شب زیارتی امام حسین علیه السلام

#امام_حسین_علیه_السلام

#شب_جمعه

کیست این خسرو مظلوم؟ که خونین بدن است

وز دم نیزه و شمشیر، دو صد پاره تن است

کیست این مظهر جان‌بازی و ایثار و وفا؟

که به آزادگی و عدل و شرف، ممتحن است

او بُوَد چشم و چراغ دل زهرای بتول

روشنی‌بخش جهان، نور رخ «ذو‌المنن» است

گبر و ترسا و یهودش، چو مسلمان خواهد

یار و محبوب ملل، شمع همه انجمن است

چه غم ار حسرت دیدار وطن داشت به دل؟

وطنش در دل یاران، شه دور از وطن است

او شهید است و نیازش نبُوَد گر چه به غسل

آب غسلش همه از خون گلو و بدن است

«کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون

تا نگویند کسان، جسم حسین بی‌کفن است»

«استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند

آن هم از ضرب سمّ اسب، شکن در شکن است»

دفن کردی چو پدر را پسر بیمارش

آن‌ که یعقوب‌صفت، شهرۀ «بیت ‌الحزن» است،

با سر‌انگشتِ مبارک بنوشتی بر خاک

این همان قبر شهیدی است که عطشان دهن است

این مکان قبلۀ عشّاق جهان خواهد شد

«خوشدل»! این تربتِ معشوقِ زمین و زمن است

#مرحوم_خوشدل

🌿🌺🌿•

شب جمعه شب زیارتی امام حسین علیه السلام

چه کنم دست خودم نیست اگر غم دارم
از فراق حرمت قامت بس خم دارم

بطلب جان علی اکبر لیلا مُردم
شب جمعه ست حسین باز حرم کم دارم

#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
شبتون حسینی

#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع

شب جمعه شب زیارتی امام حسین علیه السلام

فدای لب عطشان حسین

شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند

دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند

این کریمان همه احوال مرا می پرسند

این کریمان همه عصیان مرا می بخشند

ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است

اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند

رزق ما را برسانید ز بازار نجف

از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند

مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است

قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند

ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر

مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند

یازده ماه اگر بار گناه آوردی

آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند

نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله

کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند

مادری گفت فدای لب عطشان حسین...

همه را بین فغانش به خدا می بخشند

رضا دین پرور

شب جمعه شب زیارتی امام حسین

ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم

هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم

وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت
با رمز یاحسین ز شیطان جدا شدیم

ذکر حسین اشرف اذکار عالم است
گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم

مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد
با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم

اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست
تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم

ما را خدا برای غمت برگزیده است
با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم

شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست
با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم

شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست
با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم

#مصطفی_هاشمی_نسب
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه

شب_زیارتی_امام_حسین_ع

❁﷽❁
#سلام_بر_حسین❤️
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_ع

─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
‏دلی دارم که شیدای حسین است
اسیـــر نـام زیبــــای حسین است

اگر باشــد دو عــــالم در کنــــارم
دلم پـابست دنیـــای حسین است

─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
#رقیه_سعیدی_کیمیا

شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم😭

اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲
اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲

امام_حسین_ع_مناجات  #شب_جمعه 

#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه

ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم

هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم

وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت
با رمز یاحسین ز شیطان جدا شدیم

ذکر حسین اشرف اذکار عالم است
گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم

مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد
با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم

اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست
تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم

ما را خدا برای غمت برگزیده است
با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم

شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست
با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم

شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست
با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم

#مصطفی_هاشمی_نسب

سیدالشهدا_ع_شب_جمعه

#سیدالشهدا_ع_شب_جمعه

بـاز هـم در حـرمت مـیـل گـدایـی دارم
شـب جـمـعـه هـوس کرب وبلایی دارم

محشری از اثر ذکر تو در جان بر پاست
که چـنان صـور به دل آه رسـایی دارم

از ره دور نهـم دست به سـیـنه؛ آن‌گه
نزد اربـاب چـنین عـرض سلامی دارم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلـسَّــلامُ عَـلـَـى الْحُـسَـیْـنِ
وَ عَلى عَـلِـىِّ بْـنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَــلـى اَوْلادِ الْــحُــسَـــیْـنِ
وَ عَلى اَصْـحـابِ الْحُـسَیْنِ

🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹

امام_حسین_علیه_السلام  شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب 

#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب

من گریه می کنم که مصفّا کنی مرا
مانند قطره راهی دریا کنی مرا

گرچه برای روضه ی تو کم گذاشتم
دارم امید این که تماشا کنی مرا

با این دو قطره اشک عزایی که ریختم
اصلاً بعید نیست مسیحا کنی مرا

من را در این لباس عزایت کفن نما
تا پیش چشم فاطمه زیبا کنی مرا

آن قدر بین روضه ی تو گریه می کنم
تا بین نوکران خودت جا کنی مرا

گشتم مریض خسته ی دارالشفای تو
با این بهانه ای که مداوا کنی مرا

دور است از کرامت بی انتهای تو
در روز حشر آیی و رسوا کنی مرا

شب های جمعه راهی کرب و بلا شوم
تا همنشین حضرت زهرا کنی مرا

در بین گریه ام به سر و سینه می زنم
تا داغدار زینب کبری کنی مرا

#قاسم_نعمتی
#صلوات 👉

امام_حسین_ع_مناجات  شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب 

#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب

ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم

هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم

وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت
با رمز یاحسین ز شیطان جدا شدیم

ذکر حسین اشرف اذکار عالم است
گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم

مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد
با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم

اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست
تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم

ما را خدا برای غمت برگزیده است
با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم

شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست
با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم

شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست
با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم

#مصطفی_هاشمی_نسب
#صلوات👉

شب زیارتی امام حسین علیه السلام

#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب

روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند
از من و تو سمت باب القبله نوکر ساختند

پرچمی بر عرش کوبیدند اینجا روضه است
دسته ی سینه زنی پشت پیمبر ساختند

شیشه شیشه گریه ی مارا ملائک برده اند
قطره قطره ریختند و حوض کوثر ساختند

چشم هرکس خیس باشد جای پای فاطمه ست
چشم مارا با حسینیه برابر ساختند

میشود بابا حسین و میشود مادر رباب
سینه زنها را به این صورت برادر ساختند

هرکسی بهتر برایش سوخت مزدش را گرفت
سوخت فطرس از همان خاکسترش پر ساختند

باوضو باید دراین ده روز از هرجا گذشت
هرمحله بچه ها صحنی مطهر ساختند

شاهراه آسمان در کوچه های کربلاست
تا خدا از مرقد شش گوشه یک در ساختند

کربلا تاریک شد پیکر ته گودال ماند
آفتاب نیزه را با یک سر آخر ساختند

#سیدپوریا_هاشمی
#صلوات 👉

شب جمعه ست ، گرفتار حســین است ، دلم

‏#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_ع
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
__________________
شب جمعه ست ، گرفتار حســین است ، دلم
باز هــم راهــیِ بـین الحرمـــین است ، دلم

فخرم این است که عـــمری دَم از ارباب زدم
تا اَبـَـد شیـفـــتهٔ نــور دو عـــین اسـت ، دلم
________________
رقیه سعیدی(کیمیا)

در قـصۀ ازل، نَـفـَسـت نـفـخـۀ حـیـات

#سیدالشهدا_مدح_ومناجات

ای سکرِ آیه هات، به سَر مستـیِ صِدات
ای چشم هات، معنی و لب هات آیـه هات

در سـیـنــۀ تــو، مــعــجـزۀ جـاریِ ابــد
در قـصۀ ازل، نَـفـَسـت نـفـخـۀ حـیـات

ای نـیــزه هــا، ابـولـهبِ ســورۀ سَـرَت!
ای خـونِ مـنـتشر شـده ات آیـۀ زکـات!

ای نـامِ مُـسـتـعـارَت، قـرآنِ مـحکـمـات
ای آفـتـاب، پـیـشِ تـو و سـایۀ تو مـات

خـورشیـدِ ما، ملائـکـۀ مـا، چــراغ مـا!
قـرآنِ نـاطـقِ شبِ مـا، کـشـتـی نجـات!

