قحطيِ شعب ابیطالب کجا   شام و طفلان گرسنه ، نا سزا

قحطيِ شعب ابیطالب کجا

شام و طفلان گرسنه ، نا سزا

بوی نان داغ و طفلان صغیر

دلشکسته هم گرسنه هم اسیر

یا خدیجه سفره دار عالمی

شام را بنگر که دارد ماتمی

آتشی افکنده بر جان رسول

نان و خرما دست اولاد بتول

«حسین رئوفی»

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

گفتم خدیجه در دلم غوغا به پا شد

گفتم خدیجه در دلم غوغا به پا شد

طوفان غیرت از دل دریا به پا شد

نامی که با توحید رحمانی عجین است

منطوق وحی از ناطق روح الامین است

نامی که اطلاق محبت فانی اش شد

توحید در بطن بقا قربانی اش شد

سوگند خورده خاتم رحمت به نامش

خیرالعمل یعنی بلندای مرامش

دارایی و دار و ندارش را عطا کرد

دِین خودش را با عطای جان ادا کرد

در آن سه سال شِعب و آن عصر نقاهت

دین خدا بگرفت از عزمش صلابت

قلبش،دلش،جانش ،وجودش آسمان بود

در چشم او رخساره ی زهرا عیان بود

الله اکبر از چنین حُسن شباهت

از این نگاه فاطمی شان و صلابت

با او خدا آیات کوثر را نشان داد

خورشید را جان از غرور آسمان داد

او بود و با او معنی کوثر بیان شد

گفتم خدیجه جلوه ی زهرا عیان شد

سِرّ عطا در مصحف آن ذات یکتاست

کفو و عدیل مصطفی ام ابیهاست

نامش گره خورده به نام اقتدار است

چون مادر تیغ الهی ذوالفقار است

شرح شجاعت را در عالم غایت است او

عشق است چون مادربزرگ زینب است او

مانند او کَس رتبه زین بهتر ندارد

جز او کسی داماد چون حیدر ندارد

افضل از او خصلت کسی برتر ندارد

والاتر از او مصطفی همسر ندارد

هستند اگر یک عده برگ و بر ندارند

همچون خدیجه فاطمه دختر ندارند

ولله این قسمت زشعرم ادعا نیست

کَس همچو او مادربزرگ مجتبی نیست

ولله این قسمت ز حرفم ادعا نیست

نام خدیجه از حسن اصلا جدا نیست

نام حسن یعنی تمام دلربایی

نام خدیجه یعنی انوار خدایی

ولله این قسمت زشعرم ادعا نیست

نام خدیجه از حسین اصلا جدانیست

هم در کنار طشت بوده قد خمیده

هم کربلا نزد سرِ از تن بریده

هم بوده نزد زینبِ بی تاب و خسته

هم در کنار مادر پهلو شکسته

سَر داده با زهرا نوای یا بُنیّ

جان داده او پای صدای یا بُنیّ

طی چهل منزل نموده در اسارت

همراه زینب خطبه خوانده با شجاعت

هم شام جمعه زایر کربلا اوست

با فاطمه اش روضه خوان نینوا اوست

وقت ظهور منتقم هم حاضر است او

بر انتقام ضرب سیلی ناظر است او

آنجا که شیعه بر بلندای غرور است

نام خدیجه رمز هنگام ظهور است

شکر خدا زیرا خدیجه مادر ماست

معنای ام المومنین تاج سر ماست

ما باخدیجه پادشاه عالم هستیم

زیرا که با ذریه ی او عهد بستیم

اسلام بی نام خدیجه بی مسماست

نوعی از کفر و معنی ظلمی مجزاست

آنگونه که قرآن کلام وحی و دین است

تنها خدیجه شان ام المومنین است

حاشا جز او کس لایق اینسان مقام است

این نکته ما را معنی ختم کلام است

@طره اصفهانی_

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

در روضه‌ی مادرش «خدیجه خاتون»

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات

من معتقدم حضرت زهرا اکنون...

با قلب شکسته و دلی از غم خون...

با حضرت صاحب الزمان می آید...

در روضه‌ی مادرش «خدیجه خاتون»

