شرمنده‌ام که از من جز معصیت ندیدی

🌴🌴🌴🌴🌙🌙🌙🌴🌴🌴🌴

#مناجات_با_خدا در #شب_سوم #ماه_مبارک_رمضان

بی تاب و بی قرارم، العفو بالرقیه
عبدی گناهکارم، العفو بالرقیه

شرمنده‌ام که از من جز معصیت ندیدی
سنگین شده است بارم، العفو بالرقیه

از بی وفایی ما، جانِ سه ساله بگذر
جز او کسی ندارم، العفو بالرقیه

دستان کوچک او صدها گره گشاید
امید قلب زارم، العفو بالرقیه

یک کربلا در این شب روزی این گدا کن
خورده گره به کارم، العفو بالرقیه

از تو به غیر خوبی چیزی دگر ندیدیم
آری امیدوارم، العفو بالرقیه

✍ #محمود_یوسفی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

زخانه ها همه بوی طعام می آمد

🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
دم اذان،پدرم نان تازه ای آورد که بوی تازگیش،بر مشام می آمد

به یاد روضه طفلی،سه ساله افتادم

#چرا؟!!

زخانه ها همه بوی طعام می آمد
برای عمه که بد شد،گرسنه خوابیدم

اگر چه باشکم سیر،میزدن مرا

بجان تو اثر تازیانه یادم رفت
چقد با سر زنجیر،میزدن مرا

حسین...واااای

عجب شهرشلوغیست هر طرف بروم
برای دخترت از سنگ،مرحمت دارند

کمی مواظب من باش از سر نیزه
همیشه چشم چران ها،مزاحمت دارند

طناب گردن من بسته به دست رباب
میان راه زمین میخوریم و میخندن

[[ بین راه رباب، با طفل خیالی لالایی میخونه
هی بین راه میفتم،همه مسخرمون میکنن
میخندن به ما]]

🔸میان راه، زمین میخوریم و میخندن🔸


یهودی هست و مسلمان کنار هم اینجا
کتک از آن و از این میخوریم و میخندن

#حاج_عباس_طهماسب پور

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

خوشا به حال رفیقی که چشمِ تر دارد

🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴

#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_سوم؛ #حضرت_رقیه_س_شهادت

خوشا به حال رفیقی که چشمِ تر دارد
خوشا کسی که هوای حرم به سر دارد

همیشه مرغ دل آدمی به پرواز است
خوشا دلی که برای تو بال و پر دارد

هبوط می‌کند انسان به غیر زائرِ تو
به زائر حرم تو خدا نظر دارد

برای سینه‌زنت نیست ترسی از دوزخ
برای آتش فردای خود سپر دارد

دعای هرشبم این است با شما باشم
که زندگیِ بدونِ تو دردسر دارد

نوشته‌ام بنویسند گوشه‌ی کفنم
نفس‌کشیدنِ بی عشق تو ضرر دارد

بدا به حال کسی که ز اشک محروم است
خوشا دلی که غم عشق بر جگر دارد

کجا دهند جوابی که از تو می‌گیریم
مرام لطف شما را کسی مگر دارد؟

عزای تشنگی‌ات عرش را پریشان کرد
فقط خدا زدل خواهرت خبر دارد

به شام آمد و برگشت، قلب خسته‌ی او
چه خاطرات بدی که ازین سفر دارد
**
ستاره‌ای به میان خرابه جای گذاشت
ستاره‌ای که به دامن سر پدر دارد

ستاره‌ای که اگر واکند کفن پیداست
چقدر ضربه‌ی شلاق بر کمر دارد

✍ #حامد_اشتری

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بی تاب وبی صبر و قرارم در فراقت

🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴

#امام_زمان_عج_مناجات؛ #شب_سوم؛ #حضرت_رقیه_س_شهادت

بی تاب وبی صبر و قرارم در فراقت
یابن الحسن(عج) ابربهارم در فراقت

در سینه آتش دارم و در دیده باران
این است حال و روزگارم در فراقت

یک عمر در دل بودی و از دیده پنهان
هم با منی، هم غصه دارم از فراقت

هر صبح و شب در خلوت خود روضه دارم
شد روضه‌ها دار و ندارم در فراقت
**
یاد سه ساله دختری که گفت: بابا
رفتی و من چشم انتظارم در فراقت

بابا منی که دست تو زیر سرم بود
بر خاک‌ها سر می‌گذارم در فراقت

می‌سازد عمه با من و با مشکلاتم
می‌سوزد عمه در کنارم در فراقت

امشب بیا باخود ببر جامانده‌ات را
بابا دگر طاقت ندارم در فراقت

✍ #علی_ساعدی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بسته شد روز ازل قول و قرارم با حسین

🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴

#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_سوم؛ #حضرت_رقیه_س_شهادت

بسته شد روز ازل قول و قرارم با حسین
شکرُ لله! شد مبارک روزگارم با حسین

سینه‌زن‌ها یا ز نسل جون یا که قنبرند!
خیر دیده قرن‌ها ایل و تبارم با حسین

من گنهکارم! قبول! اما می‌آیم روضه‌اش
شک ندارم آخرِ سر رستگارم با حسین

هرکجا که می‌روم مردم سلامم می‌کنند
پیش مردم این‌همه بااعتبارم با حسین!

