عذر مرا ببخش، دوایی نداشتم
عذر مرا ببخش، دوایی نداشتم
خاکستر
وقتش شده نگاه به دور و برت کنی
فکری برای این همه خاکسترت کنی
عذر مرا ببخش، دوایی نداشتم
تا مرهم کبودی چشم ترت کنی
امشب خودم برای تو نان می پزم ولی
با شرط اینکه نذر تب پیکرت کنی
مجبور نیستی، که برای دل علی
یک گوشه ای بنشینی و چادر سرت کنی
من قبله و تو در شرف روبه قبله ای
پس واجب است روی به این همسرت کنی
زحمت مکش خودم به حسین آب می دهم
تو بهتر است، فکری برای پرت کنی
ای کاش از بقیه ی پیراهن حسین
معجر ببافی و کفن دخترت کنی
من، زینب، حسن، همه ناراحت توایم
وقتش شده نگاه به دورو برت کنی
علی اکبر لطیفیان
شعر شهادت حضرت زهرا(س)بقیع،غسل شبانه،قباله فدک،سیلی به صورت،ایام فاطمیه،ام ابیها،سوختن بین در و دیوار،سقط محسن،مدینه،کوثر،وصیت در بستر،شام غریبان حضرت زهرا،تشیع و تدفین شبانه،روز شهادت حضرت زهرا
شعر شهادت حضرت زهرا(س)بقیع،غسل شبانه،قباله فدک،سیلی به صورت،ایام فاطمیه،ام ابیها،سوختن بین در و دیوار،سقط محسن،مدینه،کوثر،وصیت در بستر،شام غریبان حضرت زهرا،تشیع و تدفین شبانه،روز شهادت حضرت زهرا