بـشکـن نـمـازِ بـاطـلِ امـواجِ مُـــرده را
مـا تشنـه ایـم، تـشنـۀ تـوفـانـی از فـرات

لب باز کن، به لـهجه ی قرآن اذان بگو
تا بگذریم، راکع و ساجد از این صراط

آن روز، عشق را به چه نامی صدا زدی
در خَـلسـۀ قـُنـوتت و در ذکـرِ ربّـنات؟

ای انعکاس امر به معروف وقت ظهـر
هستـی به اقـتـدای تـو افـتـاد و کـائـنات

ای آیـه ی مـقــدّس! ای ضـامـن نـمـاز!
ای بـودنت بـه منـزلـۀ نـهی مـنـکـرات!

بی شک به اعـتبار وجودِ شریفِ توست
نـوری بـه مُمکنـات اگـر کرده الـتـفـات

فـرداست بشـنویم که در صور می دمند
یــا ایـهـا الــذیـن گــرفـتـارِ در لـُغـــات!

قـرآنِ مـا سخـن گـفـت از جانب حجـاز
خورشیـدِ ما بَـر آمد، قـد قـامَتِ الصّلات

سلام می‌دهــم از راه دور در شب جمعه

#سیدالشهدا_شب_جمعه

سلام می‌دهــم از راه دور در شب جمعه
کنار این همه مرغ شکسته پر؛ شب جمعه

فقط دعای فرج ؛ تحت قُـبّـۀ تو بخـوانم
دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه

به سمت صحن و سرای تو ایستاده‌ام آقا
سلام می‌دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه
محمد قاسمی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلـسَّــلامُ عَـلـَـى الْحُـسَـیْـنِ
وَ عَلى عَـلِـىِّ بْـنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَــلـى اَوْلادِ الْــحُــسَـــیْـنِ
وَ عَلى اَصْـحـابِ الْحُـسَیْنِ

یابن شبیب

#امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوصه

روضه یابن شبیبت روز مارا تارکرد
مادرت باروضه تو گریه بسیار کرد

گوسفندی را مثال آوردی و این کار تو
کل چوپان های ده را تاابد بیمار کرد

گفتی از خنجر که هرگز از جلو کاری نشد
شاه وقتی پشت و رو شد تیغ دیگر کار کرد

وقت مثله کردنش بالاسرش زهرا رسید
آمد و با یک تن غارت شده دیدار کرد

سربه خورجین رفت و آخر بی برادر بودنش
خواهری را همسفر با دسته اشرار کرد

اینهمه شال و کتیبه یادگاری از شماست
ماحسینی گر شدیم از برکت نام رضاست...

#سیدپوریاهاشمی

یابن شبیب جان من از غصه بر لب است

#حضرت_رضا_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ترکیب_بند
۳۱۰
(جلوه چهارم)
یابن شبیب جان من از غصه بر لب است
اشکم برای غصه و غمهای زینب است
جدم اگر که ماند تنش زیر دست وپا
زینب نظاره گر به به تن زیر مرکب است
وقت غروب بود که شد آسمان کبود
چادر به پای عمه‌ی ما گیر کرده بود

یابن شبیب ز گریه خودت را رها مکن
گریه ز داغ کرب و بلا، بی‌صدا مکن
یابن شبیب عمه‌ی ما رو به شمر زد
می‌گفت اینچنین سر او را جدا مکن
با چند ضربه شمر گلو را برید آه
سر را گرفت رو به حرم می‌دوید آه

یابن شبیب عمه‌ی ما سربه زیر شد
یک نصف روز از غم و از غصه پیر شد
با شمر هم کلام شدن حق او نبود
امّا سر حسین دگر ناگزیر شد
یابن شبیب غم تب و تابش گرفته بود
عباس رفت پس که رکابش گرفته بود؟

یابن شبیب قلب من از غصه آب شد
بی حرمتی به همسر جدم رباب شد
یابن شبیب عمه ما دست بسته بود
با تازیانه وارد بزم شراب شد
روزم ز غصه مثل شب تار می‌شود
وقتی که صحبت از سر بازار می‌شود

بازار بود و طعنه و دشنام و هلهله
یابن شبیب عمه ما بود و سلسله
بر اشک های مادر بی شیر کف زدند
بدتر از اینهمه کف و شادی حرمله
یابن شبیب ز غربت یک زن شنیده ای
برروی نیزه کودک ششماهه دیده ای