کربلا یعنی هرآنجا که سلامش می‌کنند!
السلام ارباب! حالا همجوارم با حسین

روضه رفتن‌های ما تجدید بیعت کردن است
روضه روضه دستِ بیعت می‌فشارم با حسین

حاجت من را نداده! ناز شصتش که نداد
بهر حاجت‌ها مگر من‌کار دارم با حسین؟!

دوست دارم مرگ را، چون‌ وقت مرگم می‌رسد
کیف دارد لحظه‌های احتضارم با حسین

اول ایمان حسین و آخر ایمان حسین
من فقط سر را به سجده می‌گذارم با حسین
**
دخترش هم سوخته، هم زخمی و هم بی‌کس است
آمدم در روضه‌اش حالا ببارم با حسین

✍ #سیدپوریا_هاشمی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

الهی ببین آمدم بردرلطف تو زاروخسته

زمزمه مناجاتی

✍بند اول

الهی ببین آمدم بردرلطف تو زاروخسته

الهی پرازمعصیت گشتم ودلشکسته

الهی سرسفره ات روسیاهی نشسته

خدایا خدایا

ببین که،به بندگناهان اسیرم

زفرط،خجالت ببین سربزیرم

اجرنا،من النارهستی مجیرم

الهی الهی

✍بند دوم

الهی حلیمی کریمی رحیمی رءوفی جمیلی

وکیلی کفیلی دلیلی غفوری جلیلی

ودودی طبیبی حبیبی مجیبی محیلی

خدایا خدایا

حسیبی،مهیبی مثیبی مسهل

شفیعی، سمیعی رفیعی منزل

خبیری، مجیری کبیری مذلل

الهی الهی

✍بند سوم

خدایا ببخشم به کرب وبلا و به گلهای پرپر

ببخشم به زینب به اکبر به عباس واصغر

ببخشم به طفل سه ساله به آن شاه بی سر

خدایا خدایا

ببخشم، به حق گلوی بریده

ببخشم، به آن خواهرقد خمیده

ببخشم، به بنت الحسین شهیده

الهی الهی

ابوذر رییس میرزایی (بهار)

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

کجاست دست گدایان کریم آمده است

#مناجات

#امام_حسین_علیه_السلام

غروب بود که "حَیِّ عَلی"رسید به ما

خوش آمدیدِ خدا از سما رسید به ما

چه خوب شد رفقا!دور دور ما شده است!

دعا کنید،که اذن دعا رسید به ما

دوباره گوشه ی این خانه جایمان دادند

دراین شلوغی میخانه جا رسید به ما

غریبه دور و بر ما زیاد بود اما

طراوت نفسی آشنا رسید به ما

دوباره شوق گرفتیم بنده اش باشیم

گرفته بود دل ما صفا رسید به ما

کجاست دست گدایان کریم آمده است

کریم آمد و دست عطا رسید به ما

به جای ثروت دنیا نجف به ما دادند

خوشا به طالع ما خاک پا رسید به ما

حساب سی شبه ی ما فقط به دست علیست

فقط به عشق علی اِهدِنا رسید به ما

علی مراقب ما بود و هست و خواهد بود

همیشه و همه جا این بها رسید به ما

برای سفره افطار هم حواسش بود

کمی هم از رطب مرتضی رسید به ما

شروع ماه مبارک صدا زدیم حسین

شروع ماه خدا کربلا رسید به ما

عیار روزه ما گریه بر حسین باشد

هزار خیر در این گریه ها رسید به ما

به روزه ی رمضان روضه ی عطش دادند

غم لبان عزیز خدا رسید به ما

همان لبی که حرامی لگد به رویش زد

درآن میان خبر از نیزه ها رسید به ما

سپاه شام صدا زد که پیرهن اینجاست!

سپاه کوفه صدا زد عبا رسید به ما!

#سیدپوریا_هاشمی

┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

آمد سحر دوباره و حال سَهَر* کجاست؟

#مناجات

آمد سحر دوباره و حال سَهَر* کجاست؟

تا بلکه آبرو دهدم، چشم تَر کجاست؟

بیدار می‌نشینم و باشد دلم به خواب

با این درختِ آب نداده، ثمر کجاست؟

ای داوری که دست مرا کرده‌ای بلند

از من ز دستِ نفْس، زمین خورده‌تر کجاست؟

دارم دو دست سوی تو بالا و سر به زیر

کو دست دیگری که گذارم به سر؟ کجاست؟

با آب می‌کنند سیاهی ز صفحه پاک

پر گشته نامه‌ام ز گنه، چشم تر کجاست؟..

جز خانۀ تو، هر چه درِ خانه، بسته است

یک در، که وا شود به منِ دربه در کجاست؟

یک گوشۀ نگاه، عوض می‌کند مرا

در این میان، به گوشه‌نشین آن نظر کجاست؟

#علی_انسانی

*سَهَر: شب‌زنده‌داری، بیداری

┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

آمد رمضان و مقدمش بوسیدم

#ماه_رمضان

#رباعی

آمد رمضان و مقدمش بوسیدم

در رهگذرش طبق‌طبق گل چیدم

من با چه زبان شڪر بگویم ڪه بِچشم

یڪ بار دگر ماه‌خدا را دیدم

#اللهم‌رب‌شهررمضان

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

ماهِ رحمت آمد و طومارِ ماتم بسته شد

.

#ماه_رمضان

#امام_علی

ماهِ رحمت آمد و طومارِ ماتم بسته شد

سفرهٔ بیچارگی و فقر؛ کم کم بسته‌ شد

سربه راهم کرد ذکرِ «یاعلیُ یاعظیمْ»

راهِ بیراهه سحرگاهان منظم بسته‌ شد

بعدِ هر «ألعفو» با لبخند بخشیدی مرا

لطفِ تو جاری شد آنقدری که زمزم بسته‌ شد

هر نفَس تسبیح، خوابم هم عبادت شد حساب

غرق در غفران شدم تا پلکهایم بسته‌ شد

اشک میخواهم! نباید خرج نامحرم شود

چشمهایم در محرّم زیرِِ پرچم بسته‌ شد

چشم پوشاندم به عشقِ تو همینکه از حرام

دم به دم راهِ ورودِ غم به قلبم بسته‌ شد

لحظهٔ افطار، استغفار؛ دردم را گرفت

رویِ زخم ِ معصیت با توبه؛ مرهم بسته شد

خوب شد حال مناجاتم، به خاک افتاد نفْس

در غل و زنجیرها ابلیس محکم بسته شد

پاک شد از جُرم و عصیان نامهٔ اعمال من

تا که با دستِ علی(ع) درب جهنم بسته شد

خانه غرقِ دود بود و پیش چشم فاطمه(س)

دستهایِ اولین مظلوم ِ عالم بسته شد!

#مرضیه_عاطفی✍

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

باز ماه رحمت عام الهی دیده شـد

.

#ماه_مبارک_رمضان

باز ماه رحمت عام الهی دیده شـد

بازهم خوان بزرگ میهمانی چیده شد

ای دلِ درد آشنا، تا کِی به خواب غفلتی

چشم واکن ماهِ قدر و ماهِ رحمت دیده شد

رو به محراب دعا آرید ای اهل دعا

کزفَلَک برخاکیان عطر دعا پاشیده شد

ازشکوه بارش الطاف ستارالعیوب

نامه‌ی خلق گنه‌کار ازنظر پوشیده شد

تشنگانِ مغفرت برکف سبو بگرفته‌اند

چشمه‌ی دریایی عفو و کرم جوشیده شد

عرشیان باشوق می‌گویند از عرشِ برین

آفرین بر هرکه در ماه خدا بخشیده شد

باز هم از کاتبان عرش در کانون عشق

از فروغ گوهر مِهرِ علی پرسیده شد

محرمان عشق گفتند ای مریدان علی

نامه‌ی اعمالتان با مُهر او پیچیده شـد

ای «وفایی» گوهر اشک محبّان الرضا

باتولای علی و فاطمه سنجیده شد

✍ #سیدهاشم_وفایی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

درهای باغ لطف خدا باز می شود

.

#ماه_رمضان

شکوفه های دعا

وقتی شکوفه های دعا باز می شود

درهای باغ لطف خدا باز می شود

صدها فرشته«نغمه ی ادعونی استجب»

خوانند تا لبی به دعا باز می شود

از خوان فیض رحمت حق فیض می برد

چشمی که نیمه شب به سما باز می شود

هرگز نیایش سحری را مده ز دست

کاین پنجره به عرش علا باز می شود

تا بندگی حق ننمایی ، ز پای دل

زنجیر بردگیت کجا باز می شود

باشد صحیفه ی عمل ما چو شب سیاه

این نامه تا که روز جزا باز می شود

روکن به اهل بیت که با مهر اهل بیت

راهی به سوی عفو خدا باز می شود

دارم امید چون دری از گلشن بهشت

با نام سیدالشهدا باز می شود

با ذکر یاحسین ببندیم چشم خویش

با شوق وصل ، دیده ی ما باز می شود

دل های غم گرفته «وفایی» خدا گواست

تنها به یاد و نام خدا باز می شود

#سید_هاشم_وفایی✍

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بیدارم و اما دل بیدار ندارم

.

#ماه_رمضان

#مناجات_با_خدا

بیدارم و اما دل بیدار ندارم

در توشه به جز این دل بیمار ندارم

گفتی که بیا توبه کن و بنده ی من باش

صد حیف که من گوش بدهکار ندارم

صد بار به رویم در این خانه گشودی

اما من بیچاره به تو کار ندارم

این چشم خطاکار شده مایه ی خجلت

در روضه دگر چشم گهربار ندارم

این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را

من جز تو در این شهر، خریدار ندارم

من در دو جهان دل به علی داده ام و بس

جز با علی و آل علی کار ندارم

می سوزم از این سوز که سربار حسینم

سربار شدم، همت عیّار ندارم

می سوزم از این روضه که با گریه حسین گفت:

ای اهل حرم میر و علمدار ندارم

وحید محمدی✍

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بیدارم و اما دل بیدار ندارم  در توشه به جز این دل بیمار ندارم

.

#ماه_رمضان

#مناجات_با_خدا

بیدارم و اما دل بیدار ندارم

در توشه به جز این دل بیمار ندارم

گفتی که بیا توبه کن و بنده ی من باش

صد حیف که من گوش بدهکار ندارم

صد بار به رویم در این خانه گشودی

اما من بیچاره به تو کار ندارم

این چشم خطاکار شده مایه ی خجلت

در روضه دگر چشم گهربار ندارم

این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را

من جز تو در این شهر، خریدار ندارم

من در دو جهان دل به علی داده ام و بس

جز با علی و آل علی کار ندارم

می سوزم از این سوز که سربار حسینم

سربار شدم، همت عیّار ندارم

می سوزم از این روضه که با گریه حسین گفت:

ای اهل حرم میر و علمدار ندارم

وحید محمدی✍

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

خوش آمدی به من ای جان تازه ای رمضان

.

#طلیعه_رمضان

خوش آمدی به من ای جان تازه! ای رمضان!

خوش آمدی به من ایمان تازه! ای رمضان!

بیا که سفره ی دل را دوباره باز کنم

سلام آب خنک! نان تازه؛ ای رمضان!

به ظلمت دل من نور تازه آوردی

به چشم لک زده باران تازه، ای رمضان!

به شوق آمدنت هر سحر گذاشته ام،

کنار پنجره گلدان تازه، ای رمضان!

برای دیدنت ای ماه، با منِ مشتاق،

دلی ست تازه و چشمان ِ تازه، ای رمضان!

بیا بیا نفسی تازه کن بیا بنشین

بیا عزیزم، مهمان تازه! ای رمضان!

شروع کن که هوا تازه است؛ بسم الله...

بیا و بگشا قرآن تازه، ای رمضان!

#سعید_تاج_محمدی ✍

#ماه_مبارک_رمضان

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

خوش آمدی به من ای جان تازه! ای رمضان!

.

#طلیعه_رمضان

خوش آمدی به من ای جان تازه! ای رمضان!

خوش آمدی به من ایمان تازه! ای رمضان!

بیا که سفره ی دل را دوباره باز کنم

سلام آب خنک! نان تازه؛ ای رمضان!

به ظلمت دل من نور تازه آوردی

به چشم لک زده باران تازه، ای رمضان!

به شوق آمدنت هر سحر گذاشته ام،

کنار پنجره گلدان تازه، ای رمضان!

برای دیدنت ای ماه، با منِ مشتاق،

دلی ست تازه و چشمان ِ تازه، ای رمضان!

بیا بیا نفسی تازه کن بیا بنشین

بیا عزیزم، مهمان تازه! ای رمضان!

شروع کن که هوا تازه است؛ بسم الله...

بیا و بگشا قرآن تازه، ای رمضان!

#سعید_تاج_محمدی ✍

#ماه_مبارک_رمضان

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

صفای اشک به دل‌های بی‌شرر ندهند

صفای اشک به دل‌های بی‌شرر ندهند

به شمع تا نکشد شعله، چشم تر ندهند

امیر قافله‌ی اشک چشم بیدار است

به دست هر صدفی رشته‌ی گهر ندهند

هوای چشم تو ای گل! هنوز بارانی‌ست

چرا به مرغ گرفتار این خبر ندهند؟

مباد خون تو ای گل! نصیب خار مباد

به دست هر مژه‌ای پاره‌ی جگر ندهند

ز شرم روی تو گل‌ها ز شاخه می‌ریزند

بگو که قافله را از چمن گذر ندهند

به دست سرو امان‌نامه‌ی تهیدستی‌ست

که گفته است که آزادگان ثمر ندهند؟

مراد اهل نظر گنج بی‌نیازی‌هاست

به عالمی نظر کیمیا اثر ندهند

مرید اهل نظر شو که از بلندی طبع

بهای جام سفالین به جام زر ندهند

چه جای ناله که در بارگاه استغنا

مجال آه به دل‌های شعله‌ور ندهند

چو شمع ، رشته‌ی باریک عمر می‌سوزد

چرا مجال، به (پروانه) تا سحر ندهند؟

#محمدعلی_مجاهدی (پروانه)

.

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

چه میزبان کریمی چه میهمان بدی"

.

#مناجات

"چه میزبان کریمی چه میهمان بدی"

چه جرم‌های زیاد و چه لطف بی‌عددی

اسیر چاه گناهم خودت که می‌دانی

تورا به پاکی یوسف، عنایتی مددی

ترحمی به من وناله‌های نیمه شبم

که نیست جز تو دلارام خستگان، احدی

تویی خدای درختان باغ نور و امید

بیا ز میوهٔ لطفت به من بده سبدی

نبسته‌ای در مهرت به روی هیچ کسی

بگیر دست مرا ای خدا، مدَدْتُ یدی

هزار توبه شکستم امان از این همه جرم

برای عفو گناهم تو راه را بلدی

به ریسمان اجابت زدم دو دست دعا

دل شکستهٔ من را فقط تو پس نزدی

به زیر سایهٔ جوشن قسم به هر بندش

نشسته بر دل وجانم نوای یاصمدی

به پای نامهٔ اعمال این گدای حسین

بزن تو مُهر قبولی، علیک معتمدی

#مستان✍

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

رمَضان آمده با مائده های برکاتش

.

#طلیعه_رمضان

رمَضان آمده با مائده های برکاتش

گل و اسپند بیاور به سلام و صلواتش

رمَضان پنجره ای باز به گلزار تجلّی

چشمه ای مست تر از جاری مِی آب حیاتش

می نشیند لب هر غنچه به تسبیح و تبسّم

عطر گلهای جهان ریخته در صوم و صلاتش

وقت شبخوانیِ شب بوست که در خلسه ی مستی

می چکد شهد و شکر از نفحات کلماتش

نیمه شب تا به سحر محو سماع است و تغزّل

مولوی با فعلاتن فعلاتن فعلاتش

بود از برکت شب های مناجات اگر آمد

چشم حافظ به تماشاکده شاخ نباتش

می برد هر دل از اطعام شب قدر نصیبی

حیف بی بهره بمانی دل من ! از حسناتش

#جواد_جعفری_نسب✍

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم 

.

#مناجات_با_خدا

#طلیعه_رمضان

روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم

ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم

ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم

ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم

تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد

خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد

من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم

روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم

باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم

در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم

تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم

هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم

دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من

چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من

نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من

انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من

از نسیم آید سرود نغمۀ روح الامینم

همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم

لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت

روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت

یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت

وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت

روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت

ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت

ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند

ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند

ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند

در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند

من همان ظرف عنایات خداوند کریمم

روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم

وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش

یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش

آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش

در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش

توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد

می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد

خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد

در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد

در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد

روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد

ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را

تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را

ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد

با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد

دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد

در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد

من همانا سفرۀ مهمانی ذات خدایم

با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم

«میثم» از هر لحظۀ من فیض‌ها گردد نصیبت

روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت

هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت

هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت

دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری

صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌داری

استاد حاج غلامرضا سازگار✍

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

.

ذکر نبی، ذکر علی، ذکر ملائک   یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

#ماه_مبارک_رمضان

ذکر نبی، ذکر علی، ذکر ملائک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

ذکر تمام اولیا باشد یکایک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

بس این در و آن در زدم از پا فتادم

از هر دری رانده شدم تنها فتادم

تا عاقبت خواندم تو را اینجا فتادم

پس بارِ من افتاده یا رَبّـا بِبابِک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

با گوشِ دل صوتِ تو مولا را شنیدم

گفتی بیا، آهِ تو را حالا شنیدم

تا توبه کردم، ناله ای درجا شنیدم

مولا صدا میزد الهی کُنتُ عبدک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

رفتم به پشت دربِ بیتی در مدینه

بیتی که باشد در دو عالم بی قرینه

آنجا که باشد صحبت از مسمار و سینه

آهی صدا میزد اَمان مِن حَرِّ نارِک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

با گریه میگفتم مرا ای دوست دریاب

حالم دگرگون است، هستم در تب و تاب

ناگه نوایی آمد از گودالِ ارباب

میگفت در مقتل رضائـاً بِقَضائک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

در لابلای نیزه ها، پیچید آهی

یالَیتنا گفتم به گِردِ قتلگاهی

چشمِ دلم افتاد سوی خیمه گاهی

طفلی صدا میزد اَعانَنــّا بِعَونِک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

اَبدانِ هفتادو دو تن نقش زمین بود

یک ساربان گویا بدنبال نگین بود

بانویی آمد، بر لبش صوتُ الحزین بود

میگفت با دیدارِ آن اجساد، یک یک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

حنجر صدا میزد به خواهر، یااُخَیَّ

اینجا به زیرِ نیزه ها هستم، اِلَیَّ

مادر صدا میزد، بُنَیَّ یا بُنَیَّ

اعضای او از هم جدا دیده یکایک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

جسمِ ز هم پاشیده را بوسید مادر

بر تک تکِ اعضاء میگریید مادر

دورِ حسینِ بی سرش گردید مادر

از ما قبول این کشته ها بنما بفضلک

یا رَبَّـنا یا رَبَّـنا جَلَّ ثَنائِک

#محمودژولیده

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

آنکس که اول ماه دست مرا گرفته

#مناجات_ماه_مبارک_رمضان

آنکس که اول ماه دست مرا گرفته

سی شب برای من در میخانه جا گرفته

با یار وعده دارم هرشب همین حوالی

شبهای ساکت من بوی خدا گرفته

هرکس بد مرا گفت او خوبی مرا گفت

پشت مرا همیشه بی ادعا گرفته

صدبار گم شدم من در کوچه های دنیا

من کور بودم و او بهرم عصا گرفته

ای دوست قدیمی من را که خاطرت هست

من آن بدم که قلبم بوی خطا گرفته

تنگ است دست سائل! خرجی ما ز باباست

از دست مرتضی بود هرچه گدا گرفته

حق میدهی به چشمم غیر از علی نبیند

چشم مرا شکوه ایوان طلا گرفته

برکت به اشکمان زد رحمت به حالمان زد

زهرا برای عشاق دست دعا گرفته

یکسال هم گذشت و ما کربلا نرفتیم

خیلی دلم برای صحن و سرا گرفته

بالاترین عبادت خون گریه بر حسین است

عابد عبادتش را از کربلا گرفته

افطار سینه زن ها با گریه میشود باز

نوکر به یاد ارباب آب و غذا گرفته

ای روزه دار تشنه! تشنه فقط حسین است

جای فرات آن لب بر چکمه ها گرفته

با قاتلش بگویید ذبح غریب زشت است

پیش نگاه زهرا خنجر چرا گرفته

#سید_پوریا_هاشمی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

قدمِ تو محول الاحوال...  نفسِ تو نسیم فروردین

#قصیده_ای_مهدوی

به محضرِ قطب عالم امکان

امام زمان صلوات الله علیه

سایه ات هست تا به روی زمین

ای امید جهان چه بهتر از این

قدمِ تو محول الاحوال...

نفسِ تو نسیم فروردین

چشم ما با تو می شود روشن

زندگی با تو می شود شیرین

ای که ماه شب چهاردهم...

در حضور تو می کند تمکین

ای که خورشید در مقابل تو...

قرن ها روی خاک، سوده جبین

قاب قوسین ابرویت ای نور

بسته بر بام نُه فلک آذین

غنچه غنچه ز شوق خندیدند

سوسن و یاس و لاله و نسرین

هر گلی که محمدی شده است

شده از مقدَمِ تو عطرآگین

هر کجا که تویی بهشت آنجا است

بی خیال بهشت و حورالعین

کهکشان تشنه ی کرامت توست

ای رهین تو خوشه ی پروین

با تماشای پرچم سبزت

شده پاییز با بهار، قرین

ما همه غائب و تویی حاضر

ای امامِ غریبِ پرده نشین

موی پر پیچ توست، سوره ی لیل

شهدِ ناب کلام تو والتّین

جدّه ات شرحِ سوره ی کوثر

جدّ تو کُنهِ سوره ی یاسین

دست تو دست کیست؟ دست خداست

چشم های تو چیست؟ عینِ یَقین

شرح توحید ما ولایت توست

ای که آغوش توست حصنِ حصین

پرِ پرواز ماست واعتصموا

نخی از شال توست حبلِ متین

تا به هرکس نظر می اندازی

می شود همنشینِ علّیین

جلوه ی نور در دلِ ظلمات

رحمتی فی السَّماءِ و الاَرَضین

پرچمت را که بر می افرازی

بیرق کفر می رود پایین

شکرِ بی حد که بود از آغاز

گِلِ ما با محبتِ تو عجین

پس اَعوذُ بِرِبِّکَ یا نور

از شیاطینِ در یسار و یمین

در مَثَل قابل مقایسه نیست

پر گنجشک با پر شاهین

ما اسیر همیشه ی نفسیم

صاحبِ خانه های دل چرکین

با دعای فرج بزرگ شدیم

حک شده بر لبانمان آمین

ما مسلمان آستان توایم

بهتر از این ندیده ایم آیین

سیصد و سیزده نفر عاشق

عاشقان بدون جایگزین

در رکاب تواند تا محشر

تا گذرگاه های یوم الدین

قسمت این شد که از ازل باشی

بر رکابی پیمبرانه نگین

در پی توست حضرت عیسی

تشنه ی یوسف است بنیامین

بر سر سفره‌ی تو میکائیل

می نشیند کنار روح الامین

هست در کوچه باغ هرچه غزل

شعر ناب تو عاشقانه ترین

آسمان دور مانده از دستم

پس برایم کمی ستاره بچین

دوستی با تو شادی محض است

بر سر سفره‌ی دلم بنشین

از قدیم و ندیم می گویند

دل بی دوست، می شود غمگین

کاش هنگام دیدنت در خواب

بر نمی داشتم سر از بالین

مایه ی شادی کریمان است

به نوایی اگر رسد مسکین

رعد، یعنی زمانِ گریه ی تو

آسمان سینه می زند، سنگین

هیچ راهی به جز ظهورت نیست

در نگاهِ دلِ حقیقت بین

برگ سبزی برایت آورده

شاعری که نداشت بیش از این...

#احمد_علوی

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

هرکه دارد چشمهای تر پناهش میدهند

#ماه_مبارک_رمضان

هرکه دارد چشمهای تر پناهش میدهند

بنده وقتی میشود مضطر پناهش میدهند

هرکه خورده سیلی از مردم به دادش میرسند

چون ندارد آبرو دیگر پناهش میدهند

غالباً مهمان اگر ناخوانده باشد میخرند

غالباً درمانده را آخر پناهش میدهند

بد نشد افتاده ام از چشم صاحب کارهام

پادو وقتی دَربِدَر شد سر پناهش میدهند

تاسحر باید سِمِج باشد گدا این دور و بر

چونکه هرجور است پشت در پناهش میدهند

بنده سلطان که باشی پادشاهی میکنی

اسم هرکس میشود نوکر پناهش میدهند

خوش بحال آن کبوتر که اسیر مشهد است

لااقل وقتی ندارد پر پناهش میدهند

لنگ دیدار خدا بودم که دیدم در حرم

هرکه میگوید رضا بهتر پناهش میدهند

من خودم اهل نجف، اجداد من اهل نجف

کلب را در خانه حیدر پناهش میدهند

زیر پای زائران کربلا هرکس که مرد

بچه های فاطمه محشر پناهش میدهند

هیچ کس اطراف گودال بلا سیلی نخورد

هرکسی که مانده بی معجر پناهش میدهند

#رضارسول_زاده

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

نیست جز حضرت او حضرت غفار بیا

#ماه_مبارک_رمضان

رمضان آمده ای عبد گنهکار بیا

نیست جز حضرت او حضرت غفار بیا

در بزن تا که به رویت بگشایند دری

سوی خوان کرم حضرت ستار بیا

منتظر مانده خدا تا که بیایی به برش

آشتی کن به سوی حضرت دادار بیا

میخرد ناز گنهکار ، خداوند غفور

همتی کن به کلافی سر بازار بیا

بار عام است و در رحمت ایزد باز است

گر گنهکاری و گر زار و گرفتار بیا

دست خالی نرو بر درگه رحمان رحیم

دم به دم با دم یا حیدر کرار بیا

دست خود حلقه بزن بر در زهرا و علی

سوی حق با مدد از دلبر و دلدار بیا

باز کن روزه ی خود با نمک نام حسین

یاد خشکی لبش لحظه ی افطار بیا

با لب تشنه و با دیده ی آلوده به اشک

یاد مشک و علم و دست علمدار بیا

#ناصرشهریاری

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

نازم به این خدا که گنهکار می خرد

#گنهکارمی_خرد

نازم به این خدا که گنهکار می خرد

هر روزه دار را دَم افطار می خرد

باآبروی رفته به میهمانی آمدم

هربار آبروی مرا یار می خرد

یک لحظه ام کنار نزد پرده ی مرا

با احترام حضرت ستار می خرد

من روی آمدن به ضیافت نداشتم

اما دلم خوش است که غفار می خرد

اشک جوان ز گونه ی چشمم که می چکد

بارگناه او به شب تار می خرد

رو میکنیم سوی کرم خانه ی کریم

اینجا ندیده صاحب آن بار می خرد

در روز حشر هم به امیر نجف قسم

مارابه عشق حیدرکرار می خرد

حُب علی هدیه ی مخصوص فاطمه است

مارابه این بهانه خریدار می خرد

درحسرت یَموت ویَرَنی میکشد مرا

حیدر غلام خود دَم دیدار می خرد

باب الرضای صحن نجف باب الجنت است

اینجا بهشت ناز گنهکار می خرد

مارابه نام تشنه لب کربلا حسین

با یک سلام لحظه ی افطار می خرد

اذن دخول کرببلا نام زینب است

زینب فقط گدای گرفتار می خرد

هرکس که مویش ازغم زینب سپیدشد

اورایقین کنید که علمدار می خرد

از روی ناقه دیدکه درکوچه های شام

از اخنس وسنان کسی گوشواره می خرد

پیش رباب حرمله فریاد زد کسی

گهواره ی شکسته شیرخوار می خرد

#قاسم_نعمتی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

من و این نَفسِ گرفتار الهی العفو 

#مناجات

#ماه_مبارک_رمضان

#غزل

من و این نَفسِ گرفتار الهی العفو

تویی و این دل بیمار الهی العفو

عوضم کن عوضم کن عوضم کن اینبار

خسته‌ام زینهمه تکرار الهی العفو

روبروی حرم و چشم به گنبد دارم

سرم و شانه‌ی دیوار الهی العفو

نکند بگذرد این ماه و نبخشی ما را

بُگذر ای حضرت غفار الهی العفو

دلِ ما را بتکان تاکه بریزد جز تو...

آه از غلفت غمبار الهی العفو

چند شب مانده از این سُفره ، الهی ارحم

چند شب مانده به دیدار الهی العفو

نکند آدمِ قبل از رمضان باز شوم

باز نااهل و گنهکار الهی العفو

نگذاری بروم ، رو بزنم بر غیرت

آه از خاری اصرار الهی العفو

به همان حامی تنهای علی در کوچه

به همان مادر تبدار الهی العفو

به همان دست که از شال علی کنده نشد

مگر از ضربه‌ی بسیار الهی العفو

به همان چادر خاکیِ در آتش مانده

در میان در و دیوار الهی العفو

به نفَسهای حسن ، آه حسن داد حسن

-آی لعنت به تو مسمار - الهی العفو

#حسن_لطفی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

زمان آشتی با خداست این شب ها

#شبهای_مناجات

بساط عاشقی ما به پاست این شب ها

زمان آشتی با خداست این شب ها

گناهکار قدیمی دوباره برگشته

صدای زمزمه ها آشناست این شب ها

زمان بده به زمین خورده اِی اِلهِ کریم

اگر مرا بزنی هم رواست این شب ها

خوشا به حال گدایی که چشم تر دارد

که گریه های سحر کیمیاست این شب ها

کنار سفره ی افطار زیرلب گفتم

نگفته ای به خود آقا کجاست این شب ها

قسم به خاک نشسته به چادر زهرا

مرا ببخش ، ببخشی رواست این شب ها

ز فتنه های زمانه خط امان داری

چراکه نام علی ذکر ماست این شب ها

گدای صحن و سرای شهنشه نجفم

دلم هوایی ایوان طلاست این شب ها

دل شکسته ی ما با سلام بر ارباب

مسافر حرم کربلاست این شب ها

سلام بر لب عطشان سیدالشهدا

سخن ز تشنه لب سر جداست این شب ها

شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد

شکایت من از آن نیزه هاست این شب ها

#قاسم_نعمتی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم

#ماه_مبارک_رمضان

پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم

تا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشم

بندگان مخلصت آماده ی مهمانی اند

آن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشم

غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه

هر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشم

کور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی است

هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟!

با ولای مرتضی آقای این عالم شدم

بی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشم

دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف

یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشم

تا که چشمم تر شود یاد لب خشک حسین

جای سرمه، بر دو چشمم خاک تربت می کشم

دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من

زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می کشم

یک توسل بر رقیه حاجتم را می دهد

بی خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می کشم

دیده ای بابا مرا؟! همراه عمه های خود...

در سنین کودکی درد اسارت می کشم

چند جای استخوان های نحیفم له شده

هر تکانی می خورد جسمم، مشقت می کشم

چند روزی می شود چیزی نگفتم با کسی

من خجالت از سخن گفتن به لکنت، می کشم

#محمدجوادشیرازی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

ای روزه دار، افطار محتاج یک دعایم

#یاصاحب_الزمان_مددی

ای روزه دار، افطار محتاج یک دعایم

آقای آبرودار، محتاج یک دعایم

با نامه ی سیاهم قلب تو را شکستم

آلوده و گنه کار، محتاج یک دعایم

خیلی دلم گرفته، از تو خبر ندارم

با این وجود دلدار، محتاج یک دعایم

تا خواستم بیفتم، دست مرا گرفتی

این دفعه هم چو هر بار، محتاج یک دعایم

یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی

شرمنده ام کجاها، دیدی گناه کردم

خیلی شدم گرفتار، محتاج یک دعایم

نگذاشتی بریزد یک لحظه آبرویم

هستم به تو بدهکار، محتاج یک دعایم

ای کاش یک سحر هم راهت بیفتد اینجا

در انتظار دیدار، محتاج یک دعایم

خیمه نشین صحرا، آرام جان زهرا

هر جای هستی ای یار، محتاج یک دعایم

وقت اذان مغرب دلتنگ کربلایم

ای روزه دار افطار، محتاج یک دعایم

#قاسم_نعمتی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر