#مناجاتی

#ماه_رمضان

ماهِ رحمت آمد و طومارِ ماتم بسته

سفرهٔ بیچارگی و فقر؛ کم کم بسته‌ ش

سربه راهم کرد ذکرِ «یاعلیُ یاعظیمْ

راهِ بیراهه سحرگاهان منظم بسته‌ ش

بعدِ هر «ألعفو» با لبخند بخشیدی م

لطفِ تو جاری شد آنقدری که زمزم بسته‌ ش

هر نفَس تسبیح، خوابم هم عبادت شد حس

غرق در غفران شدم تا پلکهایم بسته‌ ش

اشک میخواهم! نباید خرج نامحرم ش

چشمهایم در محرّم زیرِِ پرچم بسته‌ ش

چشم پوشاندم به عشقِ تو همینکه از حر

دم به دم راهِ ورودِ غم به قلبم بسته‌ ش

لحظهٔ افطار، استغفار؛ دردم را گر

رویِ زخم ِ معصیت با توبه؛ مرهم بسته ش

خوب شد حال مناجاتم، به خاک افتاد نفْ

در غل و زنجیرها ابلیس محکم بسته

پاک شد از جُرم و عصیان نامهٔ اعمال

تا که با دستِ علی(ع) درب جهنم بسته ش

خانه غرقِ دود بود و پیش چشم فاطمه(س

دستهایِ اولین مظلوم ِ عالم بسته شد!

#مرضیه_عاطفی

#صلوات

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر