#امام_باقر_ع_شهادت

ای نــام تـو قــرارِ دلِ بــیــقــرارهــا
حـرف تو مـانـدگـارتـرین یـادگـارهـا

درک بشر به فـهـم مسـائل نمی‌رسید
از عـلـم تو شـکـسـته تـمام حصارها

تعـبـیرهای ناب تو راه عـبور ماست
ای مـعــتـبـرتـر از هـمـۀ اعـتـبـارها

بنیان مذهب از نفست جان گرفته است
هر جـمـلـه‌ات مـعـلـم بـنـیـانـگـذارها

سـیل فـرشتـگـان خـدا پـای درس تو
شـاگـردی‌ات بـزرگـتـرین افـتخـارها

از هر طرف به مادر سادات می‌رسی
مــحــوِ ســلالـۀ تـو تــمــام تـبــارهـا

ای سـومـیـن امـام سـتـمـدیـدۀ بـقــیـع
قـربان خاک قـبـر تو سـنگ مـزارها

از کوچه‌های شام تو هم شکوه‌ای بکن
ای بـازمــانــدۀ سـفــرِ نـی ســوارهـا

اصلا خودت بگـو چقدَر بین ازدحام
خورده‌ست بر سرت لگد نیـزه دارها

بی‌شک تو هم مـیان بیـابان دویـده‌ای
مـثـل رقـیه رفـته به پـای تـو خـارها

با آنکـه تو مـراقـب او بـوده‌ای، ولی
از دستهای زجر، کتک خورده بارها

ای وای از آن دمی که به دست حرامیان
از گوش‌ها کـشیده شـود گـوشـوارها

🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