دلم هر چند بی نام و نشان است

دچار گریه های بی امان است

دلم دلتنگ باران است امشب

سرش بر شانه های جمکران است

...

دوباره دیر شد، باران نبارید

دلم تبخیر شد، باران نبارید

به چشم آسمان ها خیره ماندم

نگاهم پیر شد، باران نبارید

سید حبیب نظاری