بار سنگين

اي خدا صبر بده در غم بي مادر ي ام

سخت لبريز شده عاطفه ي دختر ي ام

مادرم كو كه كِشد دست نوازش به سرم

يا مرا هم ببرد يا كند از غم بري ام

خانه داري شده كار من طفل معصوم

نيست اي مادر من تجربه ي مادري ام

زير بار غم سنگين تو من مي ميرم

گر تسلي ندهي يا نكني دلبري ام

فضه فكر من و فكر حسنين است ولي

من غم خانه نشين دارم و از خود بري ام

تربت مخفي تو هست همه دلخوشي ام

همه آرامشم اين است كه من كوثري ام

گل بستر نظرم را به خودش جلب كند

تا زيادم نرود زخم تو اي بستري ام

با نگاه در و ديوار شود پايم سست

پشت در زائر قبر پسر آخري ام

كاشكي رنگ در خانه عوض مي گرديد

من خودم سوخته از اين در خاكستري ام

اي خدا شكر كه بابا و برادر دارم

واي از آن دم كه سر نيزه كند سروري ام

زير خورشيد سرت محمل بي سايه رود

تابشي كن كه نبينند به بي معجري ام

 محمود ژوليده

 

 

شعر شهادت حضرت زهرا(س)بقیع،غسل شبانه،قباله فدک،سیلی به صورت،ایام فاطمیه،ام ابیها،سوختن بین در و دیوار،سقط محسن،مدینه،کوثر،وصیت در بستر،شام غریبان حضرت زهرا،تشیع و تدفین شبانه،روز شهادت حضرت زهرا

شعر شهادت حضرت زهرا(س)بقیع،غسل شبانه،قباله فدک،سیلی به صورت،ایام فاطمیه،ام ابیها،سوختن بین در و دیوار،سقط محسن،مدینه،کوثر،وصیت در بستر،شام غریبان حضرت زهرا،تشیع و تدفین شبانه،روز شهادت حضرت زهرا