#سیدمجتبی_شجاع

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

گرفته بود هوای دلِ پریشانش

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه

گرفته بود هوای دلِ پریشانش

نشسته بود غبارِ اجل به دامانش

صبور بود و شکایت ز روزگار نکرد

ولی هزار محن بود بین چشمانش

کنار بستر او فاطمه به سر می‌زد

خدیجه بود و تب و گریه‌های پنهانش

چقدر پیر شده بانوی رسول الله

زنی که بود زمین و زمان بفرمانش

قرار شد کفنِ مصطفی تنش باشد

شکست پشت رسول خدا ز هجرانش

کفن شد و بدنش خاک شد خداراشکر

حسین بود غمِ سینه‌سوزِ پایانش

**

گذشت دور فلک، عصر روز عاشورا

درآن میانه حسین بود و جسم عریانش

حسین بود و سنان بود و نیزه‌ای بی رحم

کشید پنجه روی گیسوی پریشانش

هوا ز جور مخالف چون قیرگون گردید

کسی برید سرش را میان طوفانش

هزاربار صدا زد که تشنه‌ی آبم

بغیر چکمه نیامد به کام عطشانش

همانکه بُرد سر شاه را روی نیزه

کشیده زد به رخ خواهر هراسانش

#سیدپوریا_هاشمی

از آن عشقِ بدونِ نقص در حیرت اگر بودی

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات

از آن عشقِ بدونِ نقص در حیرت اگر بودی

برایش در مقام ِ همسری زینت اگر بودی-

-دلیلش جذبهٔ ایمان و خُلقِ مهربانش بود

پیاپی با پیمبر عاشقِ صحبت اگر بودی

دلت می‌خواست اسلام ِ محمد بهترین باشد

برای دین به فکرِ وقفِ اموالت اگر بودی

مسلمان‌پروری کارِ خودت بود و به دنبالِ

تجارت، یا که رونق دادنِ ثروت اگر بودی

أمیرالمؤمنین تنها علی بود و به این علت

موافق با مرامش بوده؛ با حضرت اگر بودی

ولایت در مسیرِ فتنه و شبهه نمی‌افتاد

اگر بودی و در تبلیغِ آن حجّت اگر بودی

در آن نُه سالگی، ٱم أبیها نیز مادر داشت

در آن نُه سالگی، با قلبِِ پُر مهرت اگر بودی-

-دلش آرام بود و دور بود از بغض و دلتنگی

کنار دخترت زهرا، شبِ «وصلت» اگر بودی

حسن سیلی به مادر را نمی‌دید و جوان می‌ماند

هوادارانه در آن کوچهٔ خلوت اگر بودی

نمی‌دانم چه حالی داشتی در آتش ِ کینه

گرفتارِ چهل نامردِ بی‌غیرت اگر بودی

زمین افتاد و «در» بر رویِ بارِ شیشه‌اش افتاد

تو می‌رفتی به جای فضه آن ساعت اگر بودی

زمان رفت و زمینِ کربلا در انتظارت بود

شبی با کاروانِ خسته در حرکت اگر بودی

فقط می‌خواستی کام ِحسینت بی عطش باشد

تمام عمرِ خود، دنبالِ یک حاجت اگر بودی

تک و تنها، عطش، گودال، خنجر، سر، قفا، نیزه

به صورت می‌زدی لطمه! در آن هیئت اگر بودی

یقیناً می‌سپردی جان اگر می‌دیدی‌اَش عریان

به روی تل پریشان شاهدِ غارت اگر بودی

در آغوش تو زینب زار می‌زد داغ‌هایش را

غروبِ روزِ عاشورا در آن غربت اگر بودی

بهشتِ چادرِ تو سرپناهِ کودکان می‌شد

میانِ خیمه در آن عصرِ پُر وحشت اگر بودی!

#مرضیه_عاطفی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح

#حضرت_زهرا_س_شهادت؛ #حضرت_زینب_س_مصائب

ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه

ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه

ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه

ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه

مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر

تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر

در اول وصفت زبان از پای افتاد

در مدح تو عقلم به جایی قد نمی‌داد

مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد

سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد

مدیون تو هستند دینداری‌ِّشان را

از نان تو دارند نام جاودان را

مدح تو را باید که پیغمبر بگوید

یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید

شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟

شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید

ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه!

زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه!

وقتی رسول‌الله در میدان جنگ است،

در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است

گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است

دل بی علی دل نیست آری تکه‌سنگ است

ثروت اگر که خرج دین باشد می‌ارزد

وقف امیرالمؤمنین باشد می‌ارزد

اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال

امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال

امروز اگر داریم حبّ احمد و آل

امروز اگر از ترس، کافر می‌شود لال

امروز اگر تدبیر دشمن بی‌نتیجه‌ست

از لطف نام حیدر و نان خدیجه‌ست

درد رسول‌الله را تسکین تو بودی

در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی

بیداری اسلام را تضمین تو بودی

الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی

ایثار تو فاطمه را ایثارگر کرد

جان را برای جان مولایش سپر کرد

زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند

تا فتنه‌های دشمنان ابتر بماند

در شعله‌ور شد، محسن و مادر... بماند

مرثیۀ مکشوف میخ در بماند

اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته

دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته

زهرا به زینب داد درس استقامت

تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت

اما امان از لحظه‌های تلخ غارت

زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت

یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد

دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد

#حمید_رمی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بی تاب لقاییم الهی بخدیجه

#مناجات_با_خدا

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات

بی تاب لقاییم الهی بخدیجه

دنبال فناییم الهی بخدیجه

ما را بِرَهان از قفس عُلقه به دنیا

تا پَر بگشاییم الهی بخدیجه

یک سوم مهمانی خوبت سپری شد

محتاج عطاییم الهی به خدیجه

شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن

تا توبه نماییم الهی بخدیجه

اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان

با گریه بیاییم الهی بخدیجه

محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن

دلتنگ رضاییم الهی بخدیجه

لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم

در کرب و بلاییم، الهی بخدیجه

محتاج عطا و کرم مادر زهرا

در هر دو سراییم الهی بخدیجه

از اشک یتیمیِ غریبانه‌ی زهرا

در حال بُکاییم الهی بخدیجه

**

هر جا سخن از روضه و از داغ حسین‌ست

با آل کساییم الهی بخدیجه

با یاد غم غارت انگشترِ ارباب

مشغول عزاییم الهی بخدیجه

عمری‌ست که دل‌خون و پریشان شده از آن...

انگشت جداییم الهی بخدیجه

#محمدجواد_شیرازی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

دلِ عالم بُوَد غَم‌پرور امشب

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات

دلِ عالم بُوَد غَم‌پرور امشب

که می‌گِرید زغم پیغمبر امشب

زمین و آسمان نالند با هم

که زهرا می‌شود بی مادر امشب

#سیدهاشم_وفایی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

حق خواست تا باشد خدیجه مادر اسلام

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات

وقتی که ابتر خوانده شد پیغمبر اسلام

حق خواست تا باشد خدیجه مادر اسلام

کوری چشم جمعی از آلوده دامن‌ها

جوشید بر دامان پاکش کوثر اسلام

هم حلقه‌ی عشق نبی را داشت در دستش

هم دُرِّ نابی بود بر انگشتر اسلام

السابقون السابقون یعنی که او بوده

هم شانه با دست خدا در سنگر اسلام

هر روز شاگردانه زانوی ادب می‌زد

با شور و اخلاص و یقین در محضر اسلام

با ثروتی از مهربانی‌های بی حدش

بخشید جانِ تازه‌ای بر پیکر اسلام

شایستگی دارد که اُم المؤمنین باشد

وقتی که می‌چرخد به حولش محور اسلام

**

بعد از خدیجه مصطفی اشک یتیمی ریخت

این را گواهی می‌دهد چشمِ تَرِ اسلام

#مهدی_کبیری

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بزرگِ مادران، مادربزرگِ نسلِ زهرا تو

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات

بزرگِ مادران، مادربزرگِ نسلِ زهرا تو

و ام المؤمنینِ واقعیِ هر دو دنیا تو

تمام شیرمردانِ جهان قربان این رتبه

نخستین زن که ایمان بر نَبی آورد تنها تو

همین کافی‌ست در شأنِ رفیعت تا خودِ محشر

که گشتی مادر انسیه‌ای مافوق حورا، تو

تو بخشیدی، خداوندت به تو بخشید زهرا را

ندارد تا ابد اسلام ثروتمند إلّا تو

خدا سنگ صبوری مثل زهرا بر تو بخشیده

چه غم قهرند اگر بانو، در و همسایه‌ها با تو

خدا را شکر من زهرایی‌ام، پس نیست ایمانم_

بدهکارِ کسی غیر از رسول الله، مولا، تو

خدا را شکر در دنیا نمک پرورده‌ات هستم

بیا فردای محشر هم شفیعه باش من را تو

فدای بخششِ بی منتت ای مهربان مادر

ز مولایت چه با خجلت کفن کردی تمنا تو

دو عالم آهْ زهرا، آهْ زهرا داشت روی لب

همان لحظه که می‌کردی وصیت‌ها به أسما تو

همان بهتر که رفتی و ندیدی یاس شد لاله

نبودی شکر حق مادر، زمان غسلِ زهرا تو

#محمدحسین_رحیمیان

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

امشب فضایِ دل ملال‌انگيز باشد

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات

امشب فضایِ دل ملال‌انگيز باشد

پيمانه‌ی جانم ز غم لبريز باشد

گرآسمان از دودِ آهم تيره گرديد

غم آمد و بر جسم و جانم چيره گرديد

اكنون كه مرغِ غم سرودِ غم سُرايد

چشم انتظارم تا اجل كي از در آيد

أسما بيا همراز و همدرد دلم باش

هنگام مُردن باخبر از مشكلم باش

زهرای من از كودكی درموج غم‌هاست

من می‌روم امّا دلم در پيش زهراست

هر مادری را شيره‌ی جان‌ست دختر

هر دختری را مَحرم رازست مادر

أسما پس از من دخترم ياور ندارد

شام عروسی فاطمه مادر ندارد

ترسم ازاين غم بردلش اندوه آيد

برجان او بارِ غمی چون كوه آيد

او را به جای من تو أسما ياوری كن

در حق زهرايم پس از من مادری كن

اين قول را بگرفت از أسما و آن‌گاه

آهي برآورد و بگفت الحمدلله

اين بانويی كه در ره اسلام كوشيد

چشم ازجهان با یک جهان اندوه پوشيد

كی باورش می‌شد گلش پژمرده گردد

بعد از پدر او ياس سيلی خورده گردد

كی باورش می‌شد ز گلچين زمانه

بر دست و بازويش نشيند تازيانه

كی باورش می‌شد كه دربين هياهو

فرياد «يا فضه خُذينی» سردهد او

كی باورش می‌شد كه غم‌پرور شود او

در سن هجده سالگی پَرپَر شود او

كی باورش می‌شد شبانه دفن گردد

در ظلمت شب مخفيانه دفن گردد

بس كن «وفایی» از غمِ سوزان مادر

ديگر مگو از تربت پنهانِ مادر

#سیدهاشم_وفایی

چنان آسیه و هاجر، چنان مریم نجابت داشت

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات

حیا در چشم‌هایش بود، غیرت داشت، همت داشت

چنان آسیه و هاجر، چنان مریم نجابت داشت

لباس کهنه می‌پوشید، روی خاک می‌خوابید

تماماً خرج دین می‌کرد هرچه مال و مکنت داشت

تجارت‌خانه‌های مکه از اموال او پُر بود

ولی او با خدای خود فقط میل تجارت داشت

بجای مرغ بریان، دانه‌ی خرما غذایش بود

به رعیت‌ها شباهت داشت آن بانو که رعیت داشت

وجودش را فدای راهِ حق می‌کرد بی وقفه

برایش پیشرفتِ دین همیشه ارجحیت داشت

به رغم آن‌همه تبلیغ که ضِد پیمبر بود

کنارش ماند در هرحادثه از بس بصیرت داشت

گواهی می‌دهد شعبِ ابی‌طالب به ایثارش

گواهی می‌دهد این شیربانو استقامت داشت

چه ایمانی، چه اخلاصی که بین بسترِ مرگش

خدیجه از رسول الله احساس خجالت داشت

#سیدپوریا_هاشمی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

به سیم و زر چه حاجت بود؟! از این‌ها فراتر داشت

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات

به سیم و زر چه حاجت بود؟! از این‌ها فراتر داشت

پُر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشت

زنان از بی حجابی‌ها سر تسلیم افکنده...

ولی کنز الحیا از چادر خود تاج بر سر داشت

بزرگان عرب را یک‌به‌یک دیروز پس می‌زد

که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشت

زمانی که همه خورشید را تکذیب می‌کردند

خدیجه چشم‌های مصطفی را خوب باور داشت

میان قوم خود شأن و مقام او فراوان بود

ولیکن با پیمبر عزتی چندین برابر داشت

نبی افلاک را می‌دید از غار حرا اما

جهان مصطفی در چشم او تصویر بهتر داشت

نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند

شکوه این سه تن باهم هزار الله اکبر داشت

کنار مرتضی دین خدا را حفظ می‌کرده

که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت

دوبازوی پیمبر بی گمان از جنس هم بودند

خدیجه چون علی را داشت درواقع برادر داشت

لبالب بود از قرآن و آن روزی که مادر شد

به جای طفل در آغوشِ خود، آیات کوثر داشت

همینجا می‌شود بر پاکیِ دامان او پی برد

فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت

علی داماد او شد، کاش بود آن روز را می‌دید

که زهرا در نبود مادر خود دیده‌ای تر داشت

خدیجه در مسیر دین شترها داد بی منت

زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت

حسن روز جمل بی شک به یاد مادرش افتاد

به یاد خاطراتی که مروری زجرآور داشت

کمک می‌خواست پشت در صدا زد خادم خود را

فدای فضه اما فاطمه ای کاش مادر داشت...

#مجید_تال

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

راحت بخواب مادرِ زهرا  کفن که هست

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات

راحت بخواب مادرِ زهرا کفن که هست

شمعی اگر که نیست ولی اشکِ من که هست

قسمت نشد عروسیِ زهرا برای تو

حالا پس از تو قسمتِ ما سوختن که هست

لالایی تو نیست بجایش یتیم‌وار

تا صبح آهِ دخترکی دل‌شکن که هست

گیرم کسی کنار مزارت نایستد

حداقل برای من اینجا وطن که هست

بعد از من و تو غربتِ این خانه دیدنی‌ست

از این به بعد روضه‌ی این #پنج_تن که هست

خیلی برای فاطمه دلشوره داشتی

راحت بخواب بعدِ تو با او حَسَن که هست

یک روز می‌رسد که ببینیم کربلا

بالای نیزه یک سرِ دور از بدن که هست

هرکس که آمده‌ست به دنبال غارت است

دل‌خوش مکن به اینکه تنش پیرهن که هست

چیزی نمانده است برای سوارها

چیزی نمانده است ولی تاختن که هست

می‌خواست ساربان برود دستِ پُر، حسین_

با دست اشاره کرد عقیق یمن که هست

دیگر رُباب هم پی طفلش نمی‌دود

تا بِین راه حرمله‌ی بد دهن که هست...

#حسن_لطفی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

سرفراز است مادر زهرا

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات

کوچه‌ی عشق رهگذر دارد

هر سری میزبان سنگش نیست

آن سری سنگ می‌خورد اینجا

که گرفتار آب و رنگش نیست

سرفراز است مادر زهرا

که در این کوچه زخم‌ها خورده‌ست

هر که دیده‌ست حجم انفاقش

متعجب شده‌ست، جا خورده‌ست

مال دنیا زیاد داشت ولی

ذره‌ای دل نبسته بود به آن

غیر مال و منال بسیارش

خرج دین کرده بود عُمر گران

پیش او هر چه بود غیر نَبی

پای هم در نتیجه کم بودند

آبرو، اعتبار، جان، اموال

در نگاه خدیجه کم بودند

**

در زمینِ ولا برای خودش

هیچ چیزی نکاشت آخر کار

هر چه را داشت خرج کرد و خودش

یک کفن هم نداشت آخر کار

ارث مادربزرگ چندین سال

بعد دفنش دوباره احیا شد

نوه‌اش بی سر و بدون کفن

تشنه‌لب دفن پای دریا شد

#محمدعلی_بقایی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بی اضطراب جان بده بانو، کفن رسید

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات

بی اضطراب جان بده بانو، کفن رسید

غیر از حسین... سهمیه‌ی #پنج_تن رسید

احمد، علی و فاطمه با تو چهارتا

این پنجمی به حکم خدا بر حسن رسید

مادربزرگ ِکرببلا، جان تو قسم

باهر فراز ِ روضه به لب، جانِ من رسید

**

گودالِ قتلگاه! کجایی دمِ غروب

کارِ کبوترِ تو به پرپر زدن رسید

بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد

بر تک تکِ سپاه، کمی از بدن رسید

تا نیزه‌دارها زِرِهِ او در آوَرَند

صدها شکافِ نیزه به اعضای تن رسید

از دورِ پیکرش همه بادست پُر روند

بریک نفر عبا و یکی پیرهن رسید

دنبال ِ شال ِ دور ِ کمر بود ساربان

اما نگاه او به عقیق یمن رسید

#قاسم_نعمتی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

مانند قرآن مادرم بی مثل و مانند است

.

