا

مثل تو کسی نبود دلسوز علی

دیوار و دری که قاتل یار من است

قصدش پس از این همیشه آزار من است

مثل تو کسی نبود دلسوز علی

بعد از تو سکوت و صبر دلدار من است

#صامره_حبیبی

#عضوکانال

زود است بانو دخترت تنها بماند

زود است بانو دخترت تنها بماند
از آسمان چشم هایت جا بماند

قدری بمان و جان زینب مادری کن
ساحل چگونه زنده بی دریا بماند؟

از موج خیز قلب من برخیز مادر
سر سبز تا آن شاخه ی طوبا بماند

آن جا که زهرا دست بر دیوار دارد
سر در گریبان تا ابد دنیا بماند

فریاد، از آن ضجّه های (وای اُمّاه)
غم_ناله های آه ای بابا بماند..

پژواکِ (یا فضه خذینی) تاهمیشه
در تار و پود خانه ی مولا بماند

در سوگ زهرا باغ گل با آه می گفت:
این داغ تا دنیاست پابرجا بماند


#ألسلام_علیک_أیتهاالمظلومة_المغصوبه
#مریم_محبی_نژاد_کرمان_نرماشیر

رفتنت شد کوله بار درد، زهرا جان نرو 

رفتنت شد کوله بار درد، زهرا جان نرو

شد تمام خانه یِ ما سرد، زهرا جان نرو

گرچه ما بین در و دیوار، همچون غنچه ای

رنگ تو با آهِ غم شد زرد، زهرا جان نرو

آه دستی که به روی ماه سیلی می زند

خم نموده قامت یک مرد، زهرا جان نرو

کاش می دیدی که عریان پیکر کرب و بلا

از برای تو کفن آورد، زهرا جان نرو

آتشی در جانم افتادَست، بعد از رفتنت

حیدرت شد عاشقی شبگرد، زهرا جان نرو

سینه ‌ام شد شرحه‌شرحه کاش میگفتم دمی

سوی فرزندان خود برگرد، زهرا جان نرو

#ام‌البنین_بهرامی (ام.خزان)

جان سه تا امام را به لب رسانده‌ای؛ مرو!

همین‌که روح زخمی‌ات، سبک شد از لباس‌ها
زدند روی دست‌شان، مکاشفه شناس‌ها

چه سایه‌های مبهمی نشسته زیر پلک تو
چه کرده با ظرافتت، غرور ناسپاس‌ها

به وقت غسل، هم‌چنان گوش تو زنگ می‌زند
تو را رها نمی‌‌کند هنوز این تماس‌ها

جان سه تا امام را به لب رسانده‌ای؛ مرو!
توجّهی نمی‌‌کنی چرا به التماس‌ها؟

جز پر قو، چه بستری مطابق است با تنت؟
بیم خراش دارم از خواب تو روی یاس‌ها

برو ولی حلال کن؛ جهان مزاحم تو شد
به درک تو نمی‌‌رسد شعور آس‌و‌پاس‌ها

خدا در بهشت را، محو کند نبینی‌اش
مباد باز در دلت، زنده شود هراس‌ها

به یاد قبر مخفی‌ات چو ابر گریه می‌کنم
گاه که می‌روم سر مزار ناشناس‌ها

تو درد و روضه نیستی؛ تو راز آفرینشی
تو را زدند کافران، پرت شود حواس‌ها

#کاظم_بهمنی
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان

تا پای جان پای امامش ماند زهرا

#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا

درس کرامت پیش او حاتم ببیند
درس حیا و مادری مریم ببیند

إنسیة الحوراست و قطعا محال است
کُنه کمالش را بنی آدم ببیند

تا پای جان پای امامش ماند زهرا
حیدر سپر دارد همه عالم ببیند

آن در که پیغمبر از آن بی اذن نگذشت
حالا هجوم چند نامحرم ببیند

با میخ و آتش داده شد اجر رسالت
باید بیاید حضرت خاتم ببیند

در کوچه طفلی را تصور کن که ناگه
از ضرب سیلی مادرش مبهم ببیند

دیگر حسن در خواب مادر را همیشه
با صورتی نیلی و قدی خم ببیند

از غربت کوچه غم گودال پیداست
جایی که زینب پیکری دَرهم ببیند

بین حرامی ها سر عمامه دعواست
حالا تصور کن که مادر هم ببیند

ای ساربان بس کن... چه میخواهی ز جانش؟
زهرا چگونه غارت خاتم ببیند؟

🔸شاعر:
#مرضیه_نعیم_امینی
========================

آه سلمان چه بی وفا شده ای  خانه ی ما دگر نمی آیی

#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا

آه سلمان چه بی وفا شده ای

خانه ی ما دگر نمی آیی

نیست یادت مگر پدر میگفت

نیستی تو غریبه؛ از مایی

حال من هم شبیه حال توست

شهر بعد از پدر پر از غم هاست

راستی از علی خبر داری؟!

دیده ای که چقدر او تنهاست؟

راستش خواب دیده ام سلمان

پدرم مصطفی و مادر را

گفت با ما بیا دگر برویم

دیدم اشک دو چشم حیدر را

آه سلمان تنم، سرم، دستم

چه کنم سوختن در این تب را

رفتنی ام، امید ماندن نیست

چه کنم پنج ساله زینب را

راستی این رطب برای تو

میوه ای از بهشت می باشد

حسنم بغض میکند سلمان

فکر دیوار و کوچه می باشد

مثل شب های قبل بین خواب

از عطش تشنه لب صدایم کرد

آب دادم، نخورد حسین و فقط

ایستاد و مرا نگاهم کرد

گفت همسایه ها همه با هم

جمعشان بین کوچه دیدنی است

من شنیدم که باز میگفتند

فاطمه این دو روزه رفتنی است

بعد من جان تو و جان علی

فارغ از غصه و ملالم کن

اشک می ریخت دیشب ای سلمان

گفتم حیدر دگر حلالم کن

🔸شاعر:

#علیرضا_مسیحا

=========================

جهان را با چه رویی دور تو بانو بگردانم

#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا

گرفتم اینکه باشد هرچه در دنیاست از آنم

جهان را با چه رویی دور تو بانو بگردانم

کجا آن آستانی که در آن جبریل دربان است

کجا من؟ که اگر یک ذره کم باشد کم از آنم

نبی را شان تو وقتی و ما ادرئک می آید

مرا بد نیست شان فضه ات را هم نمیدانم

خدا کار دو عالم را و تو دستاس را در دست

خدا فرمود یا زهرا! بچرخان تا بچرخانم

تو آغازی نداری روز میلاد تو بی معناست

تو پایانی نداری پس شهادت چیست؟ حیرانم

عبادت شد حجابت می نشستی روی سجاده

ولی هرگز نگفتی که نماز زخم میخوانم

نمیگویم چرا دستار زردی بر سرت بستی

مبادا خاطرت صاحب عزایت را برنجانم

نشان قبر مخفی تو را هر کس که پرسیده است

دهانم بغض شد هر بار تا گفتم نمیدانم...

🔸شاعر:

#حسین_صیامی

=========================

عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست

#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا

عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست

اين درِ سوخته تا حشر، گواهِ من و توست

غربتم را همه ديدند و تماشا کردند

بی‌پناهی فقط انگار پناهِ من و توست

کوچه آن‌روز پر از ديده‌ی نامحرم بود

همه‌ی روضه نهان بين نگاهِ من و توست

صورت نیلی تو، از نفس انداخت مرا

گرچه زهرای من! اين اول راهِ من و توست

آه از اين شعله که خاموش نگردد ديگر

آه از آن روز که بر نی، سرِ ماهِ من و توست

🔸شاعر:

#یوسف_رحیمی

====================

از دعاهای مادرت بوده که به این جا رسیده ایم حسین

حسین

زندگی چیز دیگری شده است، تا به نامت رسیده ایم حسین !
عشق سوغاتِ کربلاست اگر مزه اش را چشیده ایم حسین !
هر دلی را به دلبری دادند ، هر سری را به سَروری دادند
ما که هر وقت گفته ایم خدا ، از خدایت شنیده ایم : حسین !
از خدایت شنیده ایم که گفت : نقش ها ما کشیده ایم اما
" اَحسنُ الخالِقین " از آن روییم که تو را آفریده ایم حسین !
زینت شانه های پیغمبر ! تا شنیدیم ساعت آخر :
دل چگونه بریدی از اکبر ، دل از عالم بریده ایم حسین !
این عَلَم ها و این علامت ها این چنین بی دلیل خم نشدند
همه ی ما شریک غم های خواهری قد خمیده ایم حسین !
تن بی دست مانده ی سقا دیده ای ، وای از دلت آقا !
در عوض ما کنار هر آبی عکس دستی کشیده ایم حسین !
بین شرم نگاه عباس و آن دل نازک شما چه گذشت ؟
از حرم تا حرم نفهمیدیم ما که هر چه دویده ایم حسین !
روضه های مدینه می خوانیم اول کربلا و می دانیم
از دعاهای مادرت بوده که به این جا رسیده ایم حسین !

شاعر: قاسم صرافان

شب زیارتی امام حسین علیه السلام

#امام_حسین_علیه_السلام

#شب_جمعه

کیست این خسرو مظلوم؟ که خونین بدن است

وز دم نیزه و شمشیر، دو صد پاره تن است

کیست این مظهر جان‌بازی و ایثار و وفا؟

که به آزادگی و عدل و شرف، ممتحن است

او بُوَد چشم و چراغ دل زهرای بتول

روشنی‌بخش جهان، نور رخ «ذو‌المنن» است

گبر و ترسا و یهودش، چو مسلمان خواهد

یار و محبوب ملل، شمع همه انجمن است

چه غم ار حسرت دیدار وطن داشت به دل؟

وطنش در دل یاران، شه دور از وطن است

او شهید است و نیازش نبُوَد گر چه به غسل

آب غسلش همه از خون گلو و بدن است

«کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون

تا نگویند کسان، جسم حسین بی‌کفن است»

«استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند

آن هم از ضرب سمّ اسب، شکن در شکن است»

دفن کردی چو پدر را پسر بیمارش

آن‌ که یعقوب‌صفت، شهرۀ «بیت ‌الحزن» است،

با سر‌انگشتِ مبارک بنوشتی بر خاک

این همان قبر شهیدی است که عطشان دهن است

این مکان قبلۀ عشّاق جهان خواهد شد

«خوشدل»! این تربتِ معشوقِ زمین و زمن است

#مرحوم_خوشدل

🌿🌺🌿•

شب جمعه شب زیارتی امام حسین علیه السلام

چه کنم دست خودم نیست اگر غم دارم
از فراق حرمت قامت بس خم دارم

بطلب جان علی اکبر لیلا مُردم
شب جمعه ست حسین باز حرم کم دارم

#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
شبتون حسینی

#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع

شب جمعه شب زیارتی امام حسین علیه السلام

فدای لب عطشان حسین

شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند

دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند

این کریمان همه احوال مرا می پرسند

این کریمان همه عصیان مرا می بخشند

ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است

اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند

رزق ما را برسانید ز بازار نجف

از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند

مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است

قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند

ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر

مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند

یازده ماه اگر بار گناه آوردی

آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند

نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله

کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند

مادری گفت فدای لب عطشان حسین...

همه را بین فغانش به خدا می بخشند

رضا دین پرور

شب جمعه شب زیارتی امام حسین

ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم

هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم

وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت
با رمز یاحسین ز شیطان جدا شدیم

ذکر حسین اشرف اذکار عالم است
گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم

مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد
با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم

اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست
تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم

ما را خدا برای غمت برگزیده است
با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم

شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست
با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم

شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست
با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم

#مصطفی_هاشمی_نسب
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه

شعر امام زمان، اشعار امام زمان، دوبیتی امام زمان، رباعی امام زمان

#امام_زمان_عج_مناجات


الا قرار دل و جان بی‌قرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟

کدام روز به شب می‌رسد که آمده باشی؟
کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟

خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد
خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت

دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت
سرشک شوق فشانم به ره‌‌گذار ظهورت

بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را
شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت

گره‌گشای دو عالم، دعای من همه این است
که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت

ز قطره‌قطرۀ آن چشمه‌چشمه نور بجوشد
ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت

ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب
شکوفه‌زار شود خاک ره‌گذار ظهورت

خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند
بُوَد مسیح مقدّس، طلایه‌دار ظهورت

شرایطی‌ست در این انتظار و من که ندارم
دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت

مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید

شعر امام زمان، اشعار امام زمان، رباعی امام زمان، دوبیتی امام زمان

─‌‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎─‌

#سلام_پدر_مهربانم

#صبحم_بنامتان

السلام علیک یا صاحب الزمان❤️

قدمی رنجه کن و چشم مرا روشن کن

با نگاهـــی دل پژمــردهٔ ما گلشــــن کن

با حضور تو فقط می شود آباد ، جهان

این جهان را تو بیا خالی از اهریمن کن

#رقیه_سعیدی_کیمیا

۱۴۰۲/۴/۱۰

شعر امام زمان، اشعار امام زمان، دوبیتی امام زمان، رباعی امام زمان،

─‌‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎─‌

#سلام_امام_زمانم

#سلام_پدر_مهربانم❤️

با ســـلامٌ عَلــیٰ آلِ یاسیـــن

دل ، هوایی شد از اشتیاقت

کـــی تو را مـی توانم ببیـنم؟

از کجـاهــا بگیــرم ســراغت؟

#رقیه_سعیدی_کیمیا

شعر امام زمان، اشعار امام زمان، غزل امام زمان، رباعی امام زمان، دوبیتی امام زمان

جز رحمت چشمان تو، دنیا چه می‌خواهد

تشنه به غیر آب، از دریا چه می‌خواهد

حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده

غیر از نجات، این قوم از موسی چه می‌خواهد

شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم

دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه می‌خواهد؟

پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی

مجنون جز این پیغام، از لیلا چه می‌خواهد

پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من

جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه می‌خواهد

تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است

مسکین به جز خیرات از آقا چه می‌خواهد

چیز مهمی نیست این که ما چه می‌خواهیم

باید ببینیم آن جناب از ما چه می‌خواهد

ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه

غیر از ظهور تو مگر مادر چه می‌خواهد

#علی‌اکبر_لطیفیان

#امام_زمان

شعر امام زمان، اشعار امام زمان، دوبیتی امام زمان، رباعی امام زمان، غزل امام زمان

─‌‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎─‌

#سلام_پدر_مهربانم

#صبحم_بنامتان

السلام علیک یا صاحب الزمان❤️

ای نـور چشــم عالمیــان ، صاحب الزمان!

ای منجی زمیــن و زمـان، صاحب الزمان!

ماییم و دلخوشی به سلامی که می دهیم

هر روز صبح از دل و جان،صاحب الزمان!

#رقیه_سعیدی_کیمیا

دوبیتی امام زمان رباعی امام زمان

─‌‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎─‌

#سلام_امام_زمــانم

#سلام_پدر_مهربانم

صبحــم بـدون نــام تو زیبــا نمــی شود

خورشیـد ، بی حضـور تو پیدا نمی شود

ای آنکه قطب عالم امکان ، وجود توست

عـــالــم بــدون اذن تــو بــرپـا نمـی شود

#رقیه_سعیدی_کیمیا

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲

شهادت امام جواد

#امام_جواد_علیه_السلام
#شهادت
#غزل

آن روز کاظمین چو بازار شام شد
دنیا برای بار نهم بی‌امام شد

دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت
آن‌قدر اشک ریخت که چشمش تمام شد

جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام
در بارش ملائکه خود، بار عام شد

تا سایه‌بان شود به تن زهر دیده‌اش
خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد...

آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد
آن روز ذوالفقار علی در نیام شد

آتش نشست در جگر کربلایی‌اش
یعنی به رسم خون خدا تشنه‌کام شد...

#عباس_احمدی

شهادت امام جواد

#امام_جواد_علیه_السلام
#شهادت
#غزل

حجره تاریک شده یا که دو چشمم تار است
هرکجا مینگرم دوروبرم دیوار است

ناله ی العطش من نرسیده ب کسی
چه کنم هرچه کنم هلهله ها بسیار است

صورت خاکی مارا برو از کوچه بپرس
در زمین خوردن ما دست دگر در کار است

علتش چیست که بالاسر من میرقصند
پیش معصوم مگر جای زن بدکار است؟!

نه مرا سنگ زدند و نه سرم برنیزه است
جای این اذیت وآزار فقط بازار است

به روی بام اگر رفت تنم سالم رفت
از روی اسب بیافتی ب زمین دشوار است

جان به قربان تنی که همه اش غارت شد
بیش از پیرهنش پیکر پاکش پاره است

#سید_پوریا_هاشمی