گره افتاده به کارم که گرفتار شدم
.
#مناجات
نادم از خویشم و از کرده ی خود زار شدم
گره افتاده به کارم که گرفتار شدم
روزوشب همدم من نیست به جزجرم وخطا
اینچنینم که چنین، غمزده و خوار شدم
دوری از یار شدن، دربه دری هم دارد
رانده از هر کس و از خویش، بیزار شدم
خوان احسان توازبسکه وسیع است، که من
جرأتی یافته، عاصی و گنهکار شدم
با همین حال طبیبا، تو مرا هم دریاب
که من از پستی خود ناخوش و بیمار شدم
دست من خالی وپرکن، که مدام ای جانا
از عطا و کرم و فضل تو پربار شدم
اشک شرمندگی ام شعله به جانم زده است
سوختم از عمل خویش و شرر بار شدم
تشنه ی باده احسان توام ای ساقی
ساغری ده، که ز مینای تو هشیار توام
#اسلام_مولایی ✍
.
نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 20:0 توسط سعيد ميري
|