رفتنت شد کوله بار درد، زهرا جان نرو
رفتنت شد کوله بار درد، زهرا جان نرو
شد تمام خانه یِ ما سرد، زهرا جان نرو
گرچه ما بین در و دیوار، همچون غنچه ای
رنگ تو با آهِ غم شد زرد، زهرا جان نرو
آه دستی که به روی ماه سیلی می زند
خم نموده قامت یک مرد، زهرا جان نرو
کاش می دیدی که عریان پیکر کرب و بلا
از برای تو کفن آورد، زهرا جان نرو
آتشی در جانم افتادَست، بعد از رفتنت
حیدرت شد عاشقی شبگرد، زهرا جان نرو
سینه ام شد شرحهشرحه کاش میگفتم دمی
سوی فرزندان خود برگرد، زهرا جان نرو
#امالبنین_بهرامی (ام.خزان)
+ نوشته شده در چهارشنبه هشتم آذر ۱۴۰۲ ساعت 7:48 توسط سعيد ميري
|
سلام،با تشکر از مهرداد نصرتی عزیز که مرا با دنیای مجازی آشنا و راهنمایی کرد،این وبلاگ صرفا جهت اشاعه فرهنگ مهدوی ایجاد شده و هیچکدام از مطالب حتی یک کلمه مربوط به اینجانب نبوده و حقیر فقط مطالب را جمع آوری نموده ام لطفا اشعار مذهبی خود را همین جا کامنت بگذارید،انشا الله که مورد قبول حضرت حق قرار بگیرد التماس دعا.