ای کاش روزی دوباره از کوه پایین بیایی
آهسته میآیی از دور، تنها و از نور سرشار
از پشت کوهی مهآلود، در زیر باران رگبار
چشمان تو میدرخشد مثل طلوع ستاره
بو ی خوشی میدهی، آه! بوی نم! خاک کهسار
ابری سیهپوش و سنگین بر سینه آسمان است
از پشت او میتراود خورشید با سعی بسیار
میآیی و با تو خورشید، آهسته بالا میآید
از پشت ابر سیهپوش با قلبی از نور سرشار
من میدوم تا کنارت، اما نمیمانی آنجا
پر میکشی رو به خورشید، مانند قویی سبکبار
ای کاش روزی دوباره از کوه پایین بیایی
پر میکشم مینشینم من پیش پای تو اینبار
سپیده شمس
سلام،با تشکر از مهرداد نصرتی عزیز که مرا با دنیای مجازی آشنا و راهنمایی کرد،این وبلاگ صرفا جهت اشاعه فرهنگ مهدوی ایجاد شده و هیچکدام از مطالب حتی یک کلمه مربوط به اینجانب نبوده و حقیر فقط مطالب را جمع آوری نموده ام لطفا اشعار مذهبی خود را همین جا کامنت بگذارید،انشا الله که مورد قبول حضرت حق قرار بگیرد التماس دعا.