#محمود_اسدی_شائق

یابن شبیب خون به دل اهل عالم است

#حضرت_رضا_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ترکیب_بند
۳۰۹
(جلوه سوم)
یابن شبیب خون به دل اهل عالم است
چشمان عرشیان همه از اشک پر نم است
از بس که داغ بر جگر ما گذاشتند
هر روزِ ما ز غصه‌ی جدم مُحرّم است
بی اختیار اشک شود جاری از دوعین
مثل زمان جاهلیت کشته شد حسین

یابن شبیب حمله به پیکر شروع شد
از قتلگاه گریه‌ی مادر شروع شد
یابن شبیب نحر گلو را ندیده ای
او زنده و بریدن حنجر شروع شد
یابن شبیب بسمل پرکنده دیده ای
بر روی خاک جسم پراکنده دیده ای

یابن شبیب داغ برادر چه سخت بود
یابن شبیب خنده به خواهر چه سخت بود
یک جای سالمی به تن جد ما نبود
در قتلگاه بوسه به حنجر چه سخت بود
یابن شبیب یوسف ما بین چاه بود
یک عده گرگ دور و بر قتلگاه بود

یابن شبیب پیکر جدم ز هم گسست
آن لحظه ای که شمر روی سینه اش نشست
زانو گذاشت شمر ولی قبل از این سنان
با زور نیزه سینه‌ی جد مرا شکست
یابن شبیب خرد شد آیینه‌ی حسین
با مرکب آمدند روی سینه‌ی حسین

یابن شبیب عمه‌ی ما داغدیده بود
باقدّ خم کنار تنی سربریده بود
می‌خواست تا زمین نخورد بین ازدحام
امّا توان نداشت، ز بس که دویده بود
یابن شبیب شعله به هفت آسمان زدند
با کعب نیزه بر بدن عمه جان زدند

#محمود_اسدی_شائق

یابن شبیب یاد کن از پیکر حسین

#حضرت_رضا_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ترکیب_بند
۳۰۸
(جلوه دوم)
یابن شبیب یاد کن از پیکر حسین
ضجه بزن برای تن بی سر حسین
عالم اگر بمیرد از این غصه کم بود
کف می زدند دور و بر خواهر حسین
از خیمه تا به تل به زمین خورد عمه ام
یابن شبیب دست به سر برد عمه ام

یابن شبیب شام غمم بی سحر شده
یاس علی به نیزه و،بی برگ و بر شده
یابن شبیب بعد هجوم سنان و تیر
در زیر پای اسب تنش نرم تر شده
یابن شبیب قتلگهش تنگ بوده است
دور و بر حسین پر از سنگ بوده است

یابن شبیب گل ته گودال دیده ای؟
قرآن پاره پاره و پامال دیده ای؟
هنگام دست و پا زدنش دست می زدند
یابن شبیب غارت و جنجال دیده ای؟
تنها نه آنکه بر بدنش سنگ خورده است
بر صورت و محاسن او چنگ خورده است

یابن شبیب بال و پرم درد می کند
از سوز روضه هاش سرم درد می کند
یابن شبیب طفل سه ساله به ناله گفت
از تازیانه ها کمرم درد می کند
یابن شبیب غارت گهواره دیده ای؟
یابن شبیب کودک آواره دیده ای؟

یابن شبیب زخم تنش سخت وا شده
پیش از سنان،سه شعبه بر آن سینه جا شده
یابن شبیب زانوی قاتل به سینه بود
در پیش چشم عمه سر از تن جدا شده
مذبوح را کسی ز قفا سر نمی برد
از مرغ زنده هیچ کسی پر نمی برد

#محمود_اسدی_شائق

سلام می‌دهــم از راه دور در شب جمعه

#سیدالشهدا_شب_جمعه

سلام می‌دهــم از راه دور در شب جمعه
کنار این همه مرغ شکسته پر؛ شب جمعه

فقط دعای فرج ؛ تحت قُـبّـۀ تو بخـوانم
دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه

به سمت صحن و سرای تو ایستاده‌ام آقا
سلام می‌دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه
محمد قاسمی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلـسَّــلامُ عَـلـَـى الْحُـسَـیْـنِ
وَ عَلى عَـلِـىِّ بْـنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَــلـى اَوْلادِ الْــحُــسَـــیْـنِ
وَ عَلى اَصْـحـابِ الْحُـسَیْنِ

خدا تو  را گلِ خلقـت به این جهان داده ست

(بسم رَبّ الحسین)

#شب_جمعه
#شب_زیارتی
#امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
«السَّلامُ عَلیک یا ابا عبدالله الحُسَین»
__________________________
خدا تو را گلِ خلقـت به این جهان داده ست
تو را برای سعادت به اِنس و جان داده ست

تـو را برای رسیـــدن به راه روشـــن عشــــق
چـراغ سبــزِ هـــدایت به ما نشــان داده ست

تو نوری از ملکـــوتی و مُلــک ، در قـــدمت
فـروغِ تو به زمیـن ، رنگ آسمـان داده ست

عزیــز کــــردهٔ عرشــی ، که گاهـــوارِ تو را
میــانِ عالَــمِ بالا، مَلَــــک تکـــان داده ست

برای تـوبــهٔ آدم ، مَـلَـک به اذن خــدا
برای واسطه ، نـور تـو را نشـان داده ست

تو کیســتی که خـدا از همـــان زمان ازل
به زیر ســایهٔ مِهـــرَت پناهِــمان داده ست

بــرای قلــــب محبــــانِ تـو به روز جـــزا
براتِ عشـــق تو را ، نامــهٔ اَمـــان داده ست

کنـار کرب و بلایت چه حاجتــم به بهشـــت
بهشت هم دل خود را به این مکان داده ست

به عشـــق کرب و بلایت ، نفــس بریده ، غزل
قلم از این غم دوری شکسته ، جان داده ست

شمیــم سیب خوشی که رسیــده از حَــرَمـت
تـوانِ تازه به این شعـــــرِ ناتــوان داده ست

و طــی شــود رهِ صــدسـاله با تو در یک شب
بـرای هــر که در ایـن راه ، امتـحان داده ست
__________________________
📝رقیه سعیدی(ڪیمیا)

دیده ی گریان همیشه دوستت دارم حسین
سینه ی سوزان همیشه دوستت دارم حسین

من به یاد ناله های اَلعطش در کربلا
کُشته ی عطشان همیشه دوستت دارم حسین

عشق من بودی و هستی و بمانی تا اَبد
ای شَهِ خوبان همیشه دوستت دارم حسین

#هادی_همتی (دلسوخته)

به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من

🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴

#امام_حسین_ع_مناجات

میان این همه مخلوق برگزیده شدم
برای گریه به داغ تو آفریده شدم

اگرچه "وصل" نصیبم نشد، همین کافی‌ست
یکی‌دوبار حوالیِ یار دیده شدم

همین که اهل توأم، کار من نه، کارِ تو بود
رمیده از همه‌جا سمت تو کشیده شدم

اگرچه هیچ ندارم، سلاحِ گریه که هست
به لطف خشکی لب‌هات آب‌دیده شدم

نبود آتش داغ تو! "خام" می‌ماندم
به مجلس تو رسیدم اگر "رسیده" شدم

به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من
خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم

✍ #مرضیه_نعیم_امینی

یک حسین گفتم و غم‌ها همه از یادم رفت

#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_جمعه؛ #زیارت_کربلا

تا خداییِ خدا، در دل‌و‌جان‌ست حسین
ما پناهنده به اوییم، امان‌ست حسین

یک حسین گفتم و غم‌ها همه از یادم رفت
همه‌ی دلخوشی ما ز جهان‌ست حسین

بیشتر از خود ما غُصه‌ی ما را خورده
شکر دارد! پدر سینه‌زنان‌ست حسین

تا براین سینه زدی، بار گناهت را شُست
بیشتر سینه بزن! خانه‌تکان‌ست حسین

او‌ صدا کرده که امشب همه اینجا هستیم
مردی‌اش بیشتر از حد بیان‌ست حسین

وارد روضه شدی، محضر زهرا هستی
روضه‌هایش بخدا عین جنان‌ست حسین...

✍ #سیدپوریا_هاشمی