بر محمد(ص) هم درود و هم سلام
هر چه خوبی بود پیدا و نهان جمع گشت و شد محمد(ص) در عیان
نام زیبایش گواهی می دهد بر دلم نور خدایی می دهد
یاد او غم برد و شادیها فزود کینه و حرص و حسد از دل زدود
خاصه هنگامی که خوانی این سرود بر نبی و آل او بادا درود
نه تو تنهایی در ارسال درود با خدا و با ملائک هم سرود
چون خدا تاکید کرد بر این کلام بر محمد(ص) هم درود و هم سلام
هست قران شاهد این مدعا از صمیم قلب و دور از ادعا
جملگی ما نعط احمد می کنیم یادی از آل محمد می کنیم
یاد او زیبا و نامش شور و حال زندگی شور است و باقی قیل و قال
عشق او در هر دلی سکنی کند کیمیایش پیر را برنا کند
هر کجا دل بود یا صاحبدلی هر کجا بسرشته اند آب و گلی
فارسی یا که از ملک یمن بود سلمان یا اویسی از قرن
هر دلی با مهر او معمور شد عاقبت با آل او محشور شد
یافت سلمان آنچنان قرب و مقام گفت سلمان است از من والسلام
الغرض مقصود ما ختم رسل در میان جمع خوبان هم چو گل
صاحب خلق خوش بی منتها او که برتر شد ز سدرالمنتهی
او که جبریل امینش در رکاب باز ماند از همرهی ناورد تاب
در شب معراج آن عالیجناب بر خرامیدست تا قوسین قاب
قاب قوسین ناید اندر وهم ما کی توان گنجاندش اندر فهم ما
او که رحمت بود بهر عالمین اسوه نیکو برای عاملین
بحر علم و دانش و فرزانگی کوه حلم و حکمت و مردانگی
او که از هر رجس و زشتی پاک بود او که تنها لایق افلاک بود
ای به فرمان تو هم شمس و قمر در کرامت کرده ای شق القمر
ای که داری منطق از مهر و حیا دشمنان را دست بستی با حیا
نامی بیچاره اندر عالمین چشم دارد رحمتت ای نور عین.
دکتر اسکندریان(نامی)