درمانده ام و مانده دمی مختصر از من
اهل سحر
درمانده ام و مانده دمی مختصر از من
غیر از تو رفیقی نگرفته خبر از من
اهل سحر و مَرد مناجات نبودم
گر نیمه ی شب آه کشیدم بخر از من
محتاج شدن برکت بازار گدایی است
سرمایه و سودش ز تو باشد، ضرر از من
تا آبرویم دست علی و حسنین است
هرگز نکند فاطمه صرفنظر از من
با اذن رضا، دست به دامان جوادم
کافیست که راضی شود این یک نفر از من
می گفت به اندازه کافی جگرم سوخت
با کف زدن ای همسر من، جان نبر از من
سه روز روی بامم و خورشید ندیدم
پس روضه حسین است بپرسید اگر از من
رضا دین پرور
نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر
+ نوشته شده در یکشنبه ششم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 22:15 توسط سعيد ميري
|
سلام،با تشکر از مهرداد نصرتی عزیز که مرا با دنیای مجازی آشنا و راهنمایی کرد،این وبلاگ صرفا جهت اشاعه فرهنگ مهدوی ایجاد شده و هیچکدام از مطالب حتی یک کلمه مربوط به اینجانب نبوده و حقیر فقط مطالب را جمع آوری نموده ام لطفا اشعار مذهبی خود را همین جا کامنت بگذارید،انشا الله که مورد قبول حضرت حق قرار بگیرد التماس دعا.