نور نگاهش ـ زلفِ سياهش ـ دل من و ديوونه كرده
خانه‌ي زهرا ـ چشماي مولا ـ با قدمش گلخوونه كرده
اون كه رخش مثل مه كامله
يوسف زهرا پسرِ فاطمه
نيمه‌ي ماهِ رمضون ـ دل شده سرگشته‌ي اون
اون قده شادِ دلِ من ـ مي‌گه همش برام بخون
اي گل زهرا ـ اي گل زهرا ـ يا حسن بن مرتضي (4)
دنياي نوره ـ مثلِ بلوره ـ زلف سياش ببين كمنده
حيدرِ كرار ـ گرمِ سروره ـ چون پسرش داره مي‌خنده
ديدن داره يه ماه و  دو ستاره
تو قلب زهرا و علي بهاره
چه برق چشماش با صفاست ـ نورِ دو چشمِ مصطفاست
كرامتش حرف نداره ـ خيلي رئوف و با وفاست
اي گل زهرا ـ اي گل زهرا ـ يا حسن بن مرتضي (4)
امشب خرابم ـ در تب و تابم ـ به سيم آخر زده‌ام من
به عشق يارم ـ چه بيقرارم ـ به هر طرف سر زده‌ام من
جز اون ندارم به كسي پناهي
قربونِ قاسمش بشم الهي
امشب به دل تاب و تبه ـ نام خدا ذكرِ لبه
چون شب ميلاد حسن ـ عشقِ‌حسين و زينبه
اي گل زهرا ـ اي گل زهرا ـ يا حسن بن مرتضي (4)

حسن فطرس