#وفات_حضرت_خدیجه

و أین مثل الخدیجه 🌴

مانند قرآن مادرم بی مثل و مانند است

او صاحب محکم ترین آیات و پیوند است

انسان و قدر و کوثر و ....شکر خدای نور

دشت کلام الله ما لبریز فرزند است

شان نزول لن تنالوا سوره ی قدرش...

ذات خدا از این فضیلت شاد و خرسند است

او کیست؟ سی جزءِ پر از افکار سرسبز و...

او در نیستان جهالت....حامل قند است

در بین کل انبیاء....آن بهترین سردار

سرتا به پا از عشق او دریای لبخند است

او عام العشق بهترین تقدیر دنیا بود

مانند قرآن مادرم بی مثل و مانند است

#مبین_اصفهانی

‌.نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم

.

#حضرت_خدیجه

السلام علیک یا ام المومنین یا خدیجه الکبری

دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم

آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم

بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم

دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم

"ای که ملول می‌شوی از نفس فرشته‌ها"

باور من نمی شود، همنفس خدا شدم

سفرهء دل برای من باز کن آیه ای بخوان

حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم

قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد

پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم

پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم

تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم

من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل

مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم

لحظه آخرین غزل، ترس ندارم از اجل

پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم

سیدحمیدرضا‌برقعی

#وفات_حضرت_خدیجه

.نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بعد از تو "عام‌الحزن" شد هرسال پیغمبر

‌.

ایام #وفات_حضرت_خدیجه

عام‌الحزن

ای باعث آرامش احوال پیغمبر

بعد از تو "عام‌الحزن" شد هرسال پیغمبر

آرامشی در عمق جان خویش حس می‌کرد

هر وقت می‌رفتی به استقبال پیغمبر

او چون تویی را دارد و تو همچو اویی را

پس خوش به اقبال تو و اقبال پیغمبر

چندین مجلّد می‌شود در صورت تحقیق

شان تو در آیینه‌ی اقوال پیغمبر

از دیگران هرقدر هم رنج‌وبدی می‌دید

با تو همیشه خوب می‌شد حال پیغمبر

از کودکی دنبال حق بودی و آخر شد

تعبیر رویای تو در تمثال پیغمبر

اسلام ثروتمند شد از آن زمانی که

یک روزه اموال تو شد اموال پیغمبر

مادربزرگ سفره‌داری مثل تو دارند

اکرام اگر ارثیه شد در آل پیغمبر

جای تو حتی لحظه‌ای خالی نخواهد ماند

در سینه‌ی از عشق مالامال پیغمبر

زهرا اگر دنبال حیدر رفته در کوچه

چون دیده هرلحظه تو را دنبال پیغمبر...

#مجتبی_خرسندی ✍

#ام‌المومنین

#حضرت_خدیجه_سلام‌الله‌علیها

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

.نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

گوهر محمّد است که آن را خدیجه یافت

#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س

#مدح_و_وفات

گوهر محمّد است که آن را خدیجه یافت

بانوی اهل مکه چه گوهرشناس بود

اَعراب، جاهلانه به دنبال جهل خود

اما چه عالمانه پیمبرشناس بود

از فرط شوق و شور، سر از پا نمی‌شناخت

در جاده‌ی وصال که جای درنگ نیست

نور پیمبری به رُخ یار دیده بود

پس خواستگار‌ بودن این زن که ننگ نیست

مهریّه را خودش به خودش داد، للعجب!

بند تمام قاعده‌ها را ز هم گُسست

از یُمن ازدواج خدائیِ آن دو نور

توحید زنده شد، کمر کفر را شکست

در طالع چنین زن پاک و مطهرّه

حقّا که نور مادری کوثر است و بس

روزی اگر به همسر او مکه بَد کند

او کاشف الکروبِ دل شوهر است و بس

مبعث رسید، لحظه‌ی موعودِ انبیا

محبوب را حبیب به بانگ حجاز خواند

کعبه گواه می‌دهد این را: خدیجه نیز

پشت سر علی و پیمبر نماز خواند

اسلام، طفلِ کم‌نفسِ نورسیده بود

این طفل، زیر بالِ خدیجه بزرگ شد

اسلام، شهر کوچکِ اهل نماز بود

کز لطفِ بذلِ مالِ خدیجه بزرگ شد

دین‌دار بود و هستی او وقف یار بود

او محضر رسول خدا احترام کرد

جبریل هر سفر که به نزد نبی رسید

به حضرت خدیجه‌ی کبری سلام کرد

باید فراگرفت از او رسم و شیوه‌ی

در راهِ پاگرفتنِ دین، خون جگرشدن

زهرا ز مادرش به خدا ارث برده است

قربان یار رفتن و با جان سپر شدن

**

آه از اجل که زود به سوی خدیجه رفت

قربان اشکِ چشمِ عزادار فاطمه

رفت و ندید آتش اهل سقیفه را

نشنید آهِ در پس‌ ِ دیوار فاطمه

بعد از عروج مؤمنه و مؤمن قريش

این سال، سال ماتم و حُزن و غم نبی‌ست

هر همسری خدا به پیمبر اگر دهد

یک زن در آن میانه شبیه خدیجه نیست

لطف خدیجه تا به قیامت گره‌گشاست

مادربزرگ خوب ندیدیم این‌چنین

اصلاً به حکم قاعده‌ی وجه تسمیه

زیبد فقط به قامت او "اُمّ مؤمنین"

#علی_بیرقدار

#وفات_حضرت_خدیجه

.نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

همان دینی که شد مدیونت از شعب ابیطالب

.

#حضرت_خدیجه

همان دینی که شد مدیونت از شعب ابیطالب

بر عالم کرده تکریم تو را مهر آفرین واجب

شدی زینت فزای خانه ی طاها و آوردی

گلی یکتا و در شان علی ابن ابیطالب

خدا را دیده ای در چشمهایش بی گمان بانو

که قلبت شد به عشق «رحمة للعالمین» راغب

کم آورده است حاتم از شکوه بذل و بخشش هات

و در تحریر اجر نیکی ات در مانده شد کاتب

شدی سنگ صبور خاتم و نگذاشتی یک آن

شود غم بر وجودش در هیاهوی زمان غالب

اگرچه وصف تو سخت است ام المومنین شاید

محمد رفت تا معراج ،وقتی شد تو را صاحب

#محمدجواد_منوچهری

#السلام‌علیک‌یا‌ام‌المؤمنین‌خدیجة‌الکبری

.نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم

شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم

ما بنده ایم و زیر لوای خدیجه ایم

ما عاقبت به خیرِ دعای خدیجه ایم

سینه کبودهای عزای خدیجه ایم

از لطف فاطمه است که ما مادری شدیم

با یک دعای نیمه شبش کوثری شدیم

وقتی خدیجه مادر ما شیعه ها بُوَد

دیگر چه غم که جای من و تو کجا بُوَد

با یک دعاش، حاجت ما هم روا بُوَد

از چه پی عبای رسول خدا بُوَد؟!

وقف خدا شده همه مال و منال او

پیغمبر خدا شده محو خصال او

او اوّلین زنی ست که غم پرور نبی ست

کوری چشم عایشه او همسر نبی ست

هم همسر نبی ست وَ هم یاور نبی ست

یعنی که بعد شیر خدا لشکر نبی ست

آثار رنج در وجناتش عیان شده

مانند محتضر شده و نیمه جان شده

ین روزها که حال و هوایش عوض شده

از بس که گریه کرده صدایش عوض شده

مکّه، مدینه شد که صفایش عوض شده

از چه خدیجه طرز دعایش عوض شده؟!

دختر برای مادر خود گریه می کند

مادر برای دختر خود گریه می کند

دنیا بنا نداشت به زهرا وفا کند

دنیا بنا نداشت که حق را ادا کند

می خواست که خون به دل مرتضی کند

با هیزم آمده که جهنّم به پا کند

نامردِ بی حیا... روی او را کبود کرد

با تازیانه بازوی او را کبود کرد

محمدفردوسی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

اولین بیت شد این مصرع بسم الله است

#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها

اولین بیت شد این مصرع بسم الله است

قلم از آنچه در افکار من است آگاه است

پُر مضمونم و بیت الغزلی در راه است

صحبت از حضرت خورشید، سخن از ماه است

باز کرده ست اذان حنجره ی مأذنه را

تا شب و روز بخوانم پسر آمنه را

باغ در رویش خود فصل بهاری دارد

عشق در اوج جوانی است، قراری دارد

نور در حجله ی عشق آمده کاری دارد

پسر آمنه تنهاست؟ نه، یاری دارد

بَه به این وصلتِ فرخنده پی و ختم به خیر

در خورِ همسری عشق، خدیجه ست نه غير

همسر بی بدل حضرت طاها او بود

لایق مادری اُمِ ابیها او بود

نور را آینه هرآینه تنها او بود

مصطفی آن همه تنها شد اما او بود

با وجودش به نبی هیچ غمی غالب نیست

تا خدیجه است غم از شعب ابیطالب نیست

السلام ای که در این شعر سرانجام تویی

مصطفی را تو دلارامی و آرام تویی

دینم از اوست ولی پایه ی اسلام تویی

ای غریبی که پر از نامی و گمنام تویی

به مقام تو چه اندازه حسادت بردند

لقب خاص تو را نیز به سرقت بردند

ما کجا و سخن از مدح تو با این دل پُر

شرمگینم که نداریم کلامی در خور

ما که گوهر نشناسیم چرا سُفتنِ دُر

خرج دین شد همه ی مال تو اُشتر اُشتر

وای برما و بر این شیوه ی مهمانی ما

شده سرمایه ی تو خرج مسلمانی ما

گفتم از مدح تو از روضه ات اما کمتر

رفتی و ماند غمت روی دل پیغمبر

دخترت فاطمه جان داد پسِ آتشِ در

مجتبی آه کشید از دلش از سوز جگر

آمد از عرش برای تو کفن، طیب و پاک

نوه ات کرببلا بی کفن افتاد به خاک

#محسن_ناصحی

پی نوشت :

"سرمایه ات خرج مسلمانی ما شد

حق مسلمانی ما با تو ادا شد...

شاعر:#مهدی_خیامیان

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

چطوری دلت میاد  بدون ما بری سفر

#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها

چطوری دلت میاد بدون ما بری سفر

حالا که داری میری، پس ما دو تا رو هم ببر

نه قرارمون نبود، رفیق نیمه راه باشی

گفتی پا به پام می مونی ،تا یه تکیه گاه باشی

به دلم آتیش نزن، گریه ی بی صدا نکن

واسه زنده موندنم، زیر لبت دعا نکن

خیلی زود داری میری!، دخترمون سه ساله شه

نذا باغِ زندگیش، رنگِ گلای لاله شه

وقت کوچت ای پرستو، نمِ پاییزی می خوای!؟

بعد عمری زندگی، تازه ازم چیزی می خوای!؟

نگو دریای غمِ خدیجه ساحل نداره !

همه زندگیم فدات، عبام که قابل نداره !

کفنت رو قراره ازآسمونا بیارن

قراره فرشته ها حلوا و خرما بیارن

به جونم آتیش زده؛ حرفِ کفن-اسمِ عبا

یادتِ گفته بودم براتُ از کرببلا

یادتِ گفته بودم، ازیه غریبِ بی کفن

گفته بودم نوه مُ ؛ کرببلا سر می بُرن

سی هزارتا نامسلمون، نینوا می کشنش

با لبِ تشنه تو گودال بلا می کشنش

توی کربلا سرِ همین عبا بلوا میشه

سر غارتِ یه تیکه پیرهن دعوا میشه

#وحیدقاسمی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

نام خدیجه زینت نام رسول است

#مادرزهرا_سلام_الله_علیها

نام خدیجه زینت نام رسول است

او مادر معصوم زهرای بتول است

رنگ خدا دارد بدون شک جلالش

همتا ندارد شأن بی حدّ و مثالش

قلب پیمبر را اسیر خویش فرمود

محبوب پیغمبر بُوَد تا هست و تا بود

مادر به هر مؤمن در عالم بوده و هست

او قبله ی عشق همه اهل یقین است

نور دو چشمانش امیرالمؤمنین است

خاتون دربار خدا بی بی خدیجه

سرچشمه ی نور خدا یعنی خدیجه

تاج رسالت تا همیشه بر سر اوست

در وصف او این بس که زهرا دختر اوست

قرآن شهادت داده که امّ المؤمنین است

داماد یکتایش امیرالمؤمنین است

او پادشاه آسمانها و زمین است

بی بی نه کوثر بلکه کوثر آفرین است

نور امامان جمله در ظرف وجودش

پیداست ذات کبریا در تار و پودش

این را پیمبر گفته در مدح و ثنایش

بی مثل و مانند است بی بی چون خدایش

آسیّه و مریم گدای راه اویند

حوران جنّت جمله خاطر خواه اویند

عرش خدا در دست این خاتون اسیر است

بی بی به قلب پاک پیغمبر امیر است

جز پادشاهی حضرت او را نشاید

هر چه بخواهد مصطفی امضا نماید

آیات قرآن جملگی در مدح اویند

بی شک امامان هم مطیع امر اویند

إِنِّي رُزِقتُ حُبَّهَا فرموده احمد

یعنی که عشق حضرتش شد رزق احمد

رزق جهان از سفره ی پیغمبر ماست

رزق پیمبر هم ز عشق مادر ماست

رزق جهان از سفره ی امّ البتول است

او مادر یکدانه ی آل رسول است

ما ریزه خوران در این خانه هستیم

با غیر این بانو همه بیگانه هستیم

خاتون ما در حشر هم بی بی خدیجه ست

تنها پناه ما یقین بی بی خدیجه ست

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

مرغ دلم جلد آسمان خدیجه است

#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها

مرغ دلم جلد آسمان خدیجه است

دست دخیلم بر آستان خدیجه است

لطف رسول خداست شامل حالش

هرکه از اقوام و دوستان خدیجه است

رونق اسلام از تجارت او بود

ثروت اسلام کاروان خدیجه است

آنهمه ثروت که وقف دین خدا کرد

قطره‌ای از لطف بی‌کران خدیجه است

از برکاتش همین بس است، در اسلام…

هرچه نظر می‌کنم نشان خدیجه است

ملک بهشت و تمامی نعماتش

اجر قبولیِ امتحان خدیجه است

یاد خدا را نبرده لحظه‌ای از یاد

ذکر خداوند بر زبان خدیجه است

لب به دعا وا کند «سریع‌الاجابة» است

گوش خداوند بر دهان خدیجه است

مرهم نیش و کنایه‌ها به پیمبر

روی خوش و قلب مهربان خدیجه است

مکه یتیمان بی‌پناه ندارد

هرکه یتیم است در امان خدیجه است

مادر زهرا شدن که کار کسی نیست

قدرت این کار در توان خدیجه است

عطر خدیجه رسیده است به زهرا

فاطمه چون یاس بوستان خدیجه است

غصه نخور ای رسول! بعد وفاتش…

شخص خداوند میزبان خدیجه است

مطمئنا در عزای «خادمه وحی» …

حضرت جبریل روضه‌خوان خدیجه است

داد به مادربزرگ خود کفنش را

بی کفنی که عزیزجان خدیجه است

#آرش_براری

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

در فضل او این بس که مادر بوده کوثر را

شعر برگزیده پنجمین‌ محفل شعر حضرت خدیجه علیهاالسلام

#مادر_کوثر

#السلام_علیک_یاامّ_ المؤمنین

یاخدیجه علیهاالسلام

در فضل او این بس که مادر بوده کوثر را

رویانده در دامان خود یاس پیمبر را

شد در ره اکمال دین،کامل کمالاتش

تا که کند او مادری یک نسل برتر را

در عصمت ظرف وجودش جای شبهه نیست

وقتی که دارد یازده خورشید انور را

قصری که دارد از زمرّد در جنان یعنی

دادند بر او هم مقام قرب داور را

در فتح هر غزوه شراکت داشته او هم

با مال خود یاری نموده تیغ حیدر را

او در خور عنوان امّ المؤمنین باشد

نه آن که بر سینه زند سنگ دو کافر را

حالا که او در جمع اعراف ِقیامت هست

بر نوکرش جنّت کند صحرای محشر را

ما نوکریم و شکر ایزد که طلب کردیم

از نسل پاک او فقط ارباب و سرور را

شعب ابی طالب گواه غربتش بوده

او هم چشیده کینه ی قوم ستمگر را

آثار پیری در رخش پیدا شده وقتی

در کوچه ها دیده شکسته رأس همسر را

او داغ روی داغ همسر را اگر دیده

شکر خدا دیگر ندیده آتش در را

صدها اهانت را شنیده بر نبی اما

نشنیده پشت درب خانه آه دختر را

او رفت وعام الحزن ِ احمد شد ولی سی سال

حیدر شود محزون چو بیند یاس پرپر را

سی سال وقت کوچه رفتن محتضر گردد

با خود تداعی می کند بازوی یاور را

✍#علی_مهدوی_ نسب(عبدالمحسن)

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

مانند خدیجه هیچکس سود نکرد

السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ

او سجده به پیش غیر معبود نکرد

در راهِ خدا کسی چو او جود نکرد

در راهِ نبی گذشت از دنیایش

مانند خدیجه هیچکس سود نکرد

#عاصی_خراسانی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

کسی که قلب او سرشار از نور یقین باشد

#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها

#غزل

کسی که قلب او سرشار از نور یقین باشد

فقط او در کنار رحمة للعالمین باشد

چه باک از این که زن های عرب او را نمیخواهند

خدا میخواست با پیغمبر خود همنشین باشد

سلام حیدر کرار با زهراست پس حتما

سلام او فقط با شخص ختم المرسلین باشد

تمام هستی اش را خرج راه مصطفی کرده

پس اسلام است مدیونش نه او مدیون دین باشد

ز دامان پر از مهرش به دنیا کوثر آورده

و درد بعضی از زن های پیغمبر همین باشد

حسادت کور کرده چشم هاشان را نمیفهمند

کسی که مادر زهراست، ام المومنین باشد

"و أین مثلها" یعنی کسی دیگر خدیجه نیست

"و أین مثلها" یعنی فقط او دلنشین باشد

نگفتم گوشه ای از مدحتان را باز شرمندم

همان بهتر که پایان غزل ها نقطه چین... باشد

#محمدرضا_نادعلیان

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

خديجه موقع لبّيک دوست در بر کرد

#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها

#وفات

#مدح

#غزل

ميان غربت دستان مکه سر بر کرد

مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد

پس از گذشت چهل سال آن امين خدا

شروع امر رسالت به حکم داور کرد

به گوش هوش چو کس، آيه‌اى از او بشنيد

خداى را به تمام وجود باور کرد

يتيم مکه گر از مال، بهره‌مند نبود

خدا محمد را با خديجه همسر کرد

عفاف و پاکى آن بى‌نظير مادر دهر

دل رسول خداوند را مسخّر کرد

شگفت واقعه‌اى بود اين نکو پيوند

خداى عشق مه و مهر را برابر کرد

خديجه‌اى که در او نور فاطمه تابيد

همو که آمدنش خاک را معطّر کرد

بدان که آمدن فاطمه عنايت بود

که بر تمام جهان کردگار اکبر کرد

خدا به پاس گذشتى که در ره دين داشت

خديجه را به زنان قريش سرور کرد

چه رنج‌ها که به جانش خريد بهر خدا

چه خدمتى که به دين آن بلند اختر کرد

تمام هستى خود را به پاى احمد ريخت

خدا براى خديجه چنين مقدّر کرد

اگر که مهر محمّد نبود در دل او

چگونه آن همه اندوه و درد را سر کرد

به سوى حق شد و سر در نقاب خاک کشيد

دل رسول خدا را بسى مکدّر کرد

همان عبا که پيمبر در آن تهجّد داشت

خديجه موقع لبّيک دوست در بر کرد

درود و رحمت خاصان، «خروش»، بر او باد!

که هر چه داشت فدا در ره پيمبر کرد

#عباس_شاهزیدی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر