۱۴

(امام جواد ع)

امشب از لطف خدا بار دگر مهمان تو هستم

شرمنده ی کرم و لطف تو و احسان تو هستم

من که خار و روسیهم،کوله بار من گنهم

امشب از لطف تو بود،بر تو یا مولی نگهم

ای تکیه گاه من

پشت و پناه من

ابن الرضا مولی۲

نور چشم و دل هر اهل ولا ابن الرضایی تو

همچو جد و پدرت در دو جهان مشکل گشایی تو

گشته ام من گدای تو،در دل من ولای تو

بوده عمری شامل من،لطف و جود و سخای تو

گرفته ام بویت

دو دست من سویت

ابن الرضا مولی۲

امشب از رنج و غمت عمر کمت دوباره دلخونم

تا روز آخر عمر یابن علی من به تو مدیونم

ای امید همه جهان،جود تو بر همه عیان

زایر صحن و حرمت،مهدی صاحب الزمان

مهمان تو هستم

مولی بگیر دستم

ابن الرضا مولی۲

امشب با یاد غمت وز المت به شور و شینم من

با قلب خون شده ام در حرمت به کاظمینم من

سوزد این دل از غم تو،دل گرفته ماتم تو

شیعه گرید به یاد آن،غصه های هر دم تو

روح و روان من

آرام جان من

ابن الرضا مولی۲

افتادم یاد تو و همسر تو حجره ی در بسته

بودی تنها و غریب زار و حزین با قلب بشکسته

بی وفا آن همسر تو،زد شرر بر پیکر تو

بسته شد از زهر ستم،دیده ی روشنگر تو

ز زهر شدی بی تاب

پیکر تو شد آب

ابن الرضا مولی۲

مولی در خانه ی خود همچو حسن غریب و تنهایی

عمری با اشک بصر و دیده ی تر به یاد زهرایی

نانجیبان مدینه،بر زخم حیدر نمک زدند

پیش چشمان زینبش،همسرش را کتک زدند

غم علی خوردی

چو لاله پژمردی

ابن الرضا مولی۲

سوزانده قلب تو را درد و غم فاطمه و حیدر

دشمن پست زبون ضرب لگد ناله ی پشت در

از در خانه ی علی،آتش کین زبانه زد

قنفذ و هم مغیره بر،فاطمه تازیانه زد

شد روزشان چون شب

حسن حسین زینب

ابن الرضا مولی٢

#رضا_یعقوبیان

#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان_در_همه_جا_به_هر_زبان_جاریست

#امام_جواد_ع