من و این نَفسِ گرفتار الهی العفو 

🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#مناجات
#ماه_رمضان

من و این نَفسِ گرفتار الهی العفو
تویی و این دل بیمار الهی العفو

عوضم کن عوضم کن عوضم کن اینبار
خسته‌ام زینهمه تکرار الهی العفو

روبروی حرم و چشم به گنبد دارم
سرم و شانه‌ی دیوار الهی العفو

نکند بگذرد این ماه و نبخشی ما را
بُگذر ای حضرت غفار الهی العفو

دلِ ما را بتکان تاکه بریزد جز تو...
آه از غلفت غمبار الهی العفو

چند شب مانده از این سُفره ، الهی ارحم
چند شب مانده به دیدار الهی العفو

نکند آدمِ قبل از رمضان باز شوم
باز نااهل و گنهکار الهی العفو

نگذاری بروم ، رو بزنم بر غیرت
آه از خاری اصرار الهی العفو

به همان حامی تنهای علی در کوچه
به همان مادر تبدار الهی العفو

به همان دست که از شال علی کنده نشد
مگر از ضربه‌ی بسیار الهی العفو

به همان چادر خاکیِ در آتش مانده
در میان در و دیوار الهی العفو

به نفَسهای حسن ، آه حسن داد حسن
-آی لعنت به تو مسمار - الهی العفو

#حسن_لطفی
#صلوات 👉

شب قدر آمده یارب نگاهی به درگاه تو آمد روسیاهی

#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر

شب قدر آمده یارب نگاهی
به درگاه تو آمد روسیاهی
الهی یا الهی یا الهی
یگانه جان پناهم ربی العفو
ببخشا اشتباهم ربی العفو

تو مقصود دعاهای مجیری
تو منظور من از جوشن کبیری
تو امشب آمدی دستم بگیری
بگو بخشیده‌ای این خون‌جگر را
گنه‌کارِ شب قرآن به سر را

خدا! عبد تو مهمانِ کریم است
سرش در زیر قرآنِ کریم است
گدای لطف و احسانِ کریم است
خودت بشنو فغان و ناله‌اش را
عطا کن روزیِ یکساله‌اش را

خدا! من امشبی بر تو گدایم
به حق فاطمه بشنو دعایم
عزادار علی شیر خدایم
الها، ربنا استغرالله
به حق مرتضی استغفرالله

✍ #امیر_عظیمی

شب قدره و دلم بدجوری تو هول و ولاس

#شب_قدر

شب قدره و دلم بدجوری تو هول و ولاس

برا بخشیده شدن رضای تو شرط خداس

دنیا بین من و تو فاصله انداخته اقا

خیلی وقته نوکرت قافیه رو باخته اقا

منو زیر چتر مهربونیات پناه بده

یه گوشه امنی به این کلاغ روسیاه بده

من مزاحم تو و کار تو هستم می دونم

من کلاغی ام که سربار تو هستم می دونم

نکنه دیگه صدام براتو تکراری شده

نکنه که گریه هام از روی بیکاری شده

حق داری محل ندی اخه شما کجا و من

حجت یکی یه دونه ی خدا کجا و من

باشه خنده هات اقا باشه برای خوب خوبا

منم اینجا دل خوشم با عشق این نوکریا

برا بهتر شدنم یه فکری کن که دیر میشه

هر کی از تو دور بشه توی لجن ها پیر میشه

میخوام امشب تا میشه فکر یه رابطه کنم

پیش تو پیش خدا یه اسمو واسطه کنم

اونکه اسمش واژه صبرو پریشون میکنه

روضه هاش ناموسیه چشاتو پر خون میکنه

امشب اتیشه غمه توی نهاد روضه ام

دَخَلتْ زینب علی ابنِ زیادِ روضه ام

زینب و اسیری و کوفه و کاخ و بار عام

همه چشما خیره شد به زینب و سر امام

قمرش از روی نیزه اومده طشت طلا

خیزرون چه میکنه با لب و دندون اقا

زینب و یه کاروان خسته بین هلهله ست

جلوی چشم رباب نگاهه زشت حرمله ست

#مناجات_با_خدا

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#زمزمه

#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه

#حسن_کردی

@rozeneshinan

آموزش _ پروپوزال _ پروپوزال نویسی _ آموزش پروپوزال _ آموزش پروپوزال نویسی _ پروپوزال نویسی ارشد - پروپوزال نویسی دکتری _ پروپوزال نویسی حرفه ای

آموزش _ مقاله _ مقاله نویسی _ آموزش مقاله _ آموزش مقاله نویسی _ مقاله نویسی حرفه ای _ استخراج مقاله از پایان نامه _ مقاله نویسی حرفه ای

کو شب قدر که قرآن‌به‌سر از تنگ‌دلی  هی بگویم بعَلی ٍ بعلی ٍ بعلی

#شب_قدر

🌙 الغوث

کو شب قدر که قرآن‌به‌سر از تنگ‌دلی

هی بگویم بعَلی ٍ بعلی ٍ بعلی

مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است

اُدخلوها بسلام ٍ ابدیّ ٍ ازلی

ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث

خوشترش خواب تو را دیدن و بیداردِلی

کسی آنسوی حسینیّه نشسته است هنوز

همه رفتند، شب قدر تمام است ولی،

باز قرآن به سرش دارد و هی می‌گوید

بحسین بن علیّ ٍ بحسین بن علی...

#مهدی_جهاندار

آموزش _ پروپوزال _ پروپوزال نویسی _ آموزش پروپوزال _ آموزش پروپوزال نویسی _ پروپوزال نویسی ارشد - پروپوزال نویسی دکتری _ پروپوزال نویسی حرفه ای

آموزش _ مقاله _ مقاله نویسی _ آموزش مقاله _ آموزش مقاله نویسی _ مقاله نویسی حرفه ای _ استخراج مقاله از پایان نامه _ مقاله نویسی حرفه ای

امشب دگر نگفت کسی درد خود به چاه

امشب دگر نگفت کسی درد خود به چاه

چاهی که هی شنید ز مهمان خویش آه

آیا رهیده است ندیمش ز بند غم

یا آنکه بسته است برش نانجیب راه

امشب یتیم کوفه نخندید و شد عجیب

در انتظار دست پدر گونه ای تباه

برخی زمینیان لعین سجده می کنند

گویند اهل عرش ولی روحنا فداه

محراب مضطرب که انیسش چه می شود

بعد از علی در او که بخواند دگر صلوه

مظلوم را فتاده به دل خوف ظالمان

سوزد که؟ بعد این یَدِ فوج زیاده خواه

ای عسکری یتیم شود بعد از این بشر

آواره می شود پس از انجام این گناه

#سید_عسکر_رئیس_السادات

۱۳ اردیبهشت۱۴۰۰

#علی #امیر_المومنین #ضربت

#شهادت #قدر #شب_بیستم #عسکرینگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

دام عشق است و رهایی نیست از گیسوی تو  هفت شهر عشق را گشتم میان موی تو

عاشقانه ی شب قدر

دام عشق است و رهایی نیست از گیسوی تو

هفت شهر عشق را گشتم میان موی تو

تا سحر در پیچ و تاب خرمن موی توام

می کنم بیتوته در تک بیت آن ابروی تو

در طواف کعبه ی کویت نمودم استلام

بوسه ها دادم به آن خال لب هندوی تو

بین قرآن سر گرفتن های احیا تا اذان

در قنوت ذکر هستم در تب جادوی تو

بذر عشقت را بکارم در درون سینه ام

تا بیفشانم گلاب غم ز برگ و بوی تو

مژده ی فال وصالت را نشان داد آینه

چشم های دلفریب و ناز آن آهوی تو

زلف افشان می کنی و مست بویت می شوم

بر مشامم می رسد عطر نسیم روی تو

حسین جعفری

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

ا/ی کاش که هرشب به دلت سربزنی/  درقدربه جان آب مکرربزنی

ا/ی کاش که هرشب به دلت سربزنی/

درقدربه جان آب مکرربزنی

تطهیرشوی و نام خودرا یکجا

درزمره ی عاشقان به دفتر بزنی

ازکوثرعشق بهره ورگردی و پس

از حوض علی همیشه ساغر بزنی

ازشاخه ی طوبا بکنی میوه ی عشق

درسایه ی آن کمی تو هم پربزنی

جاری بشوی مثل بهاران فردا

اندیشه ی خود به سنگ باوربزنی

#سیدعزیزصفوی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شب وصل و شب راز و نیاز است  درِ رحمت به روی خلق باز است   

