بارالها بنده ای شرمنده ام
(مناجات با خدا)
✍شاعر : علی عبدی
بارالها بنده ای شرمنده ام
سربه زیراز شرم خود اَفکنده ام
سالها در بند شیطان بوده ام
بر گناهانم گنه اَفزوده ام
در طریقت راه را کج رفته ام
کرده ام با اَمر تو لج رفته ام
بر درت اینک پناه آورده ام
کوله باری از گناه آورده ام
گرچه هستم بنده ی بی آبرو
در کتابت گفته ای لا تقنطو
با دوچشمم اشک جاری می کنم
صورتم را آبیاری می کنم
در دلم مِهر تو را می پرورم
رحمتت را بر سرم می گسترم
یا کریم و یا رحیم و یا بصیر
جان زهرا و علی دستم بگیر
نادم و نالانم از اَعمال خویش
خودبدم میآید از احوال خویش
گرچه من سرتابه سر آلوده ام
در میان سینه زنها بوده ام
جام مِی در روضه هانوشیده ام
جامه مشکی به تن پوشیده ام
یا علی و یا حسین ها گفته ام
گاه گاهی خیمه هاشب خفته ام
دارم اندک آبرو گر زین سَبب
از گناهم می کنم بخشش طلب
دوست دارم تو خریدارم شوی
در بلا یار و هوادارم شوی
یا غیاث المستغیثین
یا غیاث المستغیثین
نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر