شب قدرم بود روز وصالت
منقش شد ز لطف بی زوالت
همه فکر شب قدرند اما
شب قدرم بود روز وصالت
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
منقش شد ز لطف بی زوالت
همه فکر شب قدرند اما
شب قدرم بود روز وصالت
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
خداوندا به حق اسم اعظم
نگردد یک سر مو از سرش کم
دلش را با ظهورش شاد گردان
که از چشمش نریزد اشک ماتم
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
ز ظلم ظالمان بیداد ای دوست
امان از این همه بیدادی ای دوست
بیا و ظلم را از ریشه بر کن
بپا کن کاخ عدل و دادی ای دوست
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
الا ای صبح جاویدان کجایی؟
الا ای شمس نور افشان کجایی؟
بهاران بی تو لبخندی ندارد
الا ای غنچه ی خندان کجایی؟
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
اگر کعبه مطاف خاکیان است
و یا گر قبله ی افلاکیان است
طواف کعبه و دلهای مشتاق
به وصل مهدی صاحب زمان است
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
دوای درد هجرانت وصال است
وصالت عامل دفع ملال است
همیشه از خداوند تعالی
تمنایم وصال بی زوال است
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
تو ای زندانی زندان غیبت
دعا کن طی شود دوران غیبت
به آنهایی که مشتاق ظهورند
چو قرنی بگذرد هر آنِ غیبت
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
بود در انتظارت محفل ما
ببین بی تابی جان و دل ما
بیا بگذار ای آرام دلها
قدم بر دیده ی ناقابل ما
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی
کجایی ای گل گلزار سرمد
که از هجران تو جان بر لب آمد
تمام اصفیا در انتظارند
بیا ای وارث آل محمد(ص)
رحمت اله فرقانی کوه بیرونی