#مناجات_با_خدا در #شب_قدر

شب وصل و شب راز و نیاز است

درِ رحمت به روی خلق باز است

شب قدر است، قدرش را بدانید

خدا را با دل سوزان بخوانید

درِ این خانه دائم سائل آید

خوش آن سائل که با سوز دل آید

خوش آن بنده که با جان و دلی پاک

گریبانِ دلِ خود را زند چاک

به خونابِ دلِ خود چهره شوید

به آه و گریه‌های خویش گوید

خدایا مـن فقیری بی پناهم

تویی تنها امید و تکیه‌گاهم

خداوندا اگر چه خوار و پستم

نمک پــرورده‌ی خـوان تـو هستم

سرافکنده اگرخـواهی، منـم من

تو شرمنده اگر خواهی منم من

ز فرط معصیت غرق ملالم

چه سازم گربه حال خود ننالم

هوای نفسِ من کرده اسیرم

از آن ترسم که با این غم بمیرم

تو هستی آشنا و من غریبم

منم بیمار و تو هستی طبیبم

ز نور خود دلم را منجلی کن

پر از شور و توّلای علی کن

هرآن بنده که اشکی گرم دارد

ز تو مثل «وفایی» شرم دارد

✍ #سید_هاشم_وفایی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

ای عبای وصله دارت فوق دستاویزها

#امام_علی #مرثیه_امام_علی

#ماه_رمضان #شب_قدر

ای عبای وصله دارت فوق دستاویزها

دستهایت روح بخش دشت ها، جالیزها

عاشقانت را چه کاری با شراب سلسبیل

تشنه ی جام تواند این "ازعطش لبریزها"

چیست کار ما ؟ غباری زیر نعلینت شدن

چیست کار تو؟ بهابخشیدن ناچیزها

دردمند عشقم و اوج نمک نشناسی است

پیش نام دوست، نام آوردن از تجویزها

تا که از اوج مقامت پرده برداری شود

بارها باید بپاخیزند رستاخیزها

گرچه میدانم که خلقت نیست کارتو ولی

کاش میشد تا بگویم فارغ از پرهیزها....

"بیخودی رایج نگشته شبهه ی (رب) بودنت

تا نباشد چیزکی،مردم نگویند چیزها."

🔸شاعر:

#عالیه_رجبی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

قلّۀ ماه مبارک،لَیلةُ القَدرِ نبی است

🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴

قلّۀ ماه مبارک،لَیلةُ القَدرِ نبی است
فاتحِ قلّه یقیناً،لَیلةُ البَدرِ علی است
روح و جانِ لیلةُ القدرِ نبی هم،فاطمه ست
علت پیروزیِ بدرِ علی هم،فاطمه ست
این شب بدرِ علی،این باده،جام کوثر است
ذکر زهرا،یاامیرَالمؤمنین یا حیدر است
چیست طوفانی که آمد در شب بدرِ علی
این همان ذکری که شد ذکرِ شب قدر علی
ذکر یازهرا و یاحیدر به لبهای مَلک
چون نسیمی می وَزد از اهلِ جنت بر فلک
اَصلُها ثابت حکایت کرد، ریشه با علیست
بدر ثابت کرد،نصرت چون همیشه با علیست
چون علی را دید پیغمبر به دوشش مَشکها
همچو باران ریخت،از شوقش،به رویَش،اشکها
یادم آمد روضه ای،از اشکِ ساقیِ حسین
مشکِ ساقیِ پیمبر،مشکِ ساقیِ حسین
نصرت حیدر کجا و نینوا، عباس،آه
بَدریون سیراب اما کربلا، عباس،آه
کودکان در خیمه میگویند ساقی! اَلعطش
بهر اصغر آب میجویند، ساقی! اَلعطش
تشنه لب طفل رباب و وای از قحطیِ آب
آب، نایاب و عتاب و وای از قحطیِ آب
چشمِ سالار حرم را دور دیدند،کوفیان
پس بساط بغضِ خود را جور دیدند،کوفیان
بغضِ روز بدر آمد،دستها سیلی شدند
کینۀ دیرینه آمد،چهره ها نیلی شدند...
نوكر نوشت ؛
لیله القدر مقدر بنما یاالله
اربعین پای پیاده حرم ثارلله
سحری راه بیفتیم ز ایوان نجف
همگی رو به سوي صحن اباعبدلله...
صلي الله عليك يا سيدنا الشهيد يا اباعبدالله الحسين ع

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

دوباره شب شد گرفتم احیا بــه حـقِ قــرآن بــه آل طـاها

#دوباره_شب_شد_گرفتم_احیا
#مناجات
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
دوباره شب شد گرفتم احیا
بــه حـقِ قــرآن بــه آل طـاها
بـه حـق احمـد بـه حـق زهرا
نظـر بـه مـا کـن دَمـی خـدایا
ببخشـا مــا را بـه شـاه نجف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
اگرچه من توبه هاشکستم
ولـی گـرفتـی خـدا تو دستم
بــه درگـه تـو امیـد و بستم
محب زهـرا و حیـدر هستم
گنـاه مـن از همــه مُضــاعـف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
چـه سازم آخـر،بگـو تـو یارب
دگـــر شــدم از، گــنه لبـــالــب
به حق خون حسین امشب
تو بگذر از مـا بـه جان زینب
بــه لـب تشنـگانِ وادیِ طَـفّ
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
بـــه حــق عبــاس و ایـــده ی او
دو دســت از تــن بــریـده ی او
به چشم درخون کشیده ی او
بـــه فـــرق از هـــم دریـــده ی او
که پاره پاره شده چو مُصحَف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
به آن یتیمی که گشته نومید
پـدر پـدر گفت گـرسنه خوابید
ســر پــدر تــا بـــه دامنـش دیــد
دگـــر از ایــن غصــه بــر نتــابیـد
بـه جـان شیرین کـه داد ازکف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
بـه روی مـــاهِ حســین سـوگـند
بــــه آه آهِ حســـین ســـوگــــند
بـــه قتلــگاه حســین ســـوگـــند
بــــه آن نگـــاه حسـین سـوگند
بـــه کــــربـلا کـــن مــــرا مُشَــرّف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شب قدره و میگن گناها بخشیده میشه

🌙سبک زمزمه مناجات با خدا لیالی قدر ماه مبارک رمضان

#زمزمه_لیالی_قدر

#زمزمه_مناجات

#شب_قدره_و

بند🌙

شب قدره و میگن گناها بخشیده میشه

شب قدره و میگن اعمالمون دیده میشه

ای خدا گناهام از اعمال خوبم بیشتره

ای خدا همینه که منو تو آتیش میبره

ای خدا به تو پناه بردن از هر چی بهتره

ببین امیدوار اومدم

پشیمون و زار اومدم

با علی این بار اومدم

حالا که اومدم بیا

منو به حیدرت ببخش

قبول دارم بدم خدا

منو به حیدرت ببخش

یارب به حق مرتضی

بگذر تو از خطای ما

بند🌙🌙

شب قدره و میگن تعیین میشه مقدرات

خط بطلان میکشه خدا رو لوح سیئات

تو خودت گفتی شبه قدر از هزار ماه برتره

هر کی قدر امشب و بدونه قطعا می بره

جز تو کی میتونه از گناهای من بگذره

دره خونت مهربون

من اومدم بده امون

گدارو از این در نرون

حالا که اومدم بیا

منو به حیدرت ببخش

یا ربنا اغفرلنا

منو به حیدرت ببخش

یارب به حق مرتضی

بگذر تو از خطای ما

بند🌙🌙🌙

شب قدره و شبه نزول روحه رو زمین

شب قدره و میگن که زائر حسین بشین

ای خدا قسم میدم تورو به حق سرجدا

منو پاکم کنی از گناه و زشتی و ریا

اربعین امضا کنی پای پیاده کربلا

میخوام از تو ای خدا

تورو به حق این شبا

من از حسین نشم جدا

دق میکنم اگه یه روز

نریزم اشک برا حسین

خدا نیار از رو لبم

بیفته ذکر یا حسین

یارب به شاه کربلا

بگذر تو از خطای ما

۱۴۰۲/۰۱/۲۰

🙏التماس دعای خیر

✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی

🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱

https://eitaa.com/rozeneshinan

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را

.

#مناجات

#مناجات_با_خدا #شب_قدر

#مجتبی_روشن_روان ✍

بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را

صداکن خدای سریع الرضا را

الهی به حق رسول امینت

امانی بده بنده ی بینوا را

الهی به حق علی شاه مردان

مگیر از دل من صفای ولا را

الهی به حق بتول شهیده

بیا با من رو سیه کن مدارا

الهی به حق الحسن از کرامت

بگردان کریما قضا و بلا را

الهی به حق الحسین از عنایت

فزون کن به قلبم غم کربلا را

الهی به زینب به حق رقیه

مسوزان دل بندۀ مبتلا را

الهی به حق اباالفضل العباس

عطا کن به چشمان تارم حیا را

الهی به سجاد و باقر به صادق

به من هدیه کن سوز و آه و بکاءرا

الهی به زندانی عشق کاظم

مرانی ز کویت اسیر بلا را

الهی به شمس الشموس ولایت

رضاکن ز دستم نگاه رضا را

الهی به حق جوادالائمه

بده رزق پاک و فراوان گدارا

الهی به هادی... علی چهارم

هدایت بفرما به میخانه ما را

الهی به حق الحسن باب مهدی

بیا واکن از لطف باغ لقا را

الهی بحجه الهی بحجه

بده اذن دیدار آن دلربا را

الهی به حق تمام قسمها

ببخش این سیه چهره ی بی وفا را

.نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

عاصی‌ام و نامه‌ی سیاهی دارم 

فرازی از #دعای_ابوحمزه

#مناجات_با_خدا

الحَمدلله الَّذی یَحلُمُ عَنّی حَتّی کَاَنّی لاذَنبَ لی

هر چند گذشته‌ی تباهی دارم

عاصی‌ام و نامه‌ی سیاهی دارم

بخشید و کریمانه بغل کرد مرا

انگار نه انگار گناهی دارم...

حجت‌الاسلام #علی_مقدم(عاصی خراسانی)

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شب قدر آمده یارب نگاهی  به درگاه تو آمد روسیاهی

#شب_قدر

شب قدر آمده یارب نگاهی

به درگاه تو آمد روسیاهی

الهی یا الهی یا الهی

یگانه جان پناهم ربی العفو

ببخشا اشتباهم ربی العفو

تو مقصود دعاهای مجیری

تو منظور من از جوشن کبیری

تو امشب آمدی دستم بگیری

بگو بخشیده ای این خونجگر را

گنهکار شب قرآن به سر را

خدا! عبد تو مهمان کریم است

سرش در زیر قرآن کریم است

گدای لطف و احسان کریم است

خودت بشنو فغان و ناله اش را

عطا کن روزی یکساله اش را

خدا! من امشبی بر تو گدایم

به حق فاطمه بشنو دعایم

عزادار علی شیر خدایم

الها، ربنا استغرالله

به حق مرتضی استغفرالله

#امیرعظیمی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

آلودم اگر دهن ، نمی فهمیدم

#مناجات

فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّي عَتَبْتُ بِجَهْلِي عَلَيْكَ وَ لَعَلَّ الَّذِي أَبْطَأَ عَنِّي هُوَ خَيْرٌ لِي لِعِلْمِكَ بِعَاقِبَهِ الأُْمُورِ

آلودم اگر دهن ، نمی فهمیدم

یارب تو‌ مرا نزن ، نمی فهمیدم

گر حاجت من نزد تو بی پاسخ ماند

خیری است در آن که من نمی فهمیدم

#محسن_ناصحی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

و امّا و امّا و امّا علی  غریب است و مظلوم و تنها علی

#شب_نوزدهم

و امّا و امّا و امّا علی

غریب است و مظلوم و تنها علی

سحر شد - منادی - شنیدم که گفت

دریغا دریغا دریغا علی

به یک ضربه ارکان دین شد خراب

جدا شد به یک لحظه از ما علی

شب قدر ، آیا چه باید سرود؟

به جز یاعلی یاعلی یاعلی؟

کجا می توان رفت ؟ غیر از نجف؟

مگر می توان بود جز با علی؟

مناجات ، دیدی به جز ذکر او؟

غزل خوانده ای شاعر ! الّا علی؟

علی گفتم و خواندم از فاطمه

که مولاست زهرا و زهرا علی

گرفته است قرآن به سر مصطفی

حسن گفته در حال احیا علی

الهی الهی الهی حسین

خدایا خدایا خدایا علی

#محسن_ناصحی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب

بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب

مقدّر کن برایم بهترین‌ها را همین امشب

برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت

گره خورده‌ست احیا با امیرالمؤمنین امشب

تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم

به دیدارت می‌آیم از جدالی سهمگین امشب

پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است

نگاهی کن به این درماندۀ گوشه‌نشین امشب

شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من

مقدّر می‌شود آیا برایم اربعین امشب؟

به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن

همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب

📝 #رضا_ابوذری

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ‌دلی  هی بگویم بِعلیٍّ بِعلیٍّ بِعلی

کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ‌دلی

هی بگویم بِعلیٍّ بِعلیٍّ بِعلی

مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است

اُدخلوها بسلامٍ ابدیٍ ازلی

اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس

تا الستانه و مستانه بگوییم بلی

همه قدقامتیان را به تماشا بنشان

تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی

ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث

خوش‌ترش خواب تو را دیدن و بیدار دلی...

کسی آن سوی حسینیّه نشسته است هنوز

همه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی -

- باز قرآن به سرش دارد و هی می‌گوید

بحسین بن علیٍ بحسین بن علی

مهدی جهاندار

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شب وصل وشب راز و نیازاست  در رحمت به روی خلق بازاست 

شب قدر

شب وصل وشب راز و نیازاست

در رحمت به روی خلق بازاست

شب قدراست، قدرش رابدانید

خدا را با دل سوزان بخوانید

در این خانه دائم سائل آید

خوش آن سائل که باسوز دل آید

خوش آن بنده که با جان و دلی پاک

گریبان دل خود را زند چاک

به خوناب دل خود چهره شوید

به آه و گریه های خویش گوید

خدایا مـن فقیری بی پناهم

تویی تنها امید و تکیه گاهم

خداوندا اگر چه خوار و پستم

نمک پــرورده ی خـوان تـو هستم

سرافکنده اگرخـواهی ،منـم من

توشرمنده اگر خواهی منم من

ز فرط معصیت غرق ملالم

چه سازم گربه حال خود ننالم

هوای نفس من کرده اسیرم

از آن ترسم که با این غم بمیرم

تو هستی آشنا و من غریبم

منم بیمار و تو هستی طبیبم

زنورخود دلم را منجلی کن

پر از شور و توّلای علی کن

هرآن بنده که اشکی گرم دارد

ز تو مثل «وفایی» شرم دارد

#سید_هاشم_وفایی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

خدايا بنده ای منت پذيرم    به چاه و ظلمت عصيان اسيرم

يا غياث المستغيثين

خدايا بنده ای منت پذيرم

به چاه و ظلمت عصيان اسيرم

ترّحم كن كه اين گونه نميرم

تویی درد مرا دارو و تسكين

اغثنی يا غياث المستغيثين

الهی بنده ای بودم فراری

به سويت آ مدم با بی قراری

ندارم دربرت جز شرمساری

مرا باتو بود اين حرف ديرين

اغثنی يا غياث المستغيثين

منم تنها، تويی تنها اميدم

چو من لاتقنطويت راشنيدم

به سوی آستان تو دويدم

مراجامی بده زآن شهد شيرين

اغثنی يا غياث المستغيثين

مپرس از من كجا بودم ،كجايم

كه سرتا پا پُر ازجُرم و خطايم

اسير پنجه ی نفس و هوايم

مرا مانده به دامان اشك خونين

اغثنی يا غياث المستغيثين

زجان وهستي من تاب رفته

شب عمرمرا مهتاب رفته

زغفلت بخت من درخواب رفته

شده بار غمم بسيار سنگين

اغثنی يا غياث المستغيثين

خدايا جان مسروری ندارم

زغفلت در دلم شوری ندارم

برای قبر خود نوری ندارم

ندارم مونس وياری به بالين

اغثنی يا غياث المستغيثين

قسم برعزّت وقدر و جلالت

قسم برشوكت ونوركمالت

قسم برعفو وجود و برخصالت

به آيه آيه ی زيتون و وطين

اغثنی يا غياث المستغيثين

الهی بررسول ورسم وراهش

به حق مرتضی و اشك وآهش

به زهرا و به فرزندان ماهش

مكن خارم به پيش آل ياسين

اغثنی يا غياث المستغيثين

به گل های حسين وكربلايش

به اخلاص ونماز بی ريايش

خـدايا بر سراز تن جدايش

كه بخشيده سرافرازی به آئين

اغثنی يا غياث المستغيثين

مرا با ذكر ويادت آشنا كن

به عشق خود دلم را مبتلا كن

«وفایی»را وفاداری عطا كن

مراثابت قدم كن درره دين

اغثنی يا غياث المستغيثين

#سید_هاشم_وفایی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت..

#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر

شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت..
همه ی میکده را دیده ی گریان برداشت

گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید
باری از شانه هر عبد پریشان برداشت

تا که گفتیم ببخشید دلش زود شکست
نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت

غصه خوردیم ولی غصه و غم هارا برد
گفت باید که غم از سینه ی مهمان برداشت!

پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم
باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت

بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم
گرد و خاک از تن ما با لب خندان برداشت

کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ
تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت

دست در دست یداللهی مولا دادیم
پای ما را علی از خار مغیلان برداشت

دست خط علی امروز به تقدیر من است
سختی راه ازین بنده ی حیران برداشت

من شب قدر فقط کرببلا میخواهم
باید از کرببلا توشه فراوان برداشت

من حسینی شده ام چون که خودش خواسته است
کام مارا پدر از تربت جانان برداشت

علی امشب به سر سفره ی زینب رفت و..
طبق معمول عوض شیر و نمک نان برداشت

امشب از فاطمه خیلی به عزیزانش گفت..
هرچه برداشت قدم فاطمه گویان برداشت

آخرین لقمه ی نان را به یتیمانش داد
کوفه را زمزمه آه یتیمان برداشت

امشب ای کوفه علی پیش شما مهمان است
صبح فردا وسط خون خودش غلتان است

🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
________________________

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

گفتم گناهکارم فرمود علی علی گو

مخصوص شب قدر


گفتم گناهکارم فرمود علی علی گو
این بهترین خبر بود! این بهترین نظر بود!

کوه گناه من را یک یاعلی به هم ریخت
گفتم علی و مولا بخشید هرقدَر بود

صد درد داشتم من مولا‌ نگفته حل کرد
از مشکل بزرگم مولا بزرگتر بود

این ماه روزه ما با روضه شد مبارک
از خیر روزه بهتر خیرات چشم تر بود

مغرب زمان افطار گفتم وحسین و فورا..
در را زدند ودیدم ارباب پشت در بود

زندان ماست دنیا کرببلا بهشت است
آرامش دو گیتی تنها همین سفر بود

امشب حرم قرق شد تا فاطمه بیاید
از ناله بنیّ در صحن چه خبر بود

یک‌مرد آبرو دار با سی هزار بد مست
آقای ما اسیر اوباش دورو بر بود

یک نیزه در گلو بود یک نیزه در دهان بود
یک‌نیزه بین شانه یک نیزه در کمر بود

تقسیم کار کردند شمر و سنان دوتایی
دست سنان لباس و در دست شمر سر بود

#سید_پوریا_هاشمی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

بارها راه  ز ، بیراهه نشانم دادی

شب قدر
------
بارها راه ز ، بیراهه نشانم دادی
لذت طعم دعا را به زبانم دادی

جرم و عصیان مرا با کرمت سنجیدی
فرصت تو به به ماه رمضانم دادی

کرمت چشمهٔ جاریست به قلبم یارب
روح آرامش از این چشمه به جانم دادی

بارها توبه شکستم تو مرا بخشیدی
باز با لطف کریمانه امانم دادی

تا که آیینۀ دل با تَبر جهل شکست
تو درآئینه ای از نور مکانم دادی

نیمه های شب قدر است و به این بی مقدار
دلی افروخته و اشک روانم دادی

باز هم بر من بیچاره نظر کردی تو
آنچه تقدیر محبّان شده آنم داد

یاریم کردی و بامعجزه های شب قدر
باز بر مِأدنه ها اِذن اَذانم دادی


#علی_اصغر_شکفته

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شرمسارم، اشک هایم را گواه آورده ام 

#مناجات

#امام_حسین_علیه_السلام

گرچه بر این آستان روی سیاه آورده ام

شرمسارم، اشک هایم را گواه آورده ام

دست خالی در ضیافت آمدن شایسته نیست

من برایت کوله باری از گناه آورده ام

در جزا، پرونده ی ما را بسوزان جای ما

از قضا، من نامه ای پر اشتباه آورده ام

خسته ی راهم، به یک لبخند مهمانم کنید

از خرابات هوس، حال تباه آورده ام

دل بریدم از همه، دل بسته ام بر مهر یار

رخصتی فرما، رفیقی نیمه راه آورده ام

باز کن آغوش خود بر بنده ی آلوده ای

من به ستار العیوبی ات پناه آورده ام

کارهایم زشت بود اما نهادم زشت نیست

مهر مولایم علی را عذر خواه آورده ام

پای من لغزید و دستم را گرفت این روضه ها

نیمه جانی از کنار پرتگاه آورده ام

تحفه ای دارم که بی شک حاجتم را می دهند

اندکی تربت به درگاه اله آورده ام

داغ بر دل، اشک بر رخ، آرزومند نجات

مثل حر رو بر مسیح قتلگاه آورده ام

#سید_روح_الله_مؤید

#صلوات 👉

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

لذت طعم دعا را به زبانم دادی 

بارها راه ز ، بیراهه نشانم دادی

لذت طعم دعا را به زبانم دادی

جرم و عصیان مرا با کرمت سنجیدی

فرصت تو به به ماه رمضانم دادی

کرمت چشمهٔ جاریست به قلبم یارب

روح آرامش از این چشمه به جانم دادی

بارها توبه شکستم تو مرا بخشیدی

باز با لطف کریمانه امانم دادی

تا که آیینۀ دل با تَبر جهل شکست

تو درآئینه ای از نور مکانم دادی

نیمه های شب قدر است و به این بی مقدار

دلی افروخته و اشک روانم دادی

باز هم بر من بیچاره نظر کردی تو

آنچه تقدیر محبّان شده آنم داد

یاریم کردی و بامعجزه های شب قدر

باز بر مِأدنه ها اِذن اَذانم دادی

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

علی علیست.علی گفتنم غریزی نیست!

اگر چه در غزلم غیرِ عشق چیزی نیست

به عشقِ اوست که در شعر افت و خیزی نیست

ببار حضرت باران که زیرِ چرخ کبود

به دست و پای تو افتاده ام گریزی نیست

صدای عشق به هر آشیانه میپیچد

صدای آتش عشق است وخودستیزی نیست

فدای نام بُلندت ،برای شیعه اگر

خدا علی شود اغراق تند و تیزی نیست!

قسم به لحظه ی قرآن به سر گذاشتنم

علی علیست.علی گفتنم غریزی نیست!

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

شب قدر است و در پیش خدا پرونده ها باز است

شب قدر است و در پیش خدا پرونده ها باز است

برای توبه کردن در به روی بنده ها باز است

تمام مردگان هم غرق رحمت میشوند امشب

تعجب نیست وقتی در به روی زنده ها باز است

گرفته دستها را مثل «حر» بالا و می گرید

که آغوش خدا بر روی سرافکنده ها باز است

کشد دست نوازش بر سرم آری امیدی هست

که بین گریه ها جایی برای خنده ها باز است

اگرچه بسته راه زندگی بر ما در این بازی

در آخر خانه ای تا بردن بازنده ها باز است

سکوتی سخت جانم را گرفته ناله می بارم

ز خود شرمنده ام وقتی لب شرمنده ها باز است

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

قدرِ   شبِ قدر    بداند      کسی

قدرِ شبِ قدر بداند کسی
آنکه کند روی° به خالق بسی

شب همه شب تا به سحر با خدا
دردِ دلِ خویش بگوید جُدا

خواب ندارد به دو چشمانِ تر
جان و دلش زنده بُوَد تا سحر

ذکرِ خدا بر لبِ او جاری است
توبه کنان در جَزَع و زاری است

بر سرِ خود دفترِ قرآن بَرَد
ذکرِ خدا بر درِ یزدان بَرَد

قدرِ شبِ قدر بدان ای نکو
روضه ی رضوان چو درآید براو

مهدی ازاین شب توندانی،خموش
رو تودراین شب به عبادت بکوش

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر

باز هم عاشق و دلخواهِ علی(ع) آمده ام

باز هم عاشق و دلخواهِ علی(ع) آمده ام
نور میخواهم و در ماهِ علی(ع) آمده ام

کوهی از معصیت آورده‌ام از راهِ نیاز
تا مقرّب شوم از راهِ علی(ع) آمده ام

تا اجابت بشود توبهٔ نیمه شبِ من
در مناجاتِ سحرگاه ِ علی(ع) آمده ام

طعنهٔ خلق زمینم زده و دنبالِ
لطفِ بی منّتِ أللهِ علی(ع) آمده ام

گرهِ کور بر این بندگی ام افتاده ست
باز محتاج به مفتاحِ علی(ع) آمده ام

قفلِ دیرینه به بازارِ کسادم خورده
با غمی کهنه به درگاهِ علی(ع) آمده ام

تا که قدرِ منِ غفلت زده را بشناسم
شبِ قدر آمده؛ همراهِ علی(ع) آمده ام

تشنهٔ معرفتم! ظرفِ وجودم خالیست
به امیدِ نَمی از چاهِ علی(ع) آمده ام

چاه...آن سنگِ صبوری که ترک خورد از آه
اشک میریزم و با آهِ علی(ع) آمده ام

بِعلیٍ(ع) بِعلیٍ(ع) بِعلیٍ(ع) العفو
با دلِ خسته و آگاهِ علی(ع) آمده ام

سحرِ نوزدهم فرقِ سرش سخت شکافت
با همان سجدهٔ جانکاهِ علی(ع) آمده ام!

#سلام‌_بر_اول_مظلوم_عالم
#دخیلک_یا_ولي_الله
#بعلی_ع_الهی_العف

نگاه منتظر - آموزش پروپوزال نویسی - آموزش مداحی - سعید میری - اشعار امام زمان - غزل امام زمان - بانک شعر