شعر شهادت حضرت مسلم علیه السلام
سر به زیر تیغ، دل در حسرت دیدارها
مرگ شیرین است بی دلشوره ی دلدارها
درد دوری بیشتر از درد زخمم می کشد
با طبیبان غم نباشد در دل بیمارها
بیعت دستم شکست و کوفه ماند و غربتم
از وفاشان پشت پا خوردم یکی نه بارها
نامه هاشان بوی خون و بوی آتش می دهد
پای امضاهاش بسیارند نیزه دارها
چوب دارد می خورد بر قیمت عمامه ات
صحبت مال و منال توست در بازارها
مردهاش از چندتا انگشت دستم کمترند
چندتایی هانی اند و میثم تمارها
سنگ زنها بی هوا و ماهرانه می زنند
آنقدر پیشانی ام را داده اند آزارها
اشکهام این آخری گرم دعا بر زینبن
تا سر سالم برد از پای این دیوارها
شاعر:
علی ناظمی
+ نوشته شده در سه شنبه ششم تیر ۱۴۰۲ ساعت 17:16 توسط سعيد ميري
|
سلام،با تشکر از مهرداد نصرتی عزیز که مرا با دنیای مجازی آشنا و راهنمایی کرد،این وبلاگ صرفا جهت اشاعه فرهنگ مهدوی ایجاد شده و هیچکدام از مطالب حتی یک کلمه مربوط به اینجانب نبوده و حقیر فقط مطالب را جمع آوری نموده ام لطفا اشعار مذهبی خود را همین جا کامنت بگذارید،انشا الله که مورد قبول حضرت حق قرار بگیرد التماس دعا.