#امام_باقر_ع_شهادت

دیـده در کـودکی‌اش داغ کـبـوتـرها را
تـبـر و سـوخـتـن جـان صـنـوبـرها را

راوی مقـتل سرخی‌ست که می‌سوزاند
شرح آن صفحه به صفحه همه دفترها را

تیغ بی‌مهر عـطش بود و لب کودک‌ها
دیـده او چـهــرۀ شـرمـنـدۀ مــادرها را

عمّه را دیده که در بی‌کسی عصر حرم
گره بر روی گـره می‌زده معجـرها را

آنکه خود درد کشیده‌ست فقط می‌فهـمد
پــای پُــر آبـلـه و گــریـۀ دخـتـرهـا را

مقـتل از جانب او گفت که عمّه جانش
دیـده بر زیـر گـلـو کُندی خـنجـرها را

ناگهـان در وسـط هـلهـله‌ها می‌چـیـدند
روی سرنیزۀ بی‌رحمی خود سرها را

🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