رمضان آمده از ره که من انشاءالله 

#مناجات_با_خدا

#استقبال_ماه_مبارک_رمضان

رمضان آمده از ره که من انشاءالله

با خداوند شوم هم‌سخن انشاءالله

رمضان آمده از راه که شب تا به سحر

شویم از ذکر الهی دهن انشاءالله

رمضان آمده تا روزه بگیریم همه

پاک سازیم دل و جان و تن انشاءالله

رمضان آمده تا شمع صفت آب شویم

نور بخشیم به هر انجمن انشاءالله

رمضان آمده تا بال و پری باز کنیم

پا بـرآریـم ز دام دل و پرواز کنیم

رمضان آمده تا سوی خدا پر بزنیم

وقت آن است که با دست دعا در بزنیم

رمضان آمده تا در پی آمرزش خویش

دست بر دامن اولاد پیمبر بزنیم

رمضان آمده تا بهر تقرب به خدا

اشک ریزیم و در خانۀ حیدر بزنیم

رمضان آمده کز خواندن قرآن مجید

خود به آیینۀ دل صیقل دیگر بزنیم

رمضان آمده تـا اشک فشانیم همه

جمع گردیم و ابوحمزه بخوانیم همه

رمضان ماه خدای احد ذوالمنن است

رمضان ماه سراپای خدایی‌شدن است

رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداست

سر این سفره ‌ببین جای‌ تو و جای‌ من است

رمضان ماه مناجات و دعا و قرآن

ماه زهرا و علی، ماه حسین و حسن است

ماه اشک و مه شوق و مه سوز و مه شور

ماه توبه مه آمرزش هر مرد و زن است

رمضان آمده تا جمع کند یاران را

می‌خرد لطف خدا ناز گنه‌کاران را

به سر دوش اگر کوه خطا را داریم

ناله و اشک و مناجات و دعا را داریم

دست خالی به سوی دوست نیاریم نیاز

فرق بشکافتۀ شیر خدا را داریم

عوض اشک به رخ،خون دل ما جاری است

به جگر زخم امام شهدا را داریم

چادر خاکی زهراست شفیع همگان

فاطمه شافعۀ روز جزا را داریم

ذات معبود بر آن است که بخشد همه را

تا کنـد شـاد از ایـن کـار دل فاطمه را

روز آغاز که پروندۀ ما را دیدند

شک نداریم که ما را به علی بخشیدند

خوش به احوال کسانی که در این ماه عزیز

با دعا بهر تقرب به خدا کوشیدند

خوش به احوال کسانی که به هنگام عطش

بادۀ معرفت از دست خدا نوشیدند

چشم از غیر خداوند تعالی بستند

هر چه دیدند، ندیدند خدا را دیدند

«میثم» از غیر خدا دیده اگر بربندی

هر کجا باشی بر روی خدا می‌خندی

#استادحاج_غلامرضاسازگار

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

محکومم و در گناه خود محبوسم

#مناجات

الهی ! کیفَ آیسُ من حسنِ نظرک لی بعدَ مماتی...

محکومم و در گناه خود محبوسم

فاسد شدم و درون خود می پوسم

یک‌ عمر به‌ من‌ نیکی‌ و‌ احسان کردی

یارب ! پس مرگ هم نکن مأیوسم

الهی جودک بسط املی و عفوک افضل من عملی

من عبد گنهکار و تویی اربابم

آغوش گشوده ای که من بشتابم

ای عفوکَ افضل از تمام عملم

وی جودک بسط املی ، دریابم

الهی ان حرمتنی فمن ذالذی یرزقنی..

ای رازق من ! مرا تو محروم نکن

من یَنصُرُنی ؟! مرا تو مغموم نکن

غیر از تو خدای دیگری دارم ؟! نه

من گرچه بدم ، مرا تو محکوم نکن

الهی إن أخذتنی بجرمی ، أخذتک بعفوک

من از کرمت به دیگران خواهم گفت

از لطف تو با اهل جهان خواهم گفت

باشد ، تو مرا به جرم و تقصیرم بین

من عفو تو را به این و آن خواهم گفت

هب لی کمال الانقطاع الیک

یارب دل من که دل نشد ، چیست دلم ؟!

مانده م که پس از غم تو با کیست دلم ؟!

باید ببرم از همه تا برگردم

اما چه کنم که منقطع نیست دلم

إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ ...

بیرون شدم از مسیر و رفتم بیراه

افتاده ام از شدت عصیان در چاه

این بنده اگرچه عبدک المذنب بود

از شدت غفران تو می کرد گناه

إِلٰهِى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْيا وَأَنَا أَحْوَجُ إِلىٰ سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فِى الْأُخْرىٰ .

دریاست و چشم من که مواج تر است

هنگام مناجات از امواج ، تر است

امروز ز عیب ، بنده را پوشاندی

محشر به عنایات تو محتاج تر است

إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ

هربار رسید ، سوز و آهش دادی

در را زد و باز هم تو راهش دادی

مَن إنتَهَجَ ، آمد و‌ نور از تو گرفت

مَن إعتَصَمَ بکَ ، پناهش دادی

#محسن_ناصحی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

در همین حد که نمودی نظری ما را بس

.

#مناجات_با_خدا

#ماه_رمضان

ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس

در همین حد که نمودی نظری ما را بس

حاجت ازدل نگذشته تو روا می سازی

از گرفتاری ما باخبری ما را بس

مثل هر بار اگر باز بزرگی بکنی

بار افتاده ی ما را بخری ما را بس

شوری اشک ، چشیدم و نمک گیر شدیم

داده ای نیمه شب چشم تری ما را بس

ناخداگاه مقیم در میخانه شدیم

جای دادی به گدایی گذری ما را بس

فاطمه دید و پسندید و خرید این همه عمر

با تولّای علی شد سپری ما را بس

شیعه حیدر کرار شدیم و برِ ما

همسر فاطمه کرده پدری ما را بس

بوسه دارد کف نعلین علی که نورش

می کند در رخ ما جلوه گری ما را بس

جان ارباب قسم ، این دلمان تنگ شده

یک سفر کرببلا هم ببری ما را بس

همه را مثل جوادت تو بغل می گیری

چقدر خوب تو کردی پدری ما را بس

عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد

خاک ما گوشه ای از کرببلا خواهد شد

شاعر:

#قاسم_نعمتی

.نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

من با خدای خوبم عهدی دوباره بستم

.

#ماه_رمضان

#مناجات_با_خدا

امشب گناهِ دل را با آبِ توبه شستم

من با خدای خوبم عهدی دوباره بستم

گفتم که بارالها! من عبدِ رو سیاهم

چون پرده ی حیا را با هر گنه گسستم

از لطفِ بیکرانت یک فرصتی دگر ده

شاید که فائق آیم از هر چه فعلِ پستم

خود شاهد و گواهم در ورطه ی گناهم

بر خوانِ رحمتِ تو بی معرفت نشستم

در شکرِ نعمتِ تو من فاقدِ سپاسم

در کفر و ناسپاسی آخر بگو که هستم؟

آگه ز هر خطایم امّا سر از ندامت

در دفترِ تمرّد تقصیرِ در الستم

اغماض از خطا کن این رو سیه ببخشا

آن روز اگر تو دادی پرونده ام به دستم

یارب تفضّلی کن بر بنده ی حقیرت

در کوی حق پرستان از جان تو را پرستم

ای منتهای رحمت بر من عنایتی کن

گر چه سر از جهالت عهدِ تو را شکستم

یا رب ز درگهِ خود این روسیه مرانی

من هر که هر چه هستم آن بنده تو هستم!

شاعر: #هستی_محرابی

.نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

یا رب دوباره وقت دعای سحر شده

بنده ی بی سپر

یا رب دوباره وقت دعای سحر شده

این دل برای بزم دعا مفتخر شده

اُدعونی استجب لکم تو خدای من

بر من بشارتی است که وقت نظر شده

با این همه خطا و معاصی ام ای خدا

دیگر دعای نیمه شبم بی اثر شده

من در گناه کردن تو شهره گشته ام

جنس دلم به سختی جنس حجر شده

کاری برای قبر و قیامت نکرده ام

غفلت برای بنده ی تو دردسر شده

این روزه ها حریف جهنّم نمی شود!

یا رب ببین که بنده ی تو بی سپر شده

رحمی نما وگرنه ز دست تو می روم

حالم شبیه حال دل محتضر شده

هر شب برای حال خودم گریه می کنم

تنها بهای من نم اشک بصر شده

با "یا حسین" به درگه تو رو نموده ام

یعنی که خوان رحمت تو پر ثمر شده

محمد فردوسی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

غیر از تو رو زدن به خریدارها بس است ...

بر روی دست ماندن این بارها بس است

غیر از تو رو زدن به خریدارها بس است ...

در لطف تو تحمل آه فقیر نیست ..

فیاض را صدای گرفتار ها بس است ...

این نفس مانع است ، خودت برطرف نما

بین من و تو چیدن دیوارها بس است

من بندگی ز ترس جهنم نمی کنم

بنده شدن بخاطر اجبارها بس است !

خیلی گناه می کنم و توبه می کنم ..

دیگر بس است .. اینهمه تکرار ها بس است

این بار را بخر .. که دگر راحتم کنی ...

بیهوده رفتن سر بازارها بس است ...

تو سفره را برای همه پهن می کنی

در مهربانی تو همین کارها بس است..

ما را بهشت هم نبر .. اما قبول کن

لبخند تو برای گنه کارها بس است ...

آری فقط حسین مرا رد نمی کند ...

از این به بعد رفتن دربارها بس است ...

علي اكبر لطيفيان

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بد کرده ام و باز تو غفّارتری

#مناجات

إِلٰهِى إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلىٰ مِنْكَ بِذٰلِكَ

حق می دهم از همه طلبکارتری

بد کرده ام و باز تو غفّارتری

محتاج خطاپوشیم آری اما

تو از همه بر عفو سزاوارتری

#محسن_ناصحی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شد بنده پشیمان و خدایش بخشید

شد بنده پشیمان و خدایش بخشید

هر کس که رسید و زد صدایش، بخشید

انگار نه انگار گنهکاری دید

زود از سر مغفرت خطایش بخشید

مخلوق حیا نکرد هنگام گناه

درد است که خالق از حیایش بخشید

تا بنده دلش نرم شود، گریه کند

شیرینی و لذت دعایش بخشید

هر کس که خدا خیر و صلاحش را خواست

از دوستی آل عبایش بخشید

بخشید به هر بهانه ای هر کس را

ما را به علی و ربنایش بخشید

هر آنچه خدا از شرف و عزت داشت

بر ساحت پاک مرتضایش بخشید

من بنده ی آن شهم که هنگام رکوع

انگشتری از زیر عبایش بخشید

مستی مرا، اشک مرا، رزق مرا

در گوشه ی ایوان طلایش بخشید

از شاه نجف هر که فلاحش را خواست

فی الفور برات کربلایش بخشید

بی نام حسین، هر مناجاتی بود

باید که عطایش به لقایش بخشید

آن قدر به مقتلش حسین آه کشید

تا حق، همه را به ناله هایش بخشید

محمدجوادشیرازی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

برگوش جهان رسیده آواز دوباره 

برگوش جهان رسیده آواز دوباره

ماه رمضان شداست آغاز دوباره

ای بنده ی درمانده دراین ماه برایت

در های بهشت می‌شود باز دوباره

استادحسن زاده(راضی اصفهانی)

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بعد یک سال آمدم از راه  خسته و رو سیاه و شرمنده

مناجات

بعد یک سال آمدم از راه

خسته و رو سیاه و شرمنده

انت کهف الامان! کجا برود

غیر درگاه لطف تو بنده؟

بنده ای که دوباره همراهش

کوله باری گناه آورده

بنده ای که بریده از همه جا

و به لطفت پناه آورده

عبد فرّار تو منم آری

حال اما "فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکْ"

نٰادِماً مُذْعِنًا وَ مُنْکَسِرا

مُسْتَکینًا وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکْ

بگذر از بنده یا "کریم الصَفْحْ"

ای که بر سینه دست رد نزدی

با تمام وجود می گویم:

"یا رجایی عَلَیْکَ مُعْتَمَدی"

آمدم تا دوباره گریه کنم

گریه درمان هر پریشانی است

اشک تنها سلاح سربازی است

که میان حصار زندانی است

حرف از گریه شد؛ دلم لرزید

یاد "یابن شبیب" افتادم

یاد "ان کنت باکیا لشّی"

یاد "شیب الخضیب" افتادم

من بمیرم برای آقایی

که میان دو نهر آب روان

با لب تشنه... بس کن ای شاعر

السلام علیک یا عطشان

بارالها بدون شک آخر

همه را با حسین می بخشی

بهر بخشش بهانه می خواهی

تو‌ به یک "یا حسین" می بخشی

احسان تبریزیان

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

دعای بِینِ طلوعِین مستجاب شود

دعای بِینِ طلوعِین مستجاب شود

اگر زمان مناجات،"گریه" باب شود

عُروج اهل سحر را دو قطره هم کافی است

چرا که دیده ی تر،بال و پر حساب شود

دلیل تَزکیه ی نَفس،حُسنِ تاثیر است

که گر به سنگ بگویی ببار،آب شود

چِقَدر سوخت دل ات از گناه‌کاری من

چِقَدر سوخت دل تو..،دلم کباب شود

تو را به حضرت زهرا بیا دُرُستم کن

بیا اجازه مده نوکرت خراب شود

به برده های سرِ این گذر نگاهی کن

یکی شبیه به من شاید انتخاب شود

چِقَدر ندبه بخوانیم و اَینَ اَینَ کنیم

چِقَدر پرسش عُشّاق بی جواب شود

سوار مرکب اُمّید می رسی از راه

به شرط آن که دل شیعه پارِکاب شود

تو را قسم به علمدار کربلا برگرد

بیا که روضه به اذن تو فتح باب شود

بنا نبود که آبی به خیمه ها نبرد

بنا نبود که سقا ز غصه آب شود

قرار بود به شش ماهه دست کم برسد

بنا نبود که شرمنده ی رباب شود

پس از پسر بخدا حق دهیم اگر همه عُمر

برای اُمِّ بنین آب‌ها،سراب شود

#بردیا_محمدی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

از خوب و بد هرعملت باخبرم من

از خوب و بد هرعملت باخبرم من

چون از رگ‌گردن به‌تو نزدیک‌ترم من

صدبار اگر توبه شکستی و گذشتم

صدبار دگر توبه کنی می‌گذرم من

درخواب فرومی‌روی و غافل ازاین‌که

مشتاق به دیدار تو در هرسحرم من

تو ثانیه‌ای حال‌خوش خویش بیاور

تا با همه‌ی جاه و جلالم بخرم من

وقت‌خوشی‌و‌خنده به‌من نیست‌حواست

در وقت گرفتاری‌ات اول نفرم من

ترسی‌به‌دلت راه‌نده، چون‌که برایت

در واهمه‌ی روز قیامت سپرم من

از رحمت و بخشندگی‌ام باخبری تو

از خوب و بد هرعملت باخبرم من

#مجتبی_خرسندی

#عضوکانال

#مناجات

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

رمَضان آمده با مائده های برکاتش

رمَضان آمده با مائده های برکاتش

گل و اسپند بیاور به سلام و صلواتش

رمَضان پنجره ای باز به گلزار تجلّی

چشمه ای مست تر از جاری مِی آب حیاتش

می نشیند لب هر غنچه به تسبیح و تبسّم

عطر گلهای جهان ریخته در صوم و صلاتش

وقت شبخوانیِ شب بوست که در خلسه ی مستی

می چکد شهد و شکر از نفحات کلماتش

نیمه شب تا به سحر محو سماع است و تغزّل

مولوی با فعلاتن فعلاتن فعلاتش

بود از برکت شب های مناجات اگر آمد

چشم حافظ به تماشاکده شاخ نباتش

می برد هر دل از اطعام شب قدر نصیبی

حیف بی بهره بمانی دل من ! از حسناتش

#جواد_جعفری_نسب

#عضوکانال

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

در رمضان هر دلی بوی خدا می دهد

در رمضان هر دلی بوی خدا می دهد

بوی مناجات عشق بوی دعا می دهد

خوان کرم را خدا بار دگر گُستَراند

رحمت حق دائماً بر دل ما می دهد

عطر خوش هر سحر بر همه دلها نشست

لحظه ی افطار ،حق، نور و صفا می دهد

چشم امید همه بر کرم و لطف اوست

دعوت او کن قبول تا که ندا می دهد

چاره ی بیچارگان نسخه ی درمان اوست

درد دل افشا بکن تا که شفا می دهد

قلب همه عاشقان حریم اَمن خداست

دل چو حریمش شود قدر و بها می دهد

دیدن عرش خدا وَجه حسین است و بس

به هر که مشتاق اوست کرببلا می دهد

#مرتضی_شاهمندی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

به روی دست آوردم دل غم پرور خود را

به روی دست آوردم دل غم پرور خود را

صدف از سینه اش بیرون کشیده گوهر خود را

دلم را ساده اندیشانه از پیکر در آوردم

چنان اندیشه ای که اشعری انگشتر خود را

من آن طفل پریشانم که در بازار تنهایی

چنان سرگرم شد ، گم کرده حتی مادر خود را

و روز حشر ، مانند مسلمانی که از غفلت

به جمع انبیاء نشناخته پیغمبر خود را

منم آن واعظی که سالها با نان دین خوردم

شبیه موریانه پایه های منبر خود را

به جای نافله با شعرهایم توبه میخوانم

به اشک خویش میشویم تمام دفتر خود را

سرم بر شانه ی مُهر است ، در آغوش سجاده

و غسلِ اشکهایم میکنم پا تا سر خود را

بر این سجاده ی تب دار از شرم پشیمانی

میان سجده چون ققنوس سوزاندم پر خود را

به این امید که جان می‌سپارم بین آغوشت

کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را

#احمد_ایرانی_نسب

#عضوکانال

#مناجات

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را

به روی دست آوردم دل غم پرور خود را

صدف از سینه اش بیرون کشیده گوهر خود را

دلم را ساده اندیشانه از پیکر در آوردم

چنان اندیشه ای که اشعری انگشتر خود را

من آن طفل پریشانم که در بازار تنهایی

چنان سرگرم شد ، گم کرده حتی مادر خود را

و روز حشر ، مانند مسلمانی که از غفلت

به جمع انبیاء نشناخته پیغمبر خود را

منم آن واعظی که سالها با نان دین خوردم

شبیه موریانه پایه های منبر خود را

به جای نافله با شعرهایم توبه میخوانم

به اشک خویش میشویم تمام دفتر خود را

سرم بر شانه ی مُهر است ، در آغوش سجاده

و غسلِ اشکهایم میکنم پا تا سر خود را

بر این سجاده ی تب دار از شرم پشیمانی

میان سجده چون ققنوس سوزاندم پر خود را

به این امید که جان می‌سپارم بین آغوشت

کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را

#احمد_ایرانی_نسب

#عضوکانال

#مناجات

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

من مستحق نارم ، با جرم بی شمارم

#مناجات_با_خدا
#بهار_رمضان

بند اول

من مستحق نارم ، با جرم بی شمارم
در می زنم همیشه ، با چشم اشکبارم
جز تو مرا کسی نیست بخشد گناهانم
بر لطف و بخشش تو یارب امیدوارم

یارب الهی العفو( 2)


بند دوم

در باز کن که با تو ، همیشه کار دارم
یارب چقدر کریمی ، بر تو امیدوارم
شرمنده ام بگویم ، عفوم نما الهی
کردی مرا تو دعوت ، گریان و شرمسارم

یارب الهی العفو( 2)

بند سوم

ترسم ز نار یارب ، همیشه بی قرارم
هر جا روم که بینم ، بستی ره فرارم
یارب اگر نبخشی ، نالد زمین به حالم
پرونده ای که دارم ، من مستحق نارم

یارب الهی العفو( 2)

بند چهارم

من بنده ی گنه کار ، هستی ولی تو یارم
یار منی الهی ، گر من بدم که خارم
رحمی نما به بنده ، ببین که من ذلیل ام
کن لحظه ای نظر خود ، بر ناله های زارم

یارب الهی العفو( 2)

#محمد_مبشری
#صلوات 👉

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

هرکه سوز جگرواشک روانش دادند

#مناجاتی
#ماه_رمضان

هرکه سوز جگرواشک روانش دادند
برسرکوی مناجات امانش دادند

آنکه گردید نظرکرده صاحب نظران
جلوه حضرت معشوق نشانش دادند

دیده ای راکه مطهر شده بااشک سحر
جام وصلی زسبوی رمضانش دادند

آن دلی راکه عیارش به دعا خالص شد
نیمه شب وقت مناجات زبانش دادند

زیرو رو میکند عالم نفس آن واعظ
که ز انفاس علی فن بیانش دادند

بنده ای که شده تسلیم به تقدیر خدا
هرچه دادند به ابرار همانش دادند

باغ آن سینه که شد زنده به باریدن اشک
سبزی عشق به ایام خزانش دادند

نوکری را که ملقب شده بر نام حسین
ظل رحمانیت عرش مکانش دادند

هرکه خودرا برساند حرم کرب و بلا
مستقیما ز خدا برگ امانش دادند

آن گلویی که دم روضه زینب دارد
اثری خاص به لحن سخنانش دادند

باسلامی همه عشاق بریزد برهم
آنکه بادست حسین لقمه نانش دادند

#قاسم_نعمتی
#صلوات 👉